از فتوای مراجع درباره رعایت نکردن قوانین در اربعین تا اشکالات خیریه از نگاه فلاسفه
کد خبر: 4080536
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۷
سرویس معارف ایکنا در هفته‌ای که گذشت

از فتوای مراجع درباره رعایت نکردن قوانین در اربعین تا اشکالات خیریه از نگاه فلاسفه

«فتوای مراجع تقلید درباره رعایت نکردن قوانین برای حضور در پیاده‌روی اربعین» و «بررسی اشکالات امور خیریه و نیکوکاری از نگاه فلاسفه» از عناوین مهم سرویس معارف خبرگزاری ایکنا در هفته گذشته هستند.

سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفته‌ای که گذشت مطالب و گزارش‌های متعددی منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را مرور می‌کنیم. 
 
 
مجید معارف، استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران: مختار  با یارگیری از موالیان (اعم از ایرانی و اغیرایرانی) و ارتباط با محمدبن حنفیه (که البته این هم خیلی صریح نیست) اقدام خود را شروع کرد و ما هیچ سند تاریخی نداریم که وی حکمی از امام سجاد(ع) گرفته باشد ولی به هر حال وی موفق شد نظر بزرگانی را نسبت به تایید قیامش از سوی ابن حنفیه بگیرد؛ او قبایل کوفه را علیه حاکم زبیری متحد کرد و سرانجام موفق شد تا شبث و شمر و عمرسعد را بکشد و سر چند نفر از استوانه‌های فاجعه کربلا را به مدینه فرستاد.
 
وقتی سر مبارک امام حسین(ع) را وارد کوفه کردند ابن زیاد در حال غذا خوردن بود و با بی اعتنایی سر امام(ع) را مشاهده کرد و سبب دل شکستن امام سجاد(ع) شد و تقدیر رقم خورد وقتی امام سجاد(ع) مشغول تناول غذا بودند سر ابن زیاد را جلوی امام انداختند و ایشان با دیدن سر این ملعون شاد شدند.
 
 
محمدحسن زورق، نویسنده و پژوهشگر: علامه حکیمی یک کتابی دارند به نام «بیدارگران اقالیم قبله»؛ در حقیقت ما علامه را از بیدارگران اقالیم قبله می‌دانیم. البته اوج این حرکت تأسیس حسینیه ارشاد به همت مرحوم همایون و در ادامه سخنرانی‌های روشمند و اندیشمندانه شهید دکتر مطهری بود. کمی بعدتر دعوت از دکتر شریعتی برای سخنرانی در حسینیه ارشاد از سوی شهید مطهری و سپس پیاده‌سازی سریع متن سخنرانی‌ها و کنفرانس‌های شهید مطهری و انتشار در مقیاس ایران در سطح ایران و گسترش در سطح سایر کشورهای اسلامی ترکیه، مصر، هندوستان. مجموعه این حرکت‌ها در زمینه‌سازی‌های تحول بزرگ فرهنگی و دینی در ایران نقش بسزایی را ایفا کرد. علامه محمدرضا حکیمی وصی علمی دکتر شریعتی بودند. ایشان وصیت کرده بودند سخنرانی‌های من که معمولا با شتاب‌زدگی اجرا شده است از سوی علامه حکیمی به نظم برسد. ولی بعضی از صاحبنظران از جمله خود علامه حکیمی، مرحوم شهید بهشتی و ...صلاح دیدند که این متون همان‌طور که بوده چاپ شود و تغییری در آن داده نشود.
 
 
حضرات آیات عظام، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیت‌الله سیستانی، آیت‌الله مکارم شیرازی، آیت‌الله شبیری زنجانی، آیت‌الله علوی گرگانی، آیت‌الله نوری همدانی و آیت‌الله جوادی آملی در موضوع زیارت اربعین و برگزاری آن به بیان فتاوا و احکام شرعی آن پرداخته‌اند.
 
 
حجت‌الاسلام احمدحسین شریفی، رئیس موسسه حکمت و فلسفه: در اینکه ابن سینا به عنوان یک فیلسوف عقل‌گرای بزرگ مسلمان و بلکه به عنوان عقل‌گراترین فیلسوف مسلمان عملا ملتزم به شریعت بود هیچ اختلافی نیست. حتی در سنین نوجوانی خودش موقعی که با مشکل علمی مواجه می‌شد چاره را در رفتن به مسجد می‌جست. کرارا این رویه را تا پایان عمر داشت و چاره کار را به عبادت بیشتر می‌دید. این سیره عملی ایشان بود. در وصیتنامه مشهوری که از ایشان بر جای مانده است می‌گوید برترین حرکت‌ها نماز است و برترین سکنات روزه است. پس در مقام عمل، جای شک و شبهه نیست که ابن سینا ملتزم به شریعت بوده است و از هر امر حرامی اجتناب داشته است و نسبت‌هایی که به ایشان داده شده است جای بحث دارد و بنده معتقدم ایشان هرگز اهل شراب و لهو و لعب نبوده است.
 
الآن می‌خواهیم از نظر اندیشه‌ای و علمی ببینیم نگاه ابن سینا به رابطه حکمت و شریعت چگونه بود و چه نسبتی بین این دو می‌دید؟ در میان سه طیفی که عرض کردیم ابن سینا در کدام طیف قرار می‌گیرد؟ ابن سینا در منابع مختلف و در جاهای مختلفی از آثارش به دسته‌بندی علوم پرداخته است. در ضمن این دسته‌بندی درباره انواع حکمت و شریعت موضع‌گیری کرده است. این موضع‌گیری‌ها فراز و فرودی داشته است. من بدون ملاحظه ترتیب تاریخی، این آثار را با سرعت تحلیل می‌کنم. 
 
 
مصطفی ملکیان، استاد فلسفه: چهار تقریر مختلف درباره امور خیریه در میان فلاسفه وجود دارد؛ در تقریر اول عنوان می‌شود کسانی که در انجمن‌های خیریه کار می‌کنند، احساسات و عواطف خود را نوازش می‌کنند و بعد دچار یک دیدگاه اشتباه می‌شوند مبنی بر اینکه انسان آرمانی هستند. یعنی با کار نیک کردن، توهم کمال در انسان ایجاد می‌شود. برخی از فلاسفه معتقدند شما در انجمن‌های خیریه خودتان را کمال یافته می‌دانید و جلو نمی‌روید.تقریر دوم بیان می‌دارد انسان وقتی کار خیریه می‌کند هر قدر هم کار نیک خود را مخفی کند، دارد خودش را نشان می‌دهد. به مردم می‌گوید من را ببینید. در واقع این دسته از فلاسفه معتقدند انجمن‌های خیریه بازار خودفروشی هستند. هر چه قدر هم، اخفاء صورت بگیرد باز هم من باید این پول را به یکی بدهم که این پول را به دست فقرا برساند پس پیش وی آبرومندی پیدا می‌کنم. 
 
فلاسفه در تقریر سوم بیان می‌دارند آدم‌ها وقتی کمک می‌کنند در انجمن‌های خیریه، یک میدان جدید برای مسابقه‌های اجتماعی فراهم می‌آید. لازم است بیان کنم که ما اکنون در چه موضوعاتی با هم مسابقه می‌دهیم؟ در هفت چیز؛ ثروت، شهرت، قدرت، احترام، آبرو، محبوبیت و علم ما با هم مسابقه می‌دهیم. لذا بزرگترین نکبت زندگی این است که در نظر خودمان را با دیگران مقایسه می‌کنیم و در عمل با دیگران مسابقه می‌دهیم. لذا این فلاسفه می‌گویند موسسات خیریه دارند زمینه هشتمی هم به شرایط مقایسه و مسابقه انسان‌ها با یکدیگر اضافه می‌کنند و این خوب نیست. اما فلاسفه در تقریر چهارم می‌گویند: خیریه‌ها چه بخواهند چه نخواهند یک تعداد دست گیرنده ایجاد می‌کنند و دست گیرنده همیشه پایین‌تر از دست دهنده است، لذا این عمل موجب تحقیر دست گیرنده می‌شود. بنابراین انجمن‌های خیریه موجب تحقیر گیرندگان می‌شوند. نتیجه آنکه ترحم بدون تحقیر طرف مقابل ممکن نیست. 
 
 
حجت‌الاسلام سیدامین‌الله دادگر، رئیس حوزه ریاست نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها: در مسیر اصلاح، آنچه که اهمیت دارد، پذیرش اصلاح‌گری از سوی جامعه است که نامه بیعت‌های مختلف از سوی مردم کوفه این پیام را به حضرت داد که این مردم به دنبال تغییر شرایط و ایجاد حکومت اسلامی به سلوک پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و حضرت علی(ع) هستند. الگوی حضرت اباعبدالله(ع) در اجرای این رویکرد اصلاح‌گرایانه پدر و جدشان بود؛ بر طبق این الگو، دعوت به تغییر آنچنان که پیامبر اکرم(ص) صورت دادند، اقدامی متناسب با حد درک و توان مردم جامعه و به زبانی نافذ و نرم است و هیچ صحبتی از اجبار در آن به چشم نمی‌خورد و بر طبق آنچه که بر حضرت امیرالمومنین(ع) گذشت، هنگامی که مردم به آن درجه از رشد نرسند، هیچ تغییری صورت نخواهد گرفت؛ به همین دلیل است که حضرت ۲۵ سال خانه‌نشینی را تجربه کردند. لذا می‌بینیم امام حسین(ع) بعد از دریافت نامه‌های دعوت مردم برای ایجاد تغییر، عزم حرکت به سمت کوفه را پیدا می‌کنند.
 
بنابراین حرکت امام حسین(ع) نه یک جنگ نظامی، بلکه یک اقدام اجتماعی برای تغییر و رشد جامعه اسلامی است. این گزاره هنگامی مجدداً اثبات می‌شود که ایشان در برابر حر بن یزید ریاحی و هنگامی که او راه را بر ایشان می‌بندد، می‌فرمایند: فَإِذَا کُنْتُمْ عَلَى خِلَافِ مَا أَتَتْنِی بِهِ کُتُبُکُمْ وَ قَدِمَتْ بِهِ عَلَیَّ رُسُلُکُمْ فَإِنَّنِی أَرْجِعُ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِی‏ أَتَیْتُ مِنْهُ؛ یعنی اگر اکنون رأى شما بر خلاف نامه‏‌ها و پیام‌‏هاى شماست که براى من فرستادید، من به همان جایى که از آن‌جا آمده‌‏ام بازمى‏‌گردم.در واقع باز هم درخواست امام(ع) برای بازگشت از ادامه مسیر، نظر مردم است. به همین دلیل این درخواست امام(ع) فرار از مهلکه نیست، زیرا ایشان برای جنگ حرکت نکرده‌اند. در همان ابتدا که حر در مقابل امام قرار می‌گیرد و راه را می‌بندد، زهیر بن قین به امام(ع) عرض می‌کند: ای پسر رسول خدا، جنگ با این گروه برای ما آسان‌تر از جنگیدن با کسانی است که بعدا خواهند آمد. به جان خودم سوگند سپاهی عظیم به جنگ ما خواهد آمد که قبلا هرگز کسی ندیده است که امام حسین(ع) در پاسخ می‌فرمایند: من شروع کننده جنگ نخواهم بود.
 
انتهای پیام
captcha