یکی از مهمترین مسائلی که در طول تاریخ ذهن بشر را به خود معطوف کرده است مسئله وجود شرور و گرفتاریها در زندگی دنیوی برای انسان است. این مسئله در زمانی که انسان با ابتلائات و حوادثی مانند زلزله، سیل و بیماریهای مانند کرونا مواجه میشود بیشتر خود را نشان میدهد. مکاتب مختلف فکری بنابر زاویه نگاه خود به جهان و به تعبیری هستیشناسی متفاوتشان تحلیلهای مختلفی از این مسئله ارائه کردهاند.
برخی وجود شرور را عدمی میدانند یعنی اصالت وجودی ندارند و به تبع از خیرات ایجاد شدهاند، برخی هم دو منشا جداگانه برای خیر و شر قائل هستند.
خبرنگار ایکنا در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین رضا برنجکار، رئیس پژوهشگاه قرآن و حدیث و استاد فلسفه دانشگاه تهران به بررسی فلسفه بلایای طبیعی و گرفتاریهای امروز جامعه پرداخته است که در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ این روزها در برخی مناطق ایران و نیز ترکیه شاهد زلزله شدیدی هستیم که در اثر آن صدها هزار نفر بیخانمان، مجروح و کشته میشوند. این حوادث در کشور ما هم بارها رخ داده است. پیش از این نیز مسائلی مانند بیماری کرونا همه جهان را درگیر کرد و تعداد زیادی از انسانها کشته شدند. آیا فلسفه این حوادث طبق آنچه برخی روحانیون مطرح میکنند صرفا این است که خداوند میخواهد انسانها را آزمایش و متنبه کند یا ابعاد دیگری نیز دارد؟
شرور و مشکلات حکمتهای مختلفی دارند که در قرآن و روایات بیان شده است و ممکن است در یک واقعه، یک حکمت یا دو و سه و چند حکمت داشته باشند و حتی ممکن است برای افراد مختلف این حکمتها متفاوت باشد مثلا برای فردی حکمت یک و برای دیگری حکمت دو و یا سه باشد بنابراین ما به صورت قاطع نمیتوانیم بگوییم فلسفه این زلزله و سیل برای همه انسانها عامل الف است و کسی میتواند آن را بگوید که سر قَدَر بلد باشد و بداند خداوند این تقدیر را با چه هدفی کرده است.
ما به صورت قاطع نمیتوانیم بگوییم حکمت این به ظاهر شر برای این فرد یا این مردم چیست، مگر در شرایطی خاص مانند جنایاتی که در کربلا رخ داد و امام حسین(ع) از قبل آنها را نفرین کرد و فرمود انشاءالله به فلان بیماری مبتلا شوید و هیچوقت سیراب نشوید و چنین واقعهای هم برای برخی افراد رخ داد و نتیجه همان نفرین بود، یعنی فلسفه آن عذاب بود یا در قرآن کریم درباره برخی افراد فرموده است که خداوند آنان را به شکل میمون مسخ کرده است. در این موارد فلسفه و حکمت مسئله روشن است اما به صورت کلی مثلا در زلزله ترکیه نمیتوان فلسفه روشنی بیان کرد.
ایکنا ـ آیا در نصوص اسلامی به صورت کلی فلسفههایی برای این امور بیان شده است؟
بله. قرآن کریم و روایات اجمالا چند حکمت برشمرده است؛ اول حکمت عام یعنی همه انسانها مشمول یکسری بلاها و آفات و شرور میشوند تا آزمایش شوند. در قرآن کریم فرموده است: کلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ. هر نفسى چشنده مرگ است و شما را از راه آزمايش به بد و نيك خواهيم آزمود و به سوى ما بازگردانيده مىشويد؛ این آزمایش یک حکمت عام است و هر چه در عالم اعم از خیر و شر رخ دهد آزمایش خداوند است. کلا عالم برای آزمایش است. ما تصور میکنیم که دنیا، بهشت است و بعد وقتی اتفاق بدی رخ داد معترض میشویم و حواسمان نیست که این عالم یک مرحله موقت برای زندگی ابدی است و آزمایش میشویم تا وضعیت ما در آخرت روشن شود.
حکمت دیگر مجازات است و آیات متعددی در اینباره داریم. از جمله فرموده است: ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ. یا آیه: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ.
در برخی آیات و روایات حکمت شرور را ترفیع درجه برشمردهاند از جمله اینکه گفته شده است البلاء للولاء. بلاها باعث میشوند تا زنگارهایی که بر دل مؤمنان نشسته پاک شوند یا در مورد ائمه گفته شده است که ترفیع درجه دارند یا کسانی که گناهی نمیکنند؛ این بلایا نردبان رشد و ترقی معنویشان است. پس این سه حکمت، اصل است و هر کدام فروعاتی دارند؛ مثلا در مورد مجازات، گفته شده است که این مجازات گاهی برای برگشت این افراد از مسیر نادرست است و گاهی برای تطهیر و پاک کردن یکسری افراد است.
ممکن است امری برای یکنفر مجازات و برای دیگری ترفیع درجه باشد و برای هر دو آزمایش هم تلقی شود البته ما اخلاقا حق نداریم به فردی که دچار مشکلات شده است بگوییم به خاطر گناهانش است زیرا ممکن است به خاطر گناه نباشد و برای آزمایش باشد یا شاید برای ترفیع درجه است و حتی اگر یقین هم داشته باشیم نباید روی زخم کسی نمک بپاشیم بلکه باید به او کمک کنیم چه رسد به اینکه ما اصلا نمیدانیم و اطلاعی هم نداریم.
البته گاهی طرف حساب، یک فرد ستمگری چون یزید و صدام و .... است اطلاق چنین تحلیلهایی طبیعی است ولی برای افراد عادی نباید چنین نسبتهایی به کار ببریم و مذمت کنیم که حتما برای گناه است. بنابراین ممکن است یک مشکل و شر برای یک فرد ضمن اینکه آزمایش است باعث مجازات او شود و همین مجازات باعث شود تا به مسیر حق برگردد و به نحوی ترفیع درجه هم محسوب میشود.
ایکنا ـ آیا لزوما خود افراد متوجه میشوند که فلان شری که دامن آنان را گرفته به خاطر کدام یک از این مسائل است؟
نه اینطور نیست. الان ممکن است ما یک مشکلی پیدا کرده باشیم از کجا میدانیم برای این گناه است و شاید خداوند مجازات آن را به سرای آخرت واگذار کرده باشد. البته اگر کسی اهل عرفان و فهم سر قدر باشد و از پس پرده حوادث مطلع باشد که بحث جدایی دارد که اوحدی من الناس مانند ائمه و اولیا اینگونه هستند ولی بقیه باید تلاش کنند با مشکل به درستی مواجه شده و تهدید را به فرصت تبدیل کنند.
ایکنا ـ برخی مواقع از منبریها میشنویم که گرفتاریها و مشکلات و شرور در آخرالزمان بیشتر است و حتی گرانی و مشکلات اقتصادی را هم به برخی روایات مستند کرده و آن را شاهدی برای نزدیکی ظهور میدانند آیا چنین تحلیلهایی درست است؟
ببینید این بحث با مسئله شرور تفاوت دارد و آن فلسفه و حکمتهایی که بیان شد برای مسائلی چون زلزله و سیل و بلایای طبیعی بود وگرنه گرانی که علل مشخصی دارد؛ بخشی به خاطر تحریم و بخشی به خاطر سوءتدبیر و برنامهریزی نامناسب است و بخشی هم به خاطر تلاطمات ارزی است که توسط دشمن دامنزده میشود و دلار را بالا میبرند و بخشی هم به رفتارهای اقتصادی نادرست مردم برمیگردد. اینها بلایای آسمانی نیست و ربطی هم ندارد.
در مورد برخی روایات مرتبط با آخرالزمان هم اولا معلوم نیست الان آخرالزمان باشد و ثانیا به فرض که مراد از روایات همین دوره باشد اخبار مربوطه به ما اطلاع داده است که فلان وقایع و حوادث رخ میدهد ولی نگفته است که منشا آن بلای آسمانی است یا خود ما عامل آن هستیم. درباره روایات مرتبط با آخرالزمان هم اولا ما قطعیتی نداریم که الان آخرالزمان است و ثانیا ریشه و منشا را بیان نفرموده است.
مانند روز روشن است که دشمن ما را تحت تحریم شدید و همه جانبه قرار داده است و ما خودمان هم رفتارهای نادرست اقتصادی داریم و نباید آن را به مشکلات آخرالزمان نسبت داد.
ایکنا ـ برخی مواقع میشنویم که حوادث آخرالزمان طبق روایاتی از امام صادق(ع) برای غربالکردن افراد است تا مؤمنان در آخرالزمان خالص و پاک شوند، آیا چنین تحلیلی با مسائل کشور مرتبط است؟
همه مسائل در دنیا مایه آزمایش است چه نعمت باشد و چه نقمت، هزار سال قبل را نگاه کنید، یک شیعه به جرم نقل یک روایت کشته میشود و همیشه این مشکلات در طول تاریخ وجود داشته است و برخی با آن ترفیع درجه حاصل میکردند و برخی هم مجازات شدهاند. البته به صورت کلی هرقدر به ظهور نزدیکتر شویم افراد با ایمان کمتر میشوند و این غربال هم در قالب سختیها و گرفتاریها انجام میشود تا صف مؤمنان واقعی از غیرمؤمنان روشن شود.
شما کشور عمان را ببینید؛ همه زنان و دختران حجاب دارند بدون اینکه قانونی هم وجود داشته باشد. همین کشور را اگر آمریکا چند سال متمرکز شود که آنجا را به سمت بدحجابی سوق دهد ممکن است در طول چند سال روند عوض شود؛ کشور ما تحت شدیدترین تهاجمات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و شبیخونها قرار دارد لذا بخشی از بدحجابیها به این دلیل است. الان علیه کدام کشور این همه شبکه فعالیت دارند در حالی که با عربستان و دیگران کاری ندارند چون مزاحم سیاستهای آنها نیستند اما با ایران کار دارند چون ایران در برابر آنها ایستاده است.
دشمنان برای کشورهای مانع اهدافشان راهبردهای مختلفی دارند، مثلا برای چین درگیری اقتصادی درست میکنند و حتی تلاش میکنند تا او را وارد درگیری نظامی کرده و تضعیف کنند. در برابر روسیه تحریم و درگیری نظامی ایجاد کردند و برای ایران هم مانع خود را دینداری مردم میدانند لذا این همه شاهد اوج گرفتن شبهات اعتقادی و دینی در بالاترین سطح هستیم و حتی در توحید هم شک ایجاد میکنند؛ آیا اینها فقط شبهه علمی است؟ قصد دارند دین مردم را تضعیف کنند و وقتی دینداری ضعیف شد حکومت دینی هم تضعیف خواهد شد.
ایکنا ـ در نهایت نوع مواجهه ما با مجموعه وقایع و حوادث یا به تعبیری شرور چگونه باید باشد؟
آیات و روایات یکسری وظایف برای ما تعیین کردهاند این است که با تعبیر امروزی تهدیدات را به فرصت تبدیل کنیم، صبر فعال داشته باشیم یعنی خویشتنداری کرده و به دیگران کمک کنیم؛ دست به دست همدیگر بدهیم و آبادانی ایجاد کنیم. نومید نشویم و به خدا گلایه نکنیم زیرا همه عالم اینطور است. اگر گرفتار زلزله و تخریب منازل شدیم خانههای محکمتری بسازیم و اگر ایمانمان ضعیفتر بود آن را تقویت کنیم. اگر همبستگی و همکاری کمی داریم آن را تقویت کنیم کما اینکه در کرونا شاهد آن بودیم.
گفتوگو از علی فرجزاده
انتهای پیام