به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم با محوریت تفسیر سوره ق، شب گذشته هجدهم مردادماه به صورت مجازی برگزار شد که خلاصه آن را در ادامه میخوانید؛
پروردگار تمام مراحل طی طریق آدمیان را در این سوره بیان فرمود. از دنیا و مسئله مرگ آغاز کرد و آنگاه به دنبال آن طی عالمی که به نام برزخ یا عالم قبر نامیده میشود و و ورود به قیامت و نفخ صور و حضور در قیامت با ویژگیهایی که بیان کردیم. در آیه بعد میفرماید: «وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ؛ و [فرشته] همنشين او مىگويد اين است آنچه پيش من آماده است [و ثبت كردهام]» (آیه 23)
گفتیم در این هنگام تمام پرونده و کارنامه اعمال بدون هیچ ایراد عرضه میشود و آماده صدور رأی است و خداوند متعال رأی را صادر میکند. در این کیفرخواست عناوین مجرمانهای که استحقاق دوزخ را برای انسان ایجاد میکند شش عنوان است.
عنوان اول اینکه میفرماید: «أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ»، این یک قانون کلی است که هر کفاری را به جهنم بیندازید. «کفار» صیغه مبالغه است. آیه نفرمود هر کافری را بلکه فرمود هر کفاری را، یعنی کسانی که در اوج کفر هستند، یعنی همه وادیهای کفر را رفتند و چیزی را فروگذار نکردند. ما شدت و گستردگی کفر را از کلمه «کفار» استفاده میکنیم. مقصود از کفار، کسانی هستند که در تمام حوزههای نظری و عملی کفر ورزیدند. دوم از کلمه کفار، اصرار ورزی و پافشاری بر کفر استفاده میشود یعنی کسانی که در تمام مقاطع عمر بر کفر خود پافشاری داشتند. با توجه به این تعبیر و به کمک بقیه آیات و به کمک روایات تفسیری معصومین روشن است اگر کسی داریم که میتوانیم کلمه کافر را بر آن اطلاق کنیم، این کسان مشمول حکم این آیه نمیشوند و حکم آیه در مورد کفار است. عنوان دوم کلمه «عنید» است که بحث را کامل میکند. کفر گاهی استضعافی است ولی گاهی از روی عناد برمیخیزد، یعنی اگر طرف حقیقت را ببیند باز هم نمیپذیرد.
عنوان سوم این است که میفرماید: «مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ»، «مناع الخیر» یعنی کسی که بسیار بسیار از خیر پیشگیری میکند. سومین عنوان مجرمانه که انسانها را مستوجب دوزخ میکند این است که به شدت ممانعت از خیر کنند. حضرت حق از کسانی سخن میگوید که تلاش میکنند انسانها را از راه خدا باز دارند و سد سبیل کنند. اگر انسان در مسیر عبودیت قرار نگیرد، به مقصد و مقصود آفرینش دست پیدا نمیکند، لذا بازداشتن انسانها از این مسیر یک جرمی است که غیر قابل بخشش است.
از روز نخستین گروهی بودند که مانع ایمانآوری مردم میشدند و از همه ابزارهای قدرت و ثروت و تزویر استفاده کردند تا از ورود مردمان به دین اسلام پیشگیری کنند. این قدم اول بود. در طول تاریخ این روش ادامه داشته است. در زمان ما چقدر روزانه هزینه میشود که مردمان در سطح جامعه بشری به سوی این آیین نیایند؟ راه دوم این بود اگر مردم مسلمان شدند موانعی ایجاد شود که مانع عمل به حقیقت اسلام باشد، یعنی بتوانند کاری کنند اگر کسی ایمان آورد به اجزای دین و آیین عمل نکند. در برخی منابع کلامی صراحتا گفته شد اگر کسی زنا کند و شراب بنوشد تا زمانی که قلبش با خدا صاف است در اسلام باقی میماند. این در حالی است که ما بارها گفتیم اوامر و نواهی الهی، طاعت است و ما راهی جز طاعت برای تحقق عبودیت نداریم و اطاعت است که انسان را به عبودیت میرساند.
پیوست اخلاقی که لازم میبینم از آیه شریفه استفاده کنیم این است که مناع الخیر یک نکته را برای ما تداعی میکند. ما دو ویژگی داریم که صریحا معصومین به آن اشاره کردند. نکته اول اینکه گاه ما سرمایه و ثروت نداریم کار نیکوکارانه انجام دهیم ولی خدا به ما زبان و بیان داده یا وجاهت و آبرویی نزد مردم داده است. چنین انسانهایی دیگران را به سوی خیر راهنمایی و دلالت میکنند. نتیجهاش این است در روایات بیان شده است اگر کسی چنین کاری کند، ثوابی کمتر از فاعل عمل خیر ندارد. بسیاری از کارهای خیر که انجام میشود همینطور است که یک عده محرک آن بودند که خودشان آن عمل را انجام ندادند ولی طرح اولیه از آنها بوده است. نقطه مقابلش این است که انسانی میخواهد اقدام به کار خیری کند ولی کسی به صحنه میآید و به گونهای رفتار میکند که صاحب خیر دستش را پس میکشد. این مسئله برای ما ناآشنا نیست و در پارهای از حوزههای زندگی از اطرافیان شنیدهایم. همانطور که معصوم فرمودند رهنمونکننده به خیر همانند فاعل خیر است، معصوم فرمود خدا لعنت کند کسی که مردم را از راه خیر بازمیدارد و نمیگذارد خیر مردم به یکدیگر برسد.
وقتی کسی نسبت به دیگران خیری انجام میدهد چه حالی به ما دست میدهد؟ آیا از این اتفاقی که میافتد خوشحال میشویم یا ناراحت میشویم؟ اگر حس شادمانی را تجربه کردید خدا را شکر کنید نفس سالمی دارید و اسیر هواها نیستید ولی اگر دیدید از این کار ناراحت شدید بدانید گرفتار حسدهای درونی هستید که خودش را اینجا نشان میدهد.
عنوان چهارم «معتدی» است یعنی تجاوزگر. تجاوز به چه؟ دو چیز، اول حدود الهی. تعدی دوم تعدی به حقوق بندگان خدا است. پنجمین عنوان مجرمانه «مریب» است. مریب از ریب میآید و ریب به معنای شک است. اگر ریشه شک انسان حقیقتجویی باشد مورد استقبال قرار میگیرد مشروط به اینکه انسان را به حقیقت برساند. ریب جایی است که شک با تهمت و ویرانگری همراه است، نه بحث حقیقتجویی و آگاهی.
عنوان ششم هم «الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ» است. پس شش عنوان مجرمانه مطرح شد. در نهایت خداوند میفرماید: «فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ».
انتهای پیام