جریان نفاق تهدیدی جدی برای جامعه است / ویژگی‌های منافقان در قرآن
کد خبر: 3967414
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۵
آیت‌الله رمضانی:

جریان نفاق تهدیدی جدی برای جامعه است / ویژگی‌های منافقان در قرآن

رئیس مجمع جهانی اهل بیت(ع) گفت: بحث نفاق در حاکمیت تهدیدی جدی است. البته ممکن است نفاق گاهی در داخل حاکمیت و گاهی بیرون از حاکمیت باشد. شاید در حاکمیت سیاسی فردی به نظام اسلامی معتقد نباشد. چنین فردی به جهاد علمی، فرهنگی و اقتصادی اعتقاد ندارد.

جریان نفاق تهدید جدی برای جامعه است/ ویژگی منافقانبه گزارش ایکنا، آیت‌الله رضا رمضانی، رئیس مجمع جهانی اهل بیت(ع)، شامگاه ششم اردیبهشت در نشست «نفاق و منافقان در قرآن»، که از سوی دفتر بنیاد تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای برگزار شد، گفت: بحث نفاق اولین بار به شکل خاص از سوی قرآن به صورت جامع بیان شد؛ البته واژه نفاق در گذشته در لغت عرب هم استفاده می‌شد، ولی جریان نفاق از جمله پدیده‌هایی است که فقط قرآن به صورت ویژه به آن پرداخت.

وی افزود: بیش از 300 آیه در قرآن در مورد نفاق وجود دارد؛ چه اینکه در نهج‌البلاغه و کلمات معصومان مباحث زیادی را در این زمینه شاهدیم؛ واژه نفاق و کلمات هم خانواده آن 36 بار در قرآن آمده است؛ البته نفاق در آیات مکی ناظر به جریان انحرافی عقیدتی در مکه بوده، ولی بیشتر آیات مرتبط در مدینه نازل شده است. اظهار ایمان و تفاوت ظاهر و باطن از مؤلفه‌های اصلی این تعریف است؛ منافقان اظهار ایمان به خدا و معاد و نبی دارند، ولی در باطن هیچ باوری به این مسائل ندارند. نفاق جوهره اعتقادی و اجتماعی دارد و صرفا رفتار فردی نیست و حتی ممکن است رفتار نفاق‌گونه از برخی مؤمنان هم سر بزند که بیماری است. پس سه نوع  نفاق داریم؛ نفاق رفتار ملازم با کفر است، رفتار سیاسی و اجتماعی و نفاق به معنای بیماری روحی است.

رمضانی با اشاره به پدیدارشناسی نفاق، گفت: اولین رفتارهای منافقانه که در مدینه شکل گرفت از سوی عبدالله بن ابی بود؛ او دنبال حاکمیت بر مدینه بود و بین اوس و خزرج واسطه‌گری کرد و چون بعد از دولت پیامبر جایگاهی برای خود ندید، از طرفداران جدی پیامبر شد و محکم و قوی خود را به عنوان مدافع ایشان معرفی کرد، ولی بعداً به اشکال مختلف کارشکنی کرد و این کارشکنی در بسیاری از جنگ‌ها قابل ملاحظه است.

نفاق در لباس اصلاحات

وی اضافه کرد: وی ارتباط با یهودیان بنی‌قینقاع داشت و آنها را به مقاومت در برابر پیامبر تحریک کرد. در غزوه تبوک هم این کارشکنی مشهود است و حتی در بازگشت از تبوک نقشه ترور پیامبر را چیدند و در مسجد ضرار هم نقش برجسته‌ای داشت؛ البته منافقان خود را اصلاح‌گر معرفی می‌کنند، ولی در حقیقت غیر از افساد و هلاکت دیگران چیز دیگری را به ارمغان نمی‌آورند. در سوره منافقون آنقدر از این گروه تبری جسته است که قرآن فرموده به شهادت آنها هم توجه نکنید. «إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ»، اینها قسم‌های دروغ را سپر قرار داده و در برابر راه خدا و سبیل الله هستند«اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» و دلیل این کارشان  آن است که «ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ؛ اين بدان سبب است كه آنان ايمان آورده و سپس به انكار پرداخته‏‌اند و در نتيجه بر دلهايشان مهر زده شده و [ديگر] نمى‏‌فهمند».

رمضانی افزود: یکی از صفات منافقان دنیاگرایی و دنیاپرستی است. البته نه اینکه هر فرد دنیاگرایی منافق است؛ ترس و اضطراب از دیگر ویژگی آن‌هاست، زیرا از مرگ و سرزنش دیگران و برملا شدن نفاق خود می‌ترسند؛ در جهاد، اعم از جهاد اقتصادی و فرهنگی و میدان رزم و جهاد علمی، سستی دارند و از انفاق مالی امتناع می‌ورزند و با مشرکین و اهل کتاب ارتباط دائمی‌ دارند و از اینکه به پیامبر رجوع کنند امتناع داشتند و حتی به پیامبر اعتراض می‌کردند و از صفات دیگر آنها امر به منکر و نهی از معروف است.

ایمان عاریه‌ای و غیرمستقر جریان نفاق

رئیس مجمع جهانی اهل بیت با اشاره به علل و عوامل نفاق، تصریح کرد: منافقان کفر به معاد و خدا دارند ولی آن را اظهار نمی‌کنند. ضعف معرفت به خدا، معاد و پیامبر دارند و در ایمان هم ضعیف هستند و به راحتی با یک حرف از موضعشان بازمی‌گردند و ایمانشان عاریه‌ای و غیرمستقر است. شرایط روحی آنها از تردید شروع شده و به کفر می‌انجامد. غرور و خودبرتربینی و تعصبات منفی و بحران معنا از مهمترین ویژگی‌های آنهاست؛ یعنی به گونه‌ای فکر و به گونه دیگری عمل می‌کنند و اهل دروغ و خیانت هستند. بخل‌ورزی و امتناع از انفاق دارند و به راحتی تفرقه‌افکنی می‌کنند و آثار نفاق در دنیا در جنبه فردی، شیطان‌زدگی و در عرصه اجتماعی، دور کردن مردم از راه حق و فساد و فتنه‌انگیزی و فریب است. البته در قرآن درباره بازگشت منافقان به مسیر حق با توبه، انجام کارهای نیک، توکل به خدا، خالص کردن دین برای خدا، صدقه، کفاره و شرکت در جهاد سخن گفته شده است.

رمضانی در پایان گفت: بحث نفاق در حاکمیت تهدیدی جدی است. البته ممکن است نفاق گاهی در داخل حاکمیت و گاهی بیرون از حاکمیت باشد. شاید در حاکمیت سیاسی فردی به نظام اسلامی معتقد نباشد. چنین فردی به جهاد علمی، فرهنگی و اقتصادی اعتقاد ندارد، ولی کسانی که معتقدند به سمت انواع جهادها حرکت خواهند کرد. نفاق در قرآن باید از این جهت هم مورد توجه باشد که اینها دروغگو هستند و اگر در حاکمیت باشند هر نوع خیانتی از آنها برمی‌آید. در نظامی که قرار است عدالت تحقق یابد، باید افراد ویژگی‌های لازم را داشته باشند. لذا امام فرمود که انقلاب نباید به دست نامحرمان سپرده شود، زیرا این افراد هویت نظام را در تصمیمات و رفتارشان مورد تهدید قرار می‌دهند. امروز برخی درصددند جایگاه رهبری را تضعیف کنند و برخی اسلام را با شبهه روبه‌رو می‌کنند و قصد دارند القا کنند که دین برای اداره جامعه هیچ قانونی ندارد و جوابگو نیست و تلاش می‌کنند که مردم را از حاکمیت جدا کنند.

انتهای پیام
captcha