به گزارش ایکنا، متن یادداشت حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود طیبحسینی به مناسبت ارتحال حجتالاسلام والمسلمین محمد اسعدی به شرح زیر است:
بنده از سال 1377 و در دوره دانشجویی دکتری در مرکز تربیت مدرس قم با ایشان آشنا شدم؛ فردی بسیار مخلص، شایسته و متخلق به اخلاق اسلامی، حافظ قرآن و فردی انقلابی و اهل جبهه بود و در ایام دفاع مقدس و در سن جوانی به جبهه رفت و نامش در زمره رزمندگان و مجاهدان راه خدا ثبت و ضبط شد. آنچه ما از او سراغ داشتیم انسانی مجاهد، متعهد و حاضر در صحنههای اجتماعی و سیاسی بود؛ مکرر حضور ایشان را در نماز جمعه و راهپیماییها شاهد بودم؛ مرحوم اسعدی در وقایع سیاسی و اجتماعی فردی با بصیرت و انقلابی و در عین حال فردی به شدت معتدل بود؛ دچار افراط و تفریط نشد و از لحاظ علمی هم چنین مشی و رویهای را در ایشان سراغ داشتیم.
ما از سال 1385 در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه همکار ایشان بودیم؛ در حیطه کاری هم فردی دانشمند و محقق برجسته بود، تعهد کاری فوقالعاده داشت و علم و عمل را یکجا در وجودش گردآورده بود؛ هم عالم و هم عامل و به معنای واقعی کلمه، بی رغبت به دنیا و زاهد بود؛ با اینکه عضو هیئت علمی دانشگاه بود و میتوانست طرفی از ذخایر دنیوی بربندد ولی بی رغبت به دنیا زندگی کرد؛ تلاش فراوانی داشت ولی تمایلی به شهرت نداشت، وقتی برخی دوستان سر و دست برای ارتقاء علمی میشکستند او تمایلی به چنین رقابتهایی که بوی دنیا میدهد نشان نداد، در عین اینکه دست از تلاش علمی هم برنداشت.
فردی بی ریا بود و از ویژگیهای برجسته و شگفتانگیزی که دکتر اسعدی را در چشم من بزرگ کرد ایثار ایشان بود؛ هر جا میفهمید دوست و همکاری، توانمندی و برجستگی دارد و فرصتی برای گرفتن مسئولیت و حضور در یک نشست و سخنرانی و عضویت در شوراهای مشورتی، فراهم است دیگران را بر خود ترجیح میداد و این خصلتی کمنظیر، آن هم در محققی جوان است؛ وقتی صحبت از مدیریت گروه قرآنپژوهی پیش آمد به هیچ وجه تمایلی نشان نمیداد؛ با اینکه این سمت، امتیازات مادی دارد و زمینه ارتقاء و جایگاه فرد را فراهم میکند البته وقتی بر او تکلیف میشد با تمام توان وارد کار میشد.
ویژگی اخلاقی بسیار عالی که ما کمتر در دیگران میبینیم نگاه و نگرش مثبت به دیگران بود؛ در دوران همکاری قطعا دلگیری و دلخوری از دیگران ایجاد میشود ولی وی در این موارد هم دنبال ایجاد محمل خیری برای توجیه رفتار و گفتار دیگران بود تا خوشبینی از بین نرود؛ به شدت از صفت حسادت دور و مبرا بود و همین ویژگیها او را محبوب همه کسانی کرد که با او حشر و نشر داشتند. باز از ویژگیهایی که ما کمتر از روحانیون و طلاب میبینیم اینکه در کنار حفظ و مطالعات و تحقیقات در حوزه قرآن به مدت بیش از 10 سال، هر روز صبح بعد از نماز جماعت، مباحثه حدیثخوانی با دوستانش داشت و سفینه شیخ عباس و بحارالانوار مجلسی و ... را مباحثه کرده بود و این مباحثه گاهی طول میکشید و وی بدون صبحانه سر کار حاضر میشد.
وی با اینکه از سالهای ابتدایی دهه 80 عضو هیئت علمی شد ولی هیچگاه از زیطلبگی و خلق و خوی روحانیت واقعی و رسالت طلبگی فاصله نگرفت، ایشان تا قبل از کرونا هر سال در ایام تبلیغ، مدتی در ماه رمضان و محرم به تبلیغ میرفت؛ بارها به بنده میگفت که ای کاش ما در حوزه میماندیم و رسالت طلبگی خودمان را ادامه میدادیم؛ ایشان حتی وقتی فرزند شیرخوار داشت و طبیعتا رهاکردن خانواه در این شرایط سخت است، باز تبلیغ را رها نکرد و به جای یک ماه، 15 روز به تبلیغ میرفت و هیچ وقت مکان برای تبلیغ خود تعیین نمیکرد، با اینکه ارتباط خوبی با دانشگاهها داشت و اولویتش تبلیغ در این محیط بود.
مرحوم اسعدی انصافا محققی پرتتبع و دقیقالنظر بود؛ اعتدالی در منش سیاسی و حضور اجتماعی او وجود داشت و همان رویه در فعالیتهای علمی او هم مشاهده میشد؛ وی در مباحث کلامی تطبیقی بین شیعه و سنی تحقیقات مفصلی دارد و در آن انصافا موضعگیری و دیدگاههای عالمانه، پخته و معتدل داشت؛ بنده در تالیف برخی آثار از جمله در تالیف کتاب «محکم و متشابه» که البته بخش بیشتری از این اثر توسط ایشان انجام شد با وی همکاری داشتم و برای من تتبع فوقالعاده ایشان شگفتانگیز بود و دیدگاههای معتدل و پختهای ارائه میکرد؛ همچنین بنده ارزیاب چند اثر ایشان بودم و به جد یک اشکال علمی در هیچکدام از این آثار وجود نداشت و اگر نقدی بر تالیفات وی داشتیم عمدتا صوری و ظاهری و نه محتوایی بود.
در مطالب علمی هم تمام دیدگاها را تحقیق و بررسی و ارائه میکرد و هم تحلیل و نتیجهگیری دقیق و عالمانه و منصفانهای داشت؛ دیدگاههای صائب و معتدل را بر میگزید؛ از جمله آثار ایشان کتاب «ولایت و امامت» است که یکی از چالشبرانگیزترین مباحث بین شیعه و سنی است ولی وی مطالب را دقیق و به عالیترین وجه بررسی کرد و گرفتار پیشداوری و توهین به اهل تسنن و افراط و تفریط نشد و از قبل دیدگاه اهل تسنن را رد نکرد بلکه با احترام به دیدگاه مخالف، آن را نقد میکرد و در نهایت به اثبات آنچه پرداخت که حق بود؛ به سمت گرایشات افراطی در شیعه نچرخید؛ ایشان از علامه طباطبایی(ره) بسیار متاثر بود و هم جانانه از وی دفاع میکرد و هم اندیشه او را خوب میفهمید و در جای خود نقد میکرد.
در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه از جهت شغلی واقعا متعهد بود، کار پژوهش بسیار سخت است و برخلاف آموزش، موجب پژمردگی محقق میشود ولی ایشان تکالیف خود را با نشاط انجام میداد و همیشه بیشتر از مقداری که وظیفه او بود کار میکرد؛ چند وقتی بنده مدیر گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بودم و تلاش کردم تا مزد کارهایی را که ایشان بیشتر از تکلیف انجام دادهاند محاسبه کنیم ولی هیچگاه نپذیرفت و از گرفتن این حقالزحمه مازاد بر تکلیف ابا میکرد و البته میگفت اگر میخواهید این حقالزحمه مرا به فرد دیگری که مستحق است بدهید، منعی نیست که البته قانون مانع از انجام چنین کاری برای ما بود.
ایشان به عبادات خیلی مقید بود و در خاطرم ندارم که در پژوهشگاه باشد و در نماز جماعت اول وقت حاضر نباشد؛ خوشا به حال او که سعادتمند زیست و انشاء الله در عالم دیگر هم با ائمه اطهار(ع) که خود را خادم آنها میدانست محشور و مهمان سفره بابرکت ایشان باشد.
انتهای پیام