به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «نقش تقیه در جنبشهای اسلامی» امروز یکشنبه 8 خردادماه با ارائه حجتالاسلام والمسلمین روحالله شریعتی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید:
در کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی جنبشهایی ایجاد شده که برخی به نتیجه رسیده و برخی هنوز به نتیجه نرسیدهاند. گروهها یا افرادی این جنبشها را شکل دادهاند که هدف آنها اصلاح وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوبی است که مطابق با دستورات اسلامی باشد. جنبشهای اسلامی به دو گروه شیعی و غیرشیعی تقسیم میشوند اما در اینجا مذهب را دخالت ندادهایم و آثار تقیه را در همه جنبشهای اسلامی مورد بررسی قرار می دهیم. تقیه هم در شکل گیری جنبشها و هم استمرار فعالیت آنها تا رسیدن به هدف مؤثر است.
اقسام تقیه
درباره جنبش هم باید گفت که حرکتی اصلاح طلبانه، مردمی و سازمانی یافته است که خواهان تغییر وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب در ابعاد مختلف فکری، سیاسی، اعتقادی و اجتماعی است که گاهی از روشهای مسالمتآمیز و گاه خشونتآمیز برای رسیدن به هدف استفاده میکند. در تعریف تقیه هم باید گفت که یک قاعده فقهی است که در لغت به معنای بازداشتن، خودنگهداری و همراهی و همکلامی با افراد در آن چیزی است که اعتقاد دارند و ترک آنچه منکر آن هستند برای رسیدن به مصالح بالاتر. امام خمینی(ره) میفرمایند تقیه این است که انسان حکمی را برخلاف واقع بگوید یا عملی را برخلاف شریعت برای حفظ مال یا ناموس خود یا دیگری انجام دهد.
تقیه اقسامی دارد که از منظر نحوه انجام، انگیزه، ذات و احکام به انواعی تقسیم میشود. درباره اهداف تقیه باید گفت سه هدف شامل حفاظت، جذب و نفوذ را میتوان برای آن ذکر کرد. حفاظت به معنای مراقبت از جان، مال، آبرو و هویت شیعه و احکام اسلام است. جذب به معنای جذب همفکران و افرادی است که مسلمان یا پیرو مکتب تشیع هستند تا وحدت و همگرایی شکل بگیرد. سومین هدف، نفوذ در ابعاد داخلی و خارجی است. در این راستا گروهها و جنبشها در اعتقادات خود تقیه میکنند تا به گروههای دیگر نفوذ کنند تا در نهایت منجر به جذب آنها شود.
آثار مثبت و منفی تقیه
درباره گستره تقیه باید گفت که مستندات تقیه عام است و این موضوع اقتضا میکند در هر شرایطی تقیه رعایت شود. امام صادق(ع) فرمودند تقیه در هر شرایطی که آدمی اضطرار پیدا کند توسط خداوند حلال شده است. البته باید دانست که تقیه فقط در برابر مخالف یا دشمنِ اعتقادی نیست بلکه ممکن است مخالف سیاسی را هم شامل شود و فرد به خاطر مصالحی برخی از اعتقادات خود را بیان نکند. مسئله دیگر امکان سنجی کاربرد تقیه در ایجاد یا تداوم جنبشهای اسلامی است. نکته اول در این زمینه اینکه بستر و زمینهای که تقیه در آن شکل میگیرد بستر بحران است که ممکن است به خاطر تخلف دولت از اعتقادات یا میثاق خود باشد. در این شرایط ممکن است دولت، اصول اسلامی را رعایت نکند لذا جنبشی که در بحران ایجاد شد در بسیاری از موارد نیازمند تقیه است.
در بسیاری از موارد، اگر جنبشها تقیه نکنند در نطفه خفه میشوند یا دشمنان اجازه نمیدهند به حرکت خود ادامه دهد. تقیه حرکت را کند میکند اما آن حرکت استمرار دارد همانند تقیهای که در زمان شاه بین مردم رواج داشت و مردم در ظاهر علیه حکومت چیزی نمیگفتند اما اعلامیه پخش میکردند و بعد از مدتی همین تقیهای که کردند باعث شد حرکت به پیش برود. تقیه آثار مثبت و منفی برای جنبشها دارد. اثر منفی این است که جلوی پیشرفت جنبش را میگیرد چون تقیه به خودنگهداری و سکوت دعوت میکند.
امام خمینی در آغاز نهضت خطاب به علما فرمودند وای بر علمای ساکت و نجف و قمِ ساکت، تقیه در اینگونه موارد حرام است. البته اگر تقیه باعث شود جان گروهی که جنبشی را ایجاد کردهاند به خطر بیفتد باید تقیه را شکست همانند مؤمنِ آل فرعون که برای حفاظت از جان حضرت موسی(ع) باید تقیه خود را میشکست. اما تقیه آثار مثبتی هم دارد و از جمله به پیشبرد جنبش کمک میکند و باعث استمرار آن میشود. حضرت امام صادق(ع) فرمودند تقیه همانند سپر مؤمن است. سپر برای کسی است که میخواهد پیش برود.
تقیه تاکتیک است یا استراتژی؟
سؤال دیگری که پیش میآید این است که آیا تقیه تاکتیک است یا استراتژی؟ تقیه در وهله اول تاکتیک است هرچند ممکن است در برخی موارد استراتژی باشد. البته چه تاکتیک و چه استراتژی باشد باید تا آخر به همان شکل باقی بماند و نمیتوان در میانه راه، روش تقیه را تغییر داد. نکته بعدی درباره امکان مبارزه آشکار است. گاهی اوقات مبارزه آشکار ممکن است و در تاریخ اسلام نمونههای زیادی از مبارزه با ظلم به شکل آشکار وجود داشته است که در این شرایط تقیه جایز نیست. نکته دیگر تقیه در اصول اسلام است. گاهی حکومتی علیه توحید فعالیت میکند که در اینگونه موارد نباید تقیه کرد.
مسئله دیگر درباره عدم تأثیر تقیه و ملاحظات سیاسی است. گاهی تقیه کردن یا نکردن تفاوتی ندارد و رویکرد و مواجهه دولت با آن جنبش تغییری نخواهد کرد که در اینجا باید حکم اولیه که همانا مبارزه با ظلم است پیگیری شود و اگر تقیه که حکم ثانوی است پیگیری شود اثر منفی دارد. مسئله دیگر درباره آثار مثبت تقیه در جنبشهاست. اولین نقش مثبت آن مصونیتبخشی است چراکه تقیه از ترس گزندی که ممکن است به برپاکنندگان جنبش برسد صورت میگیرد لذا برای تقیه کنندگان امنیت ایجاد میشود. نقش دیگر همراهی است که در تقیه مداراتی وجود دارد و انعطافپذیری دین را در این مدل از تقیه میبینیم چون به افراد اجازه داده میشود به خاطر مصالح بالاتر و یکپارچگی در جنبش، برخی از اعتقادات خود را بپوشانند. احزاب مختلف ممکن است تفکراتی داشته باشد که با تقیه، دیدگاههای فرعی و حاشیهای کنار رفته و همه یکپارچه میشوند همانند جنبش امام خمینی(ره) که همه گروهها را زیر چتر خود گرد آورد و تبدیل به نهضت و در نهایت یک حکومت شد.
نقش دیگر تقیه، حرکتزایی است. تقیه شعله مشعل فروزان را پائینتر میکشد و کار را آهسته و پیوسته پیش میبرد تا افراد سکون نداشته باشند. به فرموده رهبر معظم انقلاب در دوران مبارزه نهضت اسلامی وقتی تقیه میکردیم معنایش این بود که ضربه شمشیر را بر پیکر دشمن وارد میکردیم اما دشمن نه بلند شدن و نه فرود آمدن آن را نمیدید بلکه فقط درد آن را حس میکرد و مثلاً افراد اعلامیه پخش میکردند که وقتی پخش میشد به کلی آبروی رژیم شاهنشاهی را میبرد. آخرین مورد هم نقش استمراربخشی تقیه است چون وقتی تقیه مقداری از فروزان بودن مشعل را کم کند نهضت استمرار پیدا میکند و در نطفه خفه نمیشود. در مجموع باید گفت که تقیه حکم عقل است و نه تنها در اسلام بلکه در ادیان دیگر هم وجود دارد و اسلام هم آن را امضا کرده و حتی برخی احکام اسلام به خاطر این موضوع تغییر پیدا میکند.
انتهای پیام