به گزارش ایکنا از قم، مسعود جان بزرگی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، عصر امروز 30 اردیبهشتماه در کنفرانس بینالمللی «رهیافت معنویت خداسو در مواجهه با بیماری کرونا» که به صورت مجازی برگزار شد، به ارائه مقاله «مداخله معنوی خداسو در مهار مشکلات ناشی از کرونا» پرداخت و گفت: معنویت و استرس ناشی از بیماری کرونا بسیار با هم ارتباط دارند و هیچکس آن را انکار نمیکند.
وی افزود: روش «پدیدارشناسی معنوی» روشی است که ما برای افراد مبتلا به کرونا به کار گرفتیم و ابزار این روش درمانی، بهرهمندی از دعای ابوحمزه ثمالی بود و پس از دوره درمانی این کیسهای بالینی مورد بررسی قرار گرفتند.
جان بزرگی بیان کرد: به طور کلی موقعیت بحرانی یک تهدید غیرقابل پیشبینی است که فرد را در مرز زندگی و مرگ قرار میدهد و ناشناخته است و دادههای کافی برای مقابله با آن وجود ندارد، دادههای ضد و نقیض و غیرعلمی و خرافی زیادی دارد و دائما در حال تغییر است و مشکل مهمی که از نظر روانشناسی پیدا میشود آن است که در حوزه ادراکی فرد ابهام ایجاد میشود.
وی اظهار کرد: اعتقاد به اینکه هر کسی که در دوران کرونا به مراکز درمانی مراجعه کند فوت میکند و اینکه اعتماد به منابع و سیستم حمایتگر درمانی وجود ندارد و این اعتماد در حوزه معنوی هم رسوخ کرده است و در افراد ناهماهنگی شناختی به وجود میآید، از جمله دادههای ضد و نقیض و خرافی است که بدان اشاره کردیم و این دادههای ضد و نقیض اساسیترین سازههای سبک زندگی را بهم میریزد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به معرفی 3 کیس درمانی اشاره کرد و افزود: کیس اول یک خانم 35 ساله در مقطع کارشناسی ارشد است که همه خانواده او به کرونا مبتلا شده و در بیمارستان بستری شدند و این خانم مدیریت همه خانواده را به عهده دارد و زمانی که به ما مراجعه کرد اولین واکنش روانشناختی این فرد نسبت به این وضعیت حالت دعاگونه یا به عبارتی به کار بردن کلماتی از جمله «یا خدا؟!» بوده است.
جانبزرگی ادامه داد: این فرد به ما گفت که «دیدم در مدت 2 روز همه چیز نابود میشود و دوست نداشتم خودم و دیگران در اثر کرونا بمیریم»، ناامیدی و بیهدفی، بیمعنایی اهداف حاضر و ترس از دست عزیزان در این شخص موج میزد.
وی گفت: به گفته خود شخص «ضعف همه وجودم را گرفته بود و به هیچچیز رغبت نداشتم و به خودکشی فکر میکردم و برنامهها و روتین زندگیام بهم ریخته بود و در اعتقاداتم دچار شک و تردید شده بودم و نمازم را کنار گذاشتم و از داروهای درمانی استفاده نکردم اما در نهایت به این پی بردم که خدا فقط میتواند کمک کند».
استاد روانشناسی بالینی حوزه و دانشگاه گفت: کیس دوم یک خانم 40 ساله و در مقطع کارشناسی ارشد و متأهل بود که از جمله واکنشهای روانشناختی میتوان به بیان سخنانی از جمله «از خودم پرسیدم کارهایم برایم چه معنایی دارد؟» اشاره کرد اما در مرحله دوم درمان واکنش این فرد به بیان خودش آن بود که« کارهایی را انجام بدهم که اثر داشته باشد و اثر من در دنیا باقی بماند و به خدا گفتم هیچی نمیخواهم و هرچی تو بدهی خوب است» واکنش بعدی او پس از درمان معنوی آن بود که میگفت « در موقعیتی بودم که هیچکسی کمکی به من نمیتوانست بکند اما زمانی که نگرشم به واسطه درمان معنوی تغییر کرد همه آدمها را بخشیدم و زندگی برایم معنای بهتری پیدا کرد».
وی افزود: کیس بالینی سوم پس از پیمودن روند درمان معنوی به گفته خودش « به خداوند توکل کردم و روزی یک جزء قرآن کریم میخواندم و از روحیه معنوی خود استفاده میکردم و خود را برای مرگ آماده کرده و تسلیم حرف پزشکان بودم» معتقد بود بر اساس آموزههای دینی حفظ سلامت دینی برای انسان واجب است.
جان بزرگی ابراز کرد: الگویی که از نظر معنوی به آن رسیدیم آن است که زندگی به طور کلی بر 4 پایه استوار است و اولین پایه منابع حمایتی درونی و بیرونی از جمله عقل و شرع و دومین پایه زندگی هدف گزینی و پایه سوم تنظیم انرژی درونی و نیروهای هیجانی و چهارمین پایه برنامهریزی برای هدف است و این 4 پایه سرمایههای اصلی زندگی انسان است و در بیماری کرونا تنظیم این پایهها بهم می ریزد.
وی با اشاره به اینکه تحلیل دادههای این 4 پایه در حوزه ادراکی ما صورت میگیرد، گفت: حال خوب متعادل حالی است که اهداف و غایت مطمئن باشند و من باورهای یقینی داشتهباشم که برنامههای زندگیام را بر اساس آنها بچینم و منابع حمایتی داشتهباشم که بتوانم بر آنها تکیه کنم و تنظیم هیجانی داشتهباشم بنابراین در هرکدام از این موقعیتها ما میتوانیم یک حال معنوی و یک حال غیرمعنوی را متصور شویم.
جانبزرگی اظهار کرد: اگر در شرایط مثبت همهچیز رو به راه و بعد معنوی من فعال باشد، حال من قدردانی و شکر توحیدی است و عمل من در جهت فراروی از مادیت و موقعیت است و به من رضایت معنوی میدهد اما اگر در شرایط منفی قرار بگیرم مانند کرونا که زندگی افراد را مورد تهدید قرار میدهد و بعد معنوی من فعال باشد، وضعیت روانی من در شرایط پذیرش قرار میگیرد صبر و شکر بالا میآید و اینها سبب عبور از بحران میشود.
وی ادامه داد: اما اگر بعد معنوی فعال نباشد در شرایط مثبت دچار شعف و نشاط میشوم اما ویژگیهایی مثل حرص و طمع و اضطراب نیز در کنار این حال، بالا میآید زیرا برخوردار شدن رابطه با دارایی یک رابطه خود مالکیتی می شود اما اگر در شرایط منفی باشم عدم پذیرش وجود دارد و رنج و غم و اضطراب را تجربه میکنیم و اینها به نوع تحلیل ما از حوزه ادراکی برمیگردد.
جانبزرگی بیان کرد: حوزه ادراکی نمیتواند با یک دید جامع موضوعات را تحلیل کند زیرا سازمان آگاهی و محاسبات بهم میریزد، تهدید دفاعها را تحریک میکند، دفاع هیجان را به میان میکشد، هیجان از تنظیم خارج میشود و شناخت را جزئینگر، مطلقنگر و عقل را از دسترس دور میکند.
مبدع درمان معنوی خداسو گفت: خود عقل در نظر ما دو شکل دارد یکی عقل طبیعی و فطری که همه از آن استفاده میکنند و یکی عقل خداسو که زمانی که فرد نمیداند باید چه کار کند به این عقل مراجعه میکند و از منابع معنوی و درست استفاده میکند، بنابراین عقل خداسو در 4 حوزه ادراکی میتواند یک مسئله را پردازش کند.
وی بیان کرد: در شرایط منفی ما از 4 پایه حوزه ادراکی دچار آسیب میشویم درواقع اگر اهداف و غایت برای ما بیمعنا باشد دچار شک شده و منابع حمایتی خود را از دست بدهیم و یا گرفتار شهوتگرایی شویم دچار حال بد میشویم و زمانی که این اتفاق میافتد یک پدیده جالبی به وجود میآید.
وی ادامه داد: این پدیده آن است که ما یک رابطهای قائل هستیم بین آگاهی، خودآگاهی و خداآگاهی یعنی به عبارت دیگر وقتی دچار حال بد میشوم آگاهی من کمکی نمیکند بنابراین دچار ناهماهنگی شناختی میشوم.
جانبزرگی به مستنداتی که برای این روش درنظر دارد اشاره کرد و افزود: آیه 16 و 17 سوره اعراف آمده است:« قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ؛ گفت پس به سبب آنكه مرا به بيراهه افكندى من هم براى [فريفتن] آنان حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست آنگاه از پيش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مىتازم و بيشترشان را شكرگزار نخواهى يافت»، بر اساس این آیه زمانی که از 4 سو به فرد آسیب وارد میشود اکثر آنها شاکر نیستند بنابراین شکر با صراط مستقیم یک رابطه همبستگی کامل دارد یعنی هر چقدر شاکرتر باشم، بیشتر در مسیر درست حرکت میکنم.
وی بیان کرد: درواقع کرونا این 4 سو را تحت تأثیر قرار میدهد و سیستم ادراکی فرد بهم میریزد و از یکی از این 4 سمت چون نمیتواند دادهها را منسجم کند دچار اختلال میشود و ترس و اضطراب بر او غالب میشود در حالیکه در حالتی که ارتباط فرد با خداوند وصل است اینگونه نیست. زمانی که خداآگاهی باشد خودآگاهی نیز هست و زمانی که خودآگاهی وجود داشتهباشد آگاهیها کاربرد درست دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: خداوند در قرآن این قاعده را معرفی میکند:«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ و همچون كساني كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز آنها را به خود فراموشي گرفتار كرد نباشيد و آنها فاسق و گنهكارند. سوره حشر/ آیه 19» یعنی وقتی که رابطه ما با خدا قطع میشود چون رابطه ما با خودمان نیز قطع میشود رابطه ما از طریق آگاهی است.
وی گفت: پاسخ روانشناسی جدید برای افرادی که در این وضعیت قرار میگیرند مبتنی بر تنظیم هیجانی افراد، تغییر شناختی آنها، وادار کردن آنها به پذیرش، تعهد، انعطاف، بخشش خود و خدا، شفقت و.. است، اگر به این پاسخها دقت کنیم متوجه میشویم که تمام آنها به نوعی فرد را به خودآگاهی برمیگرداند.
جانبزرگی تصریح کرد: براساس تحقیقات ما در روش درمان معنویت خداسو، تمام افراد در این وضعیت فقط خدا را صدا میزنند و در قرآن نیز به این امر اشاره شده است بنابراین در مرز زندگی آدمها خدا را میبینند پس اگر اینطور باشد ما در این بحرانها باید دعا را برجسته کنیم.
وی به دعای ششم صحیفه سجادیه اشاره کرد و ادامه داد: در این دعا آمدهاست: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْفَظْنَا مِنْ بَینِ أَیدِینَا وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَیمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِیعِ نَوَاحِینَا، حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِیتِک، هَادِیاً إِلَی طَاعَتِک، مُسْتَعْمِلًا لِمَحَبَّتِک؛ بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپ و از همه طرف حفظ فرما، حفظی که ما را از معصیت تو باز دارد و به طاعتت راه نماید و ما را به کار عشق و محبتت گیرد».
این استاد و روانشناس ادامه داد: امام سجاد(ع) در این دعا ابزاری دست ما میدهد که زمانی که میخواهید از مصیبتها خلاص شوید و دچار مشکل نشوید باید مراقب این چهار سوی خود باشید و از خدا نیز باید کمک بگیرید؛ در واقع با خدا بودن شرط است.
وی گفت: تنظیم هیجانی که روانشناسان به آن اشاره میکنند در بعد معنوی در دعای ششم صحیفه سجادیه کاملاً بیان شدهاست در واقع محبت خداسو و جهتدهی هیجانات در این دعا مورد تأکید قرار گرفته است.
جانبزرگی یادآور شد: انسان در مسیر سلامت است هرچند آسیبپذیر است اما یک رابطه اساسی بین آگاهی و خودآگاهی و خداآگاهی وجود دارد و اساس این رابطه باید آگاهی از خدا باشد و خودآگاهی بعد از آن اتفاق میافتد و آگاهی دریافتی میتواند انسجام پیدا کند بنابراین بدون ادراک خدا امکان انسجام آگاهیها وجود ندارد و تا زمانی که عمل با سازمان ادراکی جامعه پردازش میشود در مسیر سلامت تحول مییابد.
وی در پایان گفت: تثبیت هویت معنوی فرد آسیبپذیری فرد را به حداقل یا به صفر میرساند که درواقع در بحرانها و مشکلات صبر و شکر که به علت فعال بودن بعد معنوی فرد ایجاد میشود سبب به حداقل رساند آسیبپذیری افراد میشود.
انتهای پیام