نام بهروز غریبپور یادآور اپراهای عروسکی متعددی است که آنها را روی صحنه اجرا کرده و این بار نیز به مناسبت عاشورای حسینی قرار است از 19 تا 21 مرداد اپرای عاشورا در تالار وحدت به روی صحنه برود. به همین مناسبت ایکنا گفتوگویی با این کارگردان انجام داده است که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانیم.
غریبپور گفت: اپرای عاشورا سال ۷۷ روی صحنه رفت و از آنجا که کارهای ما فقط یک بار اجرا نمیشوند، این اپرا هم ۱۴ سال است که در ایران و کشورهای اروپایی به اجرا درآمده است. امسال نیز به مناسبت ماه محرم و به دعوت بنیاد فرهنگی رودکی این کار را در تالار وحدت اجرا میکنیم. من به این نتیجه رسیده بودم که این کار مطلعی خواهد شد برای اپرای ملی ایرانی. به همین دلیل از اپرای عاشورا به بعد، ما شیوه بازیگری در اپرای ملی را بر اساس ردیفهای آوازی و دستگاههای موسیقی ایرانی تغییر دادیم. اپرای عاشورا علاوه بر ارزشهای ملی و مذهبی خودش این توان را دارد که اپرای ملی را احیا کند.
این کارگردان در رابطه با پیشینه اپرای عاشورا بیان کرد: اپرای عاشورا مبتنی بر یک تجربه چندصد ساله است. ما در ابتدا تنها مراسم سوگواری برای واقعه عاشورا داشتیم سپس از درون این مراسم سوگواری، نوعی گفتوگوی دو نفره و سه نفره پدید آمد و گامهای ابتدایی خود را برداشت تا تبدیل به یک نوع اجرا مبتنی بر متن منظوم به همراه موسیقی شد.
این هنرمند در رابطه با متن اپرای عاشورا توضیح داد: برای اینکه به متن اجرایی برسیم مقدماتی میخواهد؛ من از زمان دانشجویی در سال 1349 تا تولید این اثر، روی نسخ مختلف تعزیه کار کردم. پیش از اینکه به سراغ تعزیه به عنوان یک منبع موسیقی دراماتیک و اپرای ملی بروم؛ کوششهایی کرده بودم تا بتوانم اپرا را در یک خط جداگانه نه خط تقلیدی از اپرای غرب به وجود بیاورم. در ابتدا توجیه خوانندگان برای اینکه بتوانند موسیقی و آواز دراماتیک بخوانند دشوار بود. زیرا با اینکه ما تعداد بیشماری خواننده در تکایا داشتیم اما این سنت در بین کسانی که موسیقی سنتی را فرا میگرفتند وجود نداشت.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه متون تعزیه به دست شاعران بلندپایه سروده نشده است، سستیهای بسیاری، مضامین خرافی و واژگان نامناسب دارد. از همین روی این متون باید تنقیه میشد. نسخ مختلف تعزیه را برای اپرای عاشورا جمعآوری کردم و از بین آنها بهترین و درستترین دیالوگها را استخراج و با اشعار مقتلها، مداحیها و مرثیه بینظیر محتشم کاشانی ادغام کردم و پیوند زدم تا بتوانیم متن فاخری به وجود بیاوریم که چکیده قرنها تلاش تعزیهخوانان باشد.
غریبپور افزود: این اجرا به روز عاشورا میپردازد. من در این اثر یک کار مدرن انجام دادم که مبنای آن، سنت بوده است و ریشه در سنت دارد. اپرای عاشورا اپرایی عروسکی است.
این کارگردان اضافه کرد: اپرای عاشورا سبب شد تا اپراهای دیگر چون مولوی، خیام، سعدی، حافظ، شیخ صنعان و دختر ترسا را روی صحنه ببرم. بعد از این تجربه مشخص شد اپرای ملی ما میتواند امتیازات خاص خود را داشته باشد و قرار نیست مانند خوانندههای غربی از نوع آواز اپرایی استفاده کند. اپرای عاشورا برای من مطلعی بر یک اتفاق بزرگ شد تا بتوانم از درون آن اپرای ملی را استخراج کنم.
غریبپور در رابطه با آواز خواننده گفت: ما تجربه غنی اجراهای متعدد در رابطه با تجربه آوازی و نوع خوانش خوانندهها داشتیم. من و آهنگساز اثر آقای بهزاد عبدی به این نتیجه رسیده بودیم که مطلقاً نباید در این اپرا کوچکترین تقلیدی از نوع اجرای اپرایی غربی کنیم زیرا ما گنجینهای تحت عنوان گنجینه نسخ و ردیفهای آوازی دستگاههای موسیقی داشتیم. بنابراین همه ارزشها و امتیازات را از درون تعزیه استخراج کردیم.
وی در رابطه با شیوه اجرا در تالار وحدت گفت: عموماً در در دقایق پایانی آثار من با بالارفتن پرده بازیدهندگان را میبینیم اما اپرای عاشورا در تالار وحدت به صورت نمایان است و آنچه که در پشت صحنه است، درون کادر نیز دیده میشود. بنابراین بازیدهندهها همان نوع بازی را خواهند داشت که در تالار فردوسی داشتند. ما قبلاً رستم و سهراب را نیز در همین سالن با همین کادربندی اجرا کردیم.
کارگردان اپرای عروسکی مولوی با بیان اینکه پیش از انقلاب به تعزیه و موسیقی تعزیه بها داده نمیشد، بیان کرد: تعزیه نمایش عامیانه محسوب میشد و شاعران گمنام و کمسواد متون آن را نوشته بودند به همین دلیل به آن توجه نمیشد و هنرمندان تحصیل کرده تعزیه را به حساب نمیآوردند. از همین روی ارزشهای تعزیه درک نمیشد تا اینکه در سال 1387 پس از سالها کوشش و تجربه تصمیم گرفتم به عنوان مطلع کار، اپرای ملی عاشورا را کار کنم.
وی ادامه داد: تمام وقایع در تعزیه ابتدا متوجه وقایع کربلا بود و به تدریج مضامین مختلف نیز وارد شد تا اکنون که در رابطه با آدم ابوالبشر و تیمور لنگ هم تعزیه وجود دارد. در زمان قاجار نیز بعد از ترور ناصرالدین شاه، تعزیه شاه شهید هم اجرا شد. بنابراین ما شاهد رشد همهجانبه در تعزیه هستیم تا جایی که تمام مشترکات اپراهای دنیا را دارد.
خالق اپرای ملی با بیان اینکه ساختار تعزیه همیشه مورد توجه کارشناسان و کارگردانان تئاتری در ایران بوده است اضافه کرد: بسیاری اهمیت تعزیه را میدانستند اما بیشتر توجهات بر ساختار تعزیه بود. زمانی که متون برتولت برشت در ایران ترجمه شده بود قرابتی بین تعزیه و آنچه که برشت میگفت پیدا شد و به همین دلیل بیشتر بر ساختار اجرایی تمرکز شد درحالی که اگر از تعزیه، موسیقی، کلام منظوم و آواز را حذف کنیم، تعزیه شبیه به یک شیر بی یال و دم و اِشکم میشود. آنچه که من انجام دادم حفظ موسیقی، متن منظوم و اجرایی بود که مبتنی بر عمل تعزیهگردانان است.
وی در پایان بیان کرد: من با اینکه طراح، نویسنده، پژوهشگر و کارگردان اپرای عاشورا هستم برای اجرای این اثر لحظهشماری میکنم و بسیار مشتاق دیدن حاصل این تلاشها هستم.
انتهای پیام