محمدرضا ایمانی، روانشناس و مدرس دوره مهارتهای زندگی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، بزرگترین مشکل جوانان را آگاهی نداشتن آنها از تواناییها، استعدادها و نیازهایشان دانست و اظهار کرد: این نوع آگاهی باید تابع شناخت و مبتنی بر یک برنامه منسجم باشد تا به افراد در دستیابی به اهدافشان کمک کند. ذهن غیرمنسجم و بسیاری از ناراحتیها بهدلیل نبود خودآگاهی شکل میگیرد.
وی افزود: فقدان شناخت درست از خود باعث میشود چرخه زندگی با مشکلات زیادی مواجه شود. در مسیر زندگی و توسعه فردی، از جمله در زمان تحصیل و انتخاب رشته، ورود به دانشگاه، انتخاب شغل، ازدواج و تربیت فرزند، بهطور مداوم با محیط بیرون کلنجار میرویم و همه این مسائل به میزان شناخت و آگاهی از خودمان برمیگردد؛ اینکه چگونه به شناخت و آگاهی از خود دست پیدا کنیم؟ امروزه بهواسطه علم روانشناسی و ظرفیتهای زیاد آن، میتوانیم از طریق آزمونهای مختلف خودمان را مورد واکاوی قرار دهیم تا مشخص شود که خود حقیقی و بنیانهای فکری ما چیست؟ برای چه کارهایی قابلیت داریم و انجام چه کارهایی در توان ما نیست؟ چگونه میتوانیم قابلیتها را افزایش دهیم و چگونه بعضی از آنها را تعدیل کنیم؟
این روانشناس حوزه خانواده تصریح کرد: در گام اول وقتی به خودآگاهی و شناخت از خودمان دست پیدا کنیم، میتوانیم لایههای رفتاریمان را بهطور دقیق بشناسیم و بدانیم که در هر کدام از این لایهها، چه خصوصیاتی داریم. در نتیجه، میتوانیم از این خصوصیات در کار، روابط اجتماعی و زندگی شخصی استفاده کنیم. در گام دوم، خودآگاهی کمک میکند تا توانمندتر شویم، ارتباط هدفمندی با دیگران داشته باشیم، مورد احترام قرار بگیریم، تحقیر و شماتت نشویم و در نهایت، رابطه تنظیم شدهای با خود و دیگران داشته باشیم. در این صورت، میزان ریسکها و آسیبها تا حد زیادی کاهش پیدا میکند.
وی در خصوص تأثیر شناخت در ازدواج، گفت: منظور از شناخت این است که ما با چه نگرشی زندگی میکنیم و قرار است با چه نگرشی ازدواج کنیم؟ با چه کسی باید ازدواج کنیم و اگر ازدواج کردیم، چه خواستهها و نیازهایی داریم؟ در بسیاری از مواقع، نیازهای خودمان را به راحتی نمیشناسیم و این فقدان شناخت در موضوعات مختلف زندگی باعث ایجاد بحران و گسست میشود. زمانی تصمیم میگیریم با کسی ازدواج کنیم، او را دوست داریم و با او وارد زندگی مشترک میشویم، ولی مدتی بعد از کسی که انتخاب کرده و دوستش داشتیم، متنفر میشویم، خیانت میکنیم، یا مدام دچار درگیری و بحث و تنش با او میشویم و حتی با فرزندانی که خودمان تربیت کردهایم، همین مشکل را پیدا میکنیم. به همین سبب، خودآگاهی در داشتن رابطه صحیح و مناسب به ما کمک میکند.
ایمانی با بیان اینکه علم بهترین راهکار را در خصوص خودآگاهی به ما پیشنهاد میدهد، تأکید کرد: وقتی از علم و متخصصان یک رشته فاصله بگیریم، قطعاً شکست میخوریم. برای یادگیری یک مهارت باید با متخصصان آن رشته مشورت کنیم تا آنچه یاد میگیریم، برای ما کاربردی باشد. برای مثال، تا وقتی به مسائل بازار بورس و سرمایه آشنا نباشیم، سرمایهگذاری در آن چیزی جز شکست برایمان به همراه ندارد.
وی درباره آزمونهای معتبر خودآگاهی، گفت: برای سنجش میزان پایداری روان و اینکه میزان سلامتی ما در چه سطحی است، آزمونهای سلامت روان پیشنهاد میشود. برای اینکه بدانیم از نظر شخصیتی چه ویژگیهایی داریم، از آزمونهایی مثل MBTI یا تست کلیفتون و برای شناخت لایههای رفتاری خود، از تست نئو و آزمونهای بک استفاده میکنیم که 20 لایه رفتاری را تحلیل میکند و شاخصهای رفتاری ما، یعنی آنچه را از خودمان بروز میدهیم، نشان میدهد.
این مدرس دوره مهارتهای زندگی ادامه داد: بعد از انجام این آزمونها، حتماً باید به یک متخصص روانشناسی که از حوزه تخصصی خود درک و شناخت دارد، معتمد است و اصول علمی را رعایت میکند، مراجعه کنیم تا به ما در شناسایی و استخراج امتیازات شخصیتی و نکات قابل بهبود کمک کند و در نهایت، بتوانیم برای تغییر، ارتقا و حفظ بعضی از این قابلیتها تصمیم بگیریم.
وی عجول بودن در تصمیمگیری را معضل مهمی خواند و گفت: ما برای هر نوع تصمیمگیری خیلی سریع به حالت T میرسیم، اگر این حرف الفبای انگلیسی را در نظر بگیریم، یک طرف این طیف، خصوصیات مثبت و طرف دیگر، خصوصیات منفی قرار میگیرد. بنابراین، باید نسبت به موضوع و بررسی آن، هم از بعد مثبت و هم از بعد منفی فکر کنیم. در نتیجه، دقت بیشتری خواهیم داشت. وقتی چیزی را بنویسیم و بررسی کنیم، ذهن به مراتب بیشتر درگیر آن میشود و دقیقتر میتوان آن را کنترل کرد. مثلاً، به چه دلیلی یک شغل را انتخاب میکنیم، در مقابل انجام آن کار چه چیزی دریافت میکنیم و این کار در بلندمدت چه امتیازاتی برای ما ایجاد میکند و خطرات آن چیست؟
ایمانی اضافه کرد: این فرایند کمک میکند تا ما دقیقتر، کنترلشدهتر و مناسبتر عمل کنیم. سپس در رفتار خود متوجه نکاتی میشویم، مثل زود عصبانی شدن و عجله در تصمیمگیری؛ بنابراین، بهدنبال راهحل برای این مشکلات میگردیم و در این زمینه، راهحلهایی مثل مشورت با دیگران یا گذراندن دورههای آموزشی مثل کنترل تعارضات و خشم میتواند به ما کمک کند.
وی با اشاره به آزمونهای معروف روانشناسی و خودشناسی مانند شناخت لایههای رفتاری مدل دیسک، آزمون ارزیابی قابلیتهای کلیفتون، آزمون نئو و آزمون هوش هیجانی یا EQ، گفت: این آزمونها برای ازدواج هم کاربرد خاص خود را دارند، بهخصوص آزمون دیسک و نئو که بهدلیل ارزیابی خود فرد، همسر آینده و طبع جسمی آنها اهمیت بیشتری دارد، چنانکه مشاور یا روانشناس بعد از بررسی آزمون شاخصهای زوج، سازوکارهایی که رابطه را هوشمندانهتر و توأم با آگاهی میکند، به آنها ارائه میدهد و به این ترتیب، افراد درک بهتری از یکدیگر خواهند داشت.
این روانشناس بیان کرد: افرادی که توانایی شناخت احساسات، نیازها، رفتارها و شخصیت خود و دیگران را دارند، در تعامل با دیگران فعالانه و آگاهانه رفتار میکنند، به آنها پرخاش نمیکنند و تعارضات را از طریق گفتوگو حل میکنند. اگر افراد شناختی از خود و قابلیتهایشان نداشته باشند، چنانچه پاسخ درستی هم از دیگران دریافت کنند، خودشان پاسخ اشتباه میدهند و این پاسخ غلط میان زوجین شکاف ایجاد میکند که به مرور زمان بزرگتر و باعث دور شدن آنها از یکدیگر میشود.
وی تصریح کرد: جلسات مشاوره با زوجهایی که خواستار جدایی از یکدیگر هستند، نشان میدهد که مشکل اولیه بسیار ساده و پیشپاافتاده بوده، ولی در طول زمان حل نشده است و زوجین فرصت شناخت به یکدیگر ندادهاند، رفتارهای قهری داشته و منفعلانه برخورد کردهاند. بنابراین، احساس میکنند علاقهای میان آنها وجود ندارد، به یکدیگر متعهد نیستند و در زندگی همدیگر اضافه هستند. در نهایت، احساس سرخوردگی میان آنها به حدی عمیق میشود که به طلاق میانجامد و همه اینها در کنار هم باعث آشفتگی روانی افراد میشود.
ایمانی خودآگاهی را پروژهای ادامهدار در طول زندگی دانست و گفت: ما انسانها مدام در حال تغییر هستیم، تجربههای جدید بهدست میآوریم و با مسائل مختلف مواجه میشویم. دنیای امروز دنیای آگاهی است و خودآگاهی بالاترین حد از آگاهی بهشمار میرود که در صورت شناخت عمیق ظرفیتهای خود، مدیریت و ارتقای آنها، میتوانیم آن را کسب کنیم. با افزایش سن، تجربه نیز بیشتر و خودآگاهی عمیقتر میشود، با دیگران دوستانه رفتار میکنیم و با کوچکترین سخن آنها قهر نمیکنیم. بعضی از افراد در صورتی که مورد نقد قرار بگیرند، محل را ترک میکنند یا با پرخاشگری پاسخ میدهند که در هر دو حالت، ضعیف هستند و به خودآگاهی نرسیدهاند. افرادی که به خودآگاهی رسیدهاند، گفتوگو را میشنوند، بعضی از انتقادات را پاسخ میدهند و بعضی را میپذیرند و حتی در موقعیتی که لازم است، عذرخواهی میکنند. در نتیجه، انسانهای موفقی خواهند بود.
وی اظهار کرد: اگر خودآگاهی نباشد، ما با خودمان هم سازگار نخواهیم بود. برای مثال، کسی که به خودآگاهی نرسیده است، از همسرش نیز نمیتواند شناخت درستی کسب کند. در نتیجه، در رابطه زناشویی با مشکل مواجه و در نهایت از همسرش جدا میشود، با فرد دیگری ازدواج میکند و با او نیز به تفاهم و سازگاری نمیرسد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که در اینجا خود فرد منشأ مشکلات است.
ایمانی تأکید کرد: اگر کسی خود و نیازهایش را درست بشناسد و برنامههای فکری سازمانیافتهای داشته باشد، توانایی تنظیم ارتباطات خود با دیگران را هم دارد. وقتی کسی در زندگی شکست میخورد، در عین آسیب زدن به دیگران، خود بیشترین آسیب را میبیند. بنابراین، برای جلوگیری از آسیب زدن به خود و دیگران، باید از خصوصیات، قابلیتها و نقاط مثبت و ضعفمان آگاهی و شناخت عمیق داشته باشیم.
گفتوگو از زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام