حکمرانی اخلاقی را اگر حاکمیت اخلاق در مناسبات و تعاملات سیاسی و اجتماعی و رعایت الزامات اخلاقی در مسائل معطوف به قدرت در بین مسئولان و حکمرانان از جمله در تصمیمسازیها، فعالیتها و رقابتهای سیاسی در نظر بگیریم باید گفت متأسفانه سطح پایبندی به اخلاق سیاسی در میان مدیران و کارگزاران جمهوری اسلامی در دهههای اخیر نسبت به سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی با افت چشمگیری مواجه شده و این مسئله نیازمند یک آسیبشناسی جدی است تا اساسا نیاز به حاکمیت اخلاق در میان مدیران و مسئولان آینده کامل احساس شود.
ایکنا در این راستا گفتوگویی با حجتالاسلام و المسلمین رسول منتجبنیا، از فعالان و کارشناسان سیاسی باسابقه کشورمان، انجام داده که متن آن به شرح ذیل است:
ایکنا ـ آیا سیاست و اخلاق با هم ارتباط و پیوند دارند؟
ـ ما در تعریف برخی از مفاهیم دچار اشتباه شدهایم که یکی از این واژهها سیاست است. سیاست در عین اینکه یک دانش، هنر و مهارت است، به معنای تدبیر امور و شناخت و استنتاج مسائل مربوط به قدرت است. اما این تعریف به صورت دیگری درآمده و از آن سوء استفاده شده است. واژه تحریف شده دیگر رقابت سیاسی است؛ رقابت سیاسی بدین معنا نیست که دو نفر یا دو گروه و جریان سیاسی در برابر هم بایستند و با هم مقابله کنند و در مقام حذف یکدیگر بربیایند. معنی درست رقابت آن است که هر کسی خودش و برنامهها و ویژگیهای مثبت خودش را به جامعه عرضه کند و حق انتخاب را به عهده مردم بگذارد. اما رقابت سیاسی متأسفانه به عداوت و دشمنی و نفی و حذف رقیب تبدیل شده است و بخشی از این مسئله در کشور به دلیل تبعیت و الگوبرداری از غربیها در عرصه رقابت سیاسی و فراموش کردن معنای واقعی مفاهیم رخ داده است.
در این بین یکی از مسائل مهم امکان یا عدم امکان رابطه اخلاق و سیاست است. براساس دیدگاه ماکیاولیستی برای رسیدن به هدف سیاسی و قدرت انسان مجاز به انجام هرکاری است. این مسئله در رقابت سیاسی یعنی انجام هرگونه امر ممنوع، حرام و غیر مباح، برای رسیدن به هدف جایز است و غالبا هم اینطور توجیه میشود که برای رسیدن به پیروزی و غلبه بر رقیب چارهای جز استفاده از همه ابزارهاست.
دیدگاه دیگر معتقد به تباین اخلاق و سیاست است؛ برخی معتقدند این دو مقوله هیچ ارتباطی با هم ندارند که کاملا با هم متباین هستند و معنا ندارد که در عالم سیاست از مفاهیم ارزشی و اخلاقی سخن گفت. در چنین دیدگاهی جایگاه اخلاق خارج از عرصه سیاسی است. البته افرادی هستند که معتقد به این نگاه نیستند اما رفتار عملی آنها خلاف دیدگاهشان است. به عبارتی چه بسا دم از اخلاق و دیانت بزنند اما در عرصه رقابت سیاسی به طور کل این مفاهیم را فراموش میکنند وبه تعبیر امام(ره) عدهای کتاب اخلاق مینویسند اما از اخلاق بهرهای نبردهاند.
سومین دیدگاه معتقد است که اخلاق و ارزشهای انسانی بر همه شئون زندگی، اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، حاکمیت دارد و این هم تنها منحصر به اسلام نیست و امروزه برخی فلاسفه اخلاق در غرب هم معتقدند مفاهیم اخلاقی ریشه در ذات و فطرت انسانها دارد و البته برخی هم بیان میکنند که مفاهیم اخلاقی مانند عدالت، صداقت، انصاف و امانت قراردادهای اجتماعی هستند و برخی دیگر نیز این مفاهیم را از جنس تعبد دینی میدانند. اما در مجموع این دیدگاه میگوید اخلاق تمام ابعاد زندگی انسان را در برمیگیرد و محدود به بخش خاصی از زندگی انسان نیست و لذا امروزه برخی اخلاق را به زمینههای مختلف تسری میدهند؛ اخلاق سیاسی، اخلاق اجتماعی، اخلاق اقتصادی، اخلاق پزشکی و ...
در دین مبین اسلام به مثابه جامعترین و کاملترین دین به ویژه با نگرش اهل بیت(ع)، برای هر کدام از این واژهها و مفاهیم جایگاهی تعریف شده است اما در عین حال همه آنها باید در پرتو ارزشهای الهی و انسانی قرار گیرد و این در بردارندگی حتی در مبارزه و جنگ با کفار و دشمنان اسلام تعریف میشود به نحوی که قرآن کریم از ضرورت عدالت در برخورد با دشمنان و کفار سخن میگوید و یا در جای دیگر بیان میفرماید اگر دشمنان دست از عهدشکنی برداشتند و یا اسلحه خود را بر زمین گذاشتند شما حق ندارید با آنها بجنگید؛ این نشانه توجه فوقالعاده اسلام به حاکمیت ارزشهای اخلاقی است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز میفرمایند من برای اتمام و اکمال مکارم اخلاقی مبعوث شدم. در نتیجه ما که دم از اسلام و تشیع میزنیم و حکومت ما به لحاظ عنوان اسلامی است باید مراقب باشیم که اخلاق در تمام ابعاد زندگی ما حاکم باشد و هیچ یک از آحاد جامعه از جمله مسئولان و حاکمان از این امر مستثنی نیستند و به هیچ وجه مجاز نیستند دروغ بگویند، تهمت بزنند و آبروی افراد را ببرند.
ایکنا ـ با قبول ارتباط نظری میان اخلاق و سیاست، آیا امکان عملی شدن این ارتباط وجود دارد؟
ـ برخی در امکان عملی اخلاقی شدن سیاست شک و تردید جدی دارند و معتقدند انسان اگر بخواهد در فعالیتها و رقابتهای سیاسی، اخلاقی عمل کند نتیجه آن شکست از رقباست و لذا باید در عرصه سیاسی، مفاهیم اخلاقی و انسانی را کنار گذاشته و در میدان رقابت سیاسی هر ابزاری را برای پیروزی بر رقبا به کار بگیرد.
اما باید گفت به لحاظ عقلی و وقوعی امکان اخلاقی شدن سیاست وجود دارد و هیچ منعی وجود ندارد که انسان فعالیت و رقابت سیاسی کند ولی متوسل به دروغ، تهمت، هتک حرمت و حذف رقیب نشود. از نظر وقوعی هم عملکرد پیامبران و ائمه اطهار(ع) گواه بر ان است که آنها با وجود آنکه سیاستمدار بودند اما در اخلاقمداری هم پیشتاز بودند. در زیارتها اهل بیت(ع) را «ساسه العباد و ارکان البلاد» خطاب میکنیم. در عصر حاضر نیز امام خمینی(ره) و شخصیتهای بزرگ انقلاب در ردیف اول پایبندی به اخلاق در سیاست بودند و هیچگاه برای رسیدن به هدف حاضر نبودند متوسل به اقدامات غیر اخلاقی شوند. پس فعالیت و رقابت سیاسی مبتنی بر اخلاق امری شدنی و عملیاتی است.
ایکنا ـ اگر پیوند بین اخلاق و سیاست تنها در سطح نظری نیست و امکان وقوع عملی هم دارد و قبلا هم تجربه شده پس چرا شاهد افول اخلاق سیاسی در بین مسئولان به ویژه در دوران رقابتهای سیاسی و انتخاباتی هستیم؟
ـ متأسفانه رقابتهای سیاسی زشت و غیر اخلاقی در دهههای اخیر در کشور ما رواج پیدا کرده در حالی که اوایل انقلاب اسلامی چنین نبود و متأسفانه نوعی الگوبرداری نادرست از رقابتهای سیاسی در غرب و کشورهای مدعی دموکراسی انجام گرفته و در ایام انتخابات شاهد ناهنجاریهای اخلاقی هستیم در آمریکا که مدعی دمکراسی است همه دیدند که دو رقیب سیاسی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نسبت به هم چگونه رفتار کردند و چه توهینها و تهمتهایی به هم نسبت دادند و پس از رقابت نیز طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره حمله کردند و این نمونهای از تأثیر بیاخلاقی بر رقابتهای سیاسی است. فعالان سیاسی در جمهوری اسلامی نباید فریب شعارهای دهن پرکن غربیها را بخورند و رفتار غیراخلاقی انها را به وضوح ببینند.
متأسفانه باید پذیرفت در چند انتخابات اخیر به لحاظ اخلاق سیاسی بد عمل شده است و ای کاش حاکمیت و مسئولان کشور قبل از انتخابات آسیبشناسی میکردند و این نه تنها هیچ اشکالی نداشت بلکه برای سلامت سیاسی جامعه و پیشگیری از وقوع این رفتارها امری ضروری است. همانطور که برای سلامت جسمی مردم و کنترل کرونا پیشگیری را ضروری میدانیم در رابطه با اتفاقات بد گذشته در انتخابات باید ارزیابی دقیقی میکردیم. چرا باید در صدا و سیما چشم بسته و به صورت کاملا باز مناظراتی برگزار شود و به نامزدها میدان داده شود که بدون حد و مرز دیگران را تخریب کنند و این کاملا در تضاد با آرمانهای و ارزشهای اخلاقی و انسانی انقلاب است. بایستی این آسیبشناسی برای انتخابات پیش رو در همین فرصت اندک صورت بگیرد تا صحنههای زشت رقابتهای انتخاباتی گذشته تکرار نشود.
به اعتقاد من نهادهای نظارتی نیز باید بسیار بیشتر از گذشته بر روی بداخلاقیها حساسیت نشان دهند و با آن برخورد کنند و فقط اعلام کردن کافی نیست. دستگاه قضایی هم باید آمادگی برخورد با کسانی را که هتک حیثیت و آبروبری از دیگران میکنند، داشته باشد. یکی دیگر از رفتارهای غیراخلاقی در دوران انتخابات دادن وعدههای غیر واقعی از سو نامزدها با هدف اغفال و فریب مردم است و این موجب انحراف رأی مردم میشود.
متأسفانه در دوران رقابتهای انتخاباتی به بهانه اینکه در ایام انتخابات باید تنور رقابتها داغ باشد، هرکسی هر کاری انجام میدهد و هر سخنی میگوید و هیچ برخوردی هم انجام نمیشود و پس از انتخابات نیز همه نامزدها به سراغ کارهای خود میروند. سؤال این است پس چه زمانی قرار است به این رفتارهای غیراخلاقی نامزدها رسیدگی شود؟ از مسئولان تقاضا دارم آسیبشناسی و پیشگیری از رفتارهای غیراخلاقی را در دستور کار خود قرار دهنئد تا فضای انتخابات فضای رقابت سالم و آرام باشد و نامزدها تنها به دنبال اثبات خود و نه نفی دیگری باشند و به مردم اجازه دهند به طور واقعی خودشان انتخابگری کنند نه اینکه مردم را در فضایی سرشار از تبلیغات روانی قرار دهند و با فریب و اغفال مردم از طریق فشار تبلیغاتی رأی بگیرند.
ایکنا ـ بداخلاقیهای سیاسی در رقابتهای انتخاباتی و عدم برخورد با این رفتارها چه تأثیری در تضعیف اعتماد مردم به حاکمیت داشته است؟
ـ متأسفانه برخی مسئولان تصور میکنند خیلی از مسائل زودگذر است و از خاطره مردم محو و فراموش میشود. وقتی که نخبگان وارد عرصه رقابت سیاسی میشوند و به همدیگر تهمت فساد و دزدی میزنند، به تعبیر امام(ره) مردم با شنیدن این حرفها به این جمعبندی میرسند که همه مسئولان فاسد هستند و تفکیکی بین مسئولان انجام نمیدهند. حال در چنین وضعیتی چگونه انتظار داریم اعتماد مردم به مسئولان و مجموعه نظام سست نشود. به همین دلیل آسیبشناسی، پیشگیری و برخورد نهادهای نظارتی و قضایی با این تهمتزنیها و بداخلاقیها امری ضروری است.
اگر کسی پروندهای از کسی دارد معنا ندارد آن را به اطلاع نهادهای نظارتی و قضایی نرساند تا بخواهد در مناظرهها و رقابتهای انتخاباتی از آن سوءاستفاده کند و نهادهای نظارتی هم به بهانه اینکه برخورد با این مسائل موجب اخلال در انتخابات میشود از کنار این مسائل بگذرند.
به اعتقاد من مرزشکنیها و رعایت نکردن ضوابط اخلاقی در میان مسئولان آثار عمیق سویی در ذهن مردم و به ویژه جوانان میگذارد که مهمترین آن از بین رفتن اعتقاد و اعتماد آنان به نظام و مسئولان کشور است.
انتهای پیام