از دیدگاه قرآن کریم، بهترین حالت انسان، توجه به خدا و یاد معاد و بدترین حالت، غفلت و فراموشی از یاد خداوند متعال است. این اصل در برخی از آیات قرآن کریم بیان شده است؛ از جمله «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ؛ به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم؛ آنها دلهایى دارند که با آن (اندیشه نمىکنند و) نمىفهمند و چشمانى که با آن نمىبینند و گوشهایى که با آن نمىشنوند؛ آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند؛ چراکه با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند» (الأعراف 179)
اینجا این سؤال مطرح میشود که بهترین و ماندگارترین کالا و سود برای چه کسانی خواهد بود؟ در این رابطه نیز قرآن کریم اینگونه میفرماید که «فَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَاۖ وَ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقَىٰ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ؛ پس هرآنچه به شما داده شده(متاع زندگى دنياست) و آنچه نزد خداست براى آنها كه ايمان آوردهاند و بر خداى خود توكل مىكنند (بهترین و ماندگارترین است)».
در این آیه شریفه سؤالاتی مطرح میشود که یکی از آنها این است که هر انسان برای کسب این بهترین و ماندگارترین سود و منفعت، باید چه شاخصههایی داشته باشد؟ طبق نکات مطرح شده در این آیه از قرآن کریم، اولین ویژگی افرادی که بهترین منفعت انسانی را به دست میآورند، کسانی هستند که به خداوند متعال و تعالیم معنوی اسلام ایمان آورده باشند. (للذین آمنوا). توکل به خدا (وعلی ربهم یتوکلون) و اجتناب از گناهان کبیره (والذین یجتنبون کبائرالاثم) از دیگر شاخصههای این افراد است.
همچنین، اجتناب از زشتیها و پلیدیها (والفواحش) نیز از ویژگیهای بارز کسانی است که بهترین سود انسانی نصیبشان میشود. این افراد اگر به هر دلیلی از دیگران غضبناک شدند) میگذرند و بخشش میکنند. (و اذا ما غضبوا هم یغفرون)
افرادی که فرامین پروردگار را اجابت کرده (والذین استجابوا لربهم) و اقامه نماز میکنند(و اقاموالصلوه) و همچنین، اهل مشورت و بهرهگیری از فکر و تجربه یکدیگر هستند (و امرهم شوری بینهم) نیز از جمله کسانی هستند که بهترین سود و منفعت انسانی نصیبشان خواهد شد.
طبق این آیه از قرآن کریم تمامی افرادی که از رزق الهی به خوبی استفاده کرده و اهل انفاق و بخشش به نیازمندان و هزینه در امور ضروری جامعه هستند (و مما رزقناهم ینفقون) و نیز کسانی که در مقابل ستم تا گرفتن حق خود مقاومت میکنند (والذین اذا اصابهم البغی هم ینتصرون) از جمله افرادی هستند که بهترین سود و منفعت انسانی شامل حال ایشان خواهد شد.
گرچه جلب منافع مادی و کسب سود، از اهداف مهم زندگی اجتماعی انسانهاست، اما گاهی براساس اصل احسان، سودخواهی از خریدار مکروه و ناپسند شمرده میشود. برای مثال براساس روایات، سود بردن از مؤمن، مکروه است جز در موردی که خریدار مؤمن برای تجارت خرید کند یا آنکه مقدار خریدش زیاد باشد. امام صادق(ع) میفرماید: «بَرِحَ المُؤمِنُ عَلَی المُؤمِنِ رِبَا إِلاَّ أَن یَشتَرِی بِأَکثَرِ مِن مِائَةِ دِرهَمٍ فَأَربَحَ عَلَیهِ قُوتِ یَومَیکَ أَو یَشتَرِیهِ لِلتِّجَارَةِ فَإِربَحُوا عَلَیهِم وَ إِرفَقُوا بِهِم؛ سود بردن مؤمن از مؤمن رباست، مگر آنکه (خریدار) بیش از صد درهم (جنس) بخرد که در این صورت، به مقدار مخارج روزانه خود از او سود بگیرد یا اینکه او برای تجارت بخرد که باز هم از آنان سود بگیرید (و در عین حال) با آنان مدارا کنید».
روشن است که تعیین مقدار «یکصد درهم» براساس شرایط اقتصادی آن زمان بوده است و مراد، مقدار بیشتر از نیازمندیهای روزانه و متعارف است. این کار که برخاسته از اخوت ایمانی است، در واقع، حمایتی عملی از عنصر اساسی فضیلتها (ایمان) است و با تحکیم پیوندهای اخوت، در افزایش روح ایمان در جامعه نیز مؤثر است. سود بردن از درماندگان، کمک مالی به مستمندان و درماندگان از نمودهای مهم ایمان و اخوت به شمار میرود که میتواند با سود نگرفتن یا تخفیف نرخ سود در معامله با آنان صورت پذیرد.
از این رو، در روایات از کسانی که با درماندگان همچون افراد معمولی دیگر معامله میکنند و سود میگیرند، نکوهش شده است، چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «... أَقوَامٌ یُبَایِعُونَ المُضطَرِّینَ، أُولَئِکَ هُم شَرُّ النُّاس؛ کسانی که با افراد مضطر و درمانده معامله میکنند، بدترین مردمند».
این در حالی است که اصل معامله با آنان و گرفتن سود مختصر، ممنوع نیست، امام صادق(ع) در همین باره میفرماید: «فَأَربِح وَ لاَتَربِه...؛ سود بگیر، ولی نه زیاد...». همچنین، آن حضرت میفرماید: «إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِلرَّجُلِ: هَلُمَّ أَحسَنُ بَیعِکَ یُحرَمُ عَلَیهِ الرِّبحُ؛ هرگاه مردی به دیگری بگوید بیا تا در معامله به تو احسان کنم، سود گرفتن از او شایسته نیست».
از دیدگاه اسلام، اقتصاد و رفتارهای اقتصادی به طور کامل تحت تأثیر باورهای ارزشی و اخلاقی است و به طور کلی، تمام برنامهها و رفتارهای اقتصادی باید با هدف تهذیب و تزکیه نفس انجام گیرد. قرآن کریم، همانگونه که فلسفه بعثت را تزکیه و تعلیم میداند، بر فلسفه اخلاقی رفتارهای اقتصادی نیز تأکید میورزد؛ چنانکه درباره زکات و انفاق میفرماید: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا؛ از اموال آنها صدقهاى (به عنوان زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازى و پرورش دهى». بنابراین، تأثیر اخلاق و اقتصاد بر یکدیگر دوسویه است، همانگونه که اخلاق و فضیلتهای اخلاقی بر سالمسازی اقتصاد تأثیر دارد، رفتارهای اقتصادی مطلوب اسلام نیز در پاکسازی روحی و اخلاقی، نقش بسزایی عهدهدار هستند.
بنابراین، اسلام به جای آنکه سود اقتصادی را به عنوان بهترین سودی عنوان کند که نصیب مسلمانان میشود، اینگونه مطرح میکند که اخلاق و دستگیری از افراد ضعیف جامعه بر سود و منفعت اقتصادی ارجحیت داشته و افرادی که در این زمینه گام برمیدارند، بیشترین سود انسانی را در جامعه به دست میآورند.
مجتبی افشار
انتهای پیام