به گزارش ایکنا، علی بیات، استاد دانشگاه تهران، 21 دی در نشست نقد کتاب «سیرهنویسان و قرآن» گفت: در طول 150 سال اخیر سیرهپژوهان غربی درباره تاریخ اسلام و سیره پیامبر(ص) آثار روشمند و ارزشمندی را ارائه کردهاند و در جوامع عربی هم اینطور است، ولی در کشور ما این مطالعات جدید است. کتاب سیرهنویسان و قرآن 4 فصل دارد. در فصل نخست کاستیهای زیادی به چشم میخورد که اگر قرار بر بازنویسی است، باید اصلاح شود. به عنوان مثال ضروری بود موضوع مهم سیرهنویسان و قرآن تبیین و تنقیح مناط شود تا وقتی خواننده اثر را مطالعه میکند، چارچوب موضوع و مسئله تحقیق را بداند. همچنین این ابهام وجود دارد که چرا عنوان کتاب قرآن و سیرهنویسان نیست.
بیات ادامه داد: نویسنده از منظر قرآن به سیره نگاه نکرده، بلکه از منظر سیره به سیرهنگاری و اینکه سیرهنگاران چقدر از طریق قرآن به سیره پرداختهاند به سراغ این موضوع رفته است، ولی چون تنقیح مناط نشده، برای برخی مخاطبان ابهام ایجاد میشود. همچنین روش تحقیق به صورت صریح بیان نشده است. اساس کار محقق، سیرههای نوشتهشده است و قصد دارد به تبیین این موضوع بپردازد که سیرهنویسان برای نوشتن سیره پیامبر(ص)، چقدر در پی استفاده از قرآن بودهاند. همچنین جای پیشینه تحقیق خالی است. نویسنده یکسری مطالب را ذیل کلیات بیان کرده و از جمله به اثر آقای دانشکیا اشاره کرده، ولی به صورت مستقل در پیشینه چیزی پژوهش نیامده است.
وی اظهار کرد: کتاب الاقتباس من القرآن الکریم از ابومنصور ثعالبی جزو پیشینه پژوهش نیست، بلکه منبع است. مقاله «محمد در قرآن» بسیار ارزشمند است، زیرا روششناسی بحث و مراجعه و استناد به آیات قرآن در مورد سیره رسول خدا را نشان میدهد. البته چون مقاله است حجم کمی دارد، ولی روشمندی آن بسیار قابل توجه است. مسئله دیگر برای رفع ابهام از نوشته، چیستی سیره و سیرهنگاری است؛ یعنی سیرهنگاران چه تعریفی از آن دارند و چه مشخصاتی دارد، زیرا آنها براساس تعریفشان از سیرهنگاری به ثبت و ضبط روایات پرداختهاند و قرآن چقدر به عنوان اصلیترین و معتبرترین منبع معرفتی اسلام به عنوان منبع سیره مورد توجه بوده است؟ آیا به قول نویسنده، قرآن برای آنها منبع معرفتی است یا برای تأیید نوشتههای خود به سراغ قرآن رفتهاند؟
همچنین از دیگر کارهای لازم برای آگاهیبخشی به خواننده، بررسی سیره از منظر قرآن کریم است؛ پس باید یکبار به چیستی و مفهوم سیره و سیرهنگاری از منظر سیرهنگاران بپردازیم.
بیات تصریح کرد: قرآن کریم از ادبیات اسوه درباره پیامبر(ص) استفاده کرده است و واژه سیره در قرآن نیست که آیاتی هم در تأیید این مسئله وجود دارد؛ از جمله «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا». بنابراین در کلیت تحقیق باید تفاوت نگاه سیرهنویسان به سیره و روش قرآن تبیین شود. باید تفاوت ماهوی سیره و اسوه در کتاب روشن میشد، زیرا ماهیت سیره گردآوری اخبار و روایات و ارائه ترتیب زمانی برای آن است. پس سیرهنگاران به دنبال نوشتن زندگینامه و شرح احوال پیامبر(ص) از ولادت تا بعثت و بعثت تا وفات آن حضرتاند؛ همچنین بررسی احوالات در بُعد مکانی؛ یعنی پیامبر(ص) در مکه متولد شدند و به مدینه هجرت کردند و ده سال آخر عمرشان در آنجا زندگی کردند.
بیات با ذکر اینکه مفهوم سیره در نظر سیرهنگاران زمانمند و مکانمند است، اظهار کرد: همچنین عنصر تغییر در سیره وجود دارد که بررسی چالشها و دشمنیها و نوع روابط با کفار و ... ذیل آن بحث میشود، اما نسخهای که قرآن از پیامبر(ص) ارائه میدهد ادبیات اسوه و نیز مقابل ادبیات سیرهنویسی است، زیرا اسوه امری فرازمانی و فرامکانی محسوب میشود و بنا بر نص صریح قرآن، مفهوم آیه اطلاق میکند که پیامبر(ص) به دلیل منزلت خود در همه ادوار و سرزمینها اسوه است و تحولات و اقتضائات تاریخی، که بر اثر کنش پیامبر(ص) رخ داده، متغیراتیاند که در تاریخ باقی هستند، ولی ثابتات حصر در زمان و مکان ندارند. همچنین باید به شئون اسوه در قرآن کریم پرداخته میشد. این امر ابعاد مختلفی دارد، شأن هستیشناسی پیامبر(ص) یعنی ایشان رسولالله است و شأن نبوت، تفویضی و مدیریتی دارد، چون مدیریت فرهنگی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی میکردند. همچنین شأن فکری و اخلاقی «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ» از دیگر شئون اسوه است.
وی در پایان گفت: در قرآن 1878 آیه با ضمیر «ت» خطاب به پیامبر(ص) است. همچنین 3966 آیه با ضمیر «کُم» به کار رفته است که باید آنها را در بررسی اسوه بودن پیامبر(ص) مد نظر قرار دهیم که به دهها پژوهش مستقل نیاز دارد. قرآن نگاه جامعی به سیره دارد، ولی استناد و زاویه نگاه سیرهنویسان به قرآن ناقص است. لذا وقتی پیامبر(ص) در قرآن اسوه معرفی شده است، نشان از نگاهی جامع دارد. پیامبر(ص) به حدی از نظر معنوی رشد کرد که به مرتبه «قاب قوسین او ادنی» رسید، ولی آیا سیرهنویسان میتوانند سیره پیامبر(ص) را از این منظر بنویسند؟
انتهای پیام