محمد پارسائیان، پژوهشگر حوزه مطالعات اربعین در رابطه با مسئله بحران اربعین امسال و نحوه مواجهه دولت در برابر جمعیت اعزامی به عتبات عالیات و مراسم اربعین حسینی یادداشتی در اختیار ایکنا قرار داده که در ادامه میخوانید.
«دورنمای اربعین امسال با توجه به بهبود نگرش دولت جدید و حضور پرشور عوامل میدانی نویدبخش یک عملیات موفق یا کم مشکل بود، چراکه در سالهای پیشین، علیرغم ادعای عدم همراهی دولت و مداخلات عناصر نفوذی، بحران جدی در پیشبرد عملیات اربعین ظهور نیافت. سوال این است که ریشه مشکلات اربعین امسال در چه چیزی بود؟
برخی استقبال مردم و حضور پرشور در مرز را دلیل این مشکلات میدانند. اگرچه میزان مراجعه به مرزها در برخی مواقع افزایش یافت، اما در جمعیت زوار امسال در اربعین فراتر از آمار سالهای گذشته نیست. فقط در سال 1398 حضور سه میلیون و چهارصد زائر در عراق ثبت و ضبط شده است.
آیا ریشه بحران در ضعف دولت عراق است؟
اولین پاسخ اینکه بسیاری از مشکلات زائران در داخل کشور و مسیرهای مواصلاتی ایران رخ داده و اساساً قابل تعمیم به سایر مرزها نیست؛ چراکه اگر اطلاعرسانی روزآمد و لحظهای به مردم درباره وضعیت مرزها و تهمیدات لازم برای زمانبندی حضور زائران، اسکان موقت، آبرسانی و توزیع طعام در مسیرهای مواصلاتی به مرزها به موقع انجام میشد، دیگر شاهد بسیاری از رخدادها نبودیم.
بستن مرزهای عراق نیز اقدامی خارج از تعهدات طرف عراقی نبود؛ چراکه در توافقات مرزی میزان خروج زائران در هر مرز غیر واقعی و بسیار کمتر از میزان پیشبینیها بود. در عمل نیز برای پایبندی به این تعهد و مدیریت حضور زائران در پشت مرزهای عراق ابزاری طراحی نشد. از سوی دیگر تمهیدات لازم در پشت مرزهای عراق نیز به مکانیسم معمول عراقیها سپرده شد و چارهاندیشی جدی برای آن نشد.
ناگفته نماند، دولت عراق و بسیاری از مجموعههای حاکمیتی نیز در بسیاری از زمینهها همکاریهای خوبی با دولت ایران داشتند؛ این مسئله فراتر از حذف روادید، به پذیرش برگههای تردد به جای گذرنامه رسید. در رایزنیها نیز طرح مسائل و توافقات بیشتری نیز به شرط کار کارشناسی قابل تأمین و برنامهریزی بود.
البته تنشهای سیاسی عراق موجب اخلال در خروج موکبهای ایرانی شد، ولی فرصت کافی برای تحلیل شرایط عراق و برنامهریزی خروج زائران و حتی طراحی پلنهای B وجود داشت؛ چراکه مسئولان پیشبینی حضور 5 میلیونی زائران ایرانی بعد از دو سال وقفه را داشتند.
مسئله گرمای شدید هوا که موجب افزایش نیاز به آب و یخ و مشکلات ترددی شده بود نیز امری قابل پیش بود که فعالان اربعینی از سالها پیش نسبت به لزوم برنامهریزی برای آن هشدار داده بودند. در مجموع با وجود تمام کارهای انجام شده، انداختن تقصیرات بر گردن ظرفیتهای عراق، نمیتواند ضعفها و قصورات در پیشبینی و برنامهریزی جامع و عدم پیگیری تأکیدات گروههای مردمی اربعین را بپوشاند.
اما معضل مدیریت اربعین امسال چه بود؟
اگرچه مسائل متعددی در شکل گیری وضعیت اربعین امسال اثرگذار بود، ولی سخن از این است که چرا دولت نتوانست علیرغم تمام تمهیدات بر حل این مسائل توفیق یاد. به جای تأکید بر عوامل بیرونی، باید به بازخوانی عملکرد دولت پرداخت دولت پرداخت؛ دولت در نخستین تجربه مدیریت اربعین، بعد از تعیین مسئولان ستادی و کمیتههای فرعی، فعالیت رسانهای خود را آغاز کرد.
یکی از اقدامات خوب دولت تشکیل جلسات با حضور فعالان مردمی در صحنه بود، اما در همین جلسات، مشخص شد که تصویر ذهنی صحیحی از مردمیسازی وجود ندارد؛ اولا تعدادی از نهادهای تبلیغی و حاکمیتی در جلسات استماع سخنان مردمی حاضر بودند. دوم در مواجهه با انتقادات، دفاع جدی از عملکرد و تمهیدات مسئولان ستاد اربعین انجام شد. سوم اینکه در عمل نیز بسیاری از پیشنهادات ارائه شده، پیگیری و اجرایی نشدند.
در مجموع دولت با این برداشت از مردمیسازی (وجود هسته تصمیمساز دولتی و مشارکت مردم در پیشبرد اهداف تعیین شده) و با اتکا به توان داخلی خود به ساماندهی حاکمیتی اربعین با محوریت تکنوکراتها پرداخت که باعث شد بیشتر فعالان مردمی از هسته تصمیمگیر، مشارکتکننده و اثرگذار در صحنه اربعین به سمت لایههای زیرینتر و امورات جزئی کوچ داده شوند.
با مشارکت جدی بخشهای مختلف دولتی و انتظامی، مدل اجرایی اربعین در یک روال منظم حاکمیتی پیگیری شد. در حالی که این میزان از تمهیدات، برای حضور پرتعداد مردم، گرمای شدید هوا، ترافیک جادهای و کمبود وسائل حمل و نقل عراق متناسب نبود. ظرفیت نیروهای انتظامی بدون حضور جبهه مردمی نیز با دشواری مواجه شد.
مسئله بسیار مهم دیگر در مداخلات اربعینی، لزوم فهم صحیح پدیدهها و ارائه راهکار مناسب است که خود نیازمند شناخت مقتضیات میدانی و ابعاد چندمولفهای مذهبی، سیاسی، فرهنگی و قومیتی در عراق است. آنچه در بسیاری از سخنان مسئولان کشوری و بعضاً نمایندگان مجلس مشاهده میشد، مبتنی بر تحلیلهای ساده و غیرهمسان با اقلیم و شرایط عراق و واقعیتهای میدانی بود.
برای مثال برای تأمین ماشینهای عراقی در مرز پیشنهاد میشود که زائران سریعتر به سمت مرزهای ایران بازگردند تا وسائل عبور زائران از مرز فراهم شود؛ اولاً ساعتهای رفت و برگشت رانندگان به مرزها و الگوهای رفتاری آنان روال مشخصی دارد و بازگشت زودتر زائران در این زمینه کارگشایی چندانی ندارد. در ثانی ساماندهی وسائل نقلیه در مرز عراق به تعداد وسائل نقلیه و رانندگان فعال، زیرساختهای مواصلاتی عراق، شرایط سیاسی و اقتصادی متعددی وابسته است. همچنین آنچه در تجربههای گذشته ناجی مردم در پیکهای ترددی شد، حضور جهادی گروههای حشدالشعبی، قبائل عرب، خیران و عتبات عراق با وسایل نقلیه عمومی و باربری بود.
در مجموع، در یک نگاه خوشبینانه ریشه مشکل در نبود تصویر صحیح از ماهیت و ابزار مردمیسازی است. با وجود اینکه گروهها و فعالان بسیاری در طی سالها فعالیت آزموده شدند بودند و مهیای شرکت در جلسات تصمیمسازی دولتی و مشارکت در پیشبرد عملیات اربعین و رفع نقایص با حرکتهای جهادی و جوششهای مردمی بودند، اما از این ظرفیت استفاده نشد و نقش حداقلی اعطا شد.
جالب آنکه برخی مسئولان با حرکت روبه جلو بیان کردند که گروههای مردمی طرح و الگوی جدی در حل مشکلات میدان در سطح کلان ندارند. این در حالی است که اگرچه در بسیاری از عرصهها، دستیابی به سازوکارهای مردمی دشوار و نیازمند تهمید مقدمات قانونی و انگیزشی است، ولی دستگاه عزاداری امام حسین(ع) قرنهاست به شکل مردمی و خارج از اغراض سیاسی و حکومتی پیگیری میشود. ضروری بود که از این مکانیزم پرقدمت و باسابقه در جریان مدیریت اربعین نیز استفاده میشد.
برای مثال در مهران، انتهای کوچههای شهر با بتن بسته شد، در مقابل صدها نیروی نظامی داخل شهر شدند. این مسأله باعث شد امکانات مهران بیش از آنکه در میان مسافران توزیع شود، بین نیروهای نظامی و انتظامی که در گرمای هوا مشغول خدمترسانی بودند (به حق) مصرف شد. با وجود آنکه در شهر مهران، صدها نوجوان دهه هشتادی از محلات حاشیه شهر برای خادمی زوار تزریق شده بودند، شیوه مردمی انتخاب نشد. به این شکل مردم این شهر نه تنها از کنشگری پس زده شدند، بلکه نوجوانان شهر که پیشتر به مبیت صلواتی و خدمت زوار مشغول بودند، نیمهشبها برای کسب درآمد از سود اجاره پارکینگ انرژی بگذارند. مسئله که اصلاح فرهنگی آن، سالها به طول خواهد انجامید.
به طور خلاصه، دولت در مرحله شناخت و تحلیل رویدادهای اربعین دچار خوداکتفایی شد و از نظرات و ظرفیتهای فعالان مجرب مردمی در تصمیمسازی و برنامهریزی استفاده نکرد. در سطح اجرا نیز این ظرفیت به شکل محدود استفاده شد و برای مثال در ساماندهی حرکت زائران مشارکت مردمی حداقلی شد.
سوم اینکه چه در مذاکره با طرف عراقی و چه در مدیریت حرکت زائران به سوی مرزها واقعیتهای میدانی را برآورد نکرده است. چهارم چارهاندیشی جدی برای ساماندهی حمل و نقل زائران در داخل عراق با استفاده از ظرفیت دیپلماسی و گروههای فعال در این کشور است. در این راستا ضروری است که دولت با کنار گذاشتن خودبسندگی و اعتماد به نیروهای خود و تکنوکراتها در تشخیص و اقدام میدانی، به آغوش گروههای مردی، جهادی و انقلابی بازگردد و به آنها اعتماد کند.
انتهای پیام