به گزارش ایکنا از فارس، سیدیوسف قرشی، رئیس مرکز مطالعات حکمرانی امنیت دانشگاه شیراز امروز، 10 اردیبهشتماه در نشست «تابآوری خلیج فارس در پرتو تحولات جهان جدید»، به موضوع ترتیبات جدید امنیتی در خلیج فارس پرداخت و با اشاره به دو اتفاق مهم در پایان سال پیش و ابتدای سال جدید که اولی بیانیه مشترک چین با شورای همکاری خلیج فارس در نهم دسامبر ۲۰۲۲ برای برنامهریزی و تعامل در آینده در منطقه خلیج فارس و دوم ارتباط ایران و عربستان برای از سرگیری روابط و بازگشایی روابط با میانجیگری چین بود، طرح موضوع کرد.
وی با بیان اینکه بند ۹ و ۱۲ بیانیۀ مشترک چین با شورای همکاری خلیج فارس در نهم دسامبر ۲۰۲۲ برای برنامهریزی و تعامل در آینده در منطقه خلیج فارس درمورد ایران بود، افزود: در تعامل بین کشورها دو اصل تمامیت ارضی و استقلال مورد توجه است که در این بیانیه، با صحبت درخصوص جزایر سهگانه و طرح این موضوع که اختلاف دربارۀ این جزایر باید با مذاکره حل شود، این موضوع با توجه به اینکه در زمینۀ تمامیت ارضی ایران بود، مورد توجه قرار گرفت.
قرشی با اشاره به ارتباط ایران و عربستان برای از سرگیری روابط و بازگشایی روابط با میانجیگری چین این پرسش را مطرح کرد که آیا چین قرار است نقش امنیتی جدیدی را در خلیج فارس با محوریت چین ایفا کند، گفت: این سؤال از دو منظر قابل بررسی است: یک بررسی رویدادها و دو، بررسی نظریهها.
وی ادامه داد: در بررسی رویدادها ۴ اصل مدنظر قرار میگیرد؛ استقبال کشورهای خلیج فارس از چین بهعلت دخالت نکردن در مسائل داخلی کشورها، مورد توجه قراردادن تمامیت ارضی کشورهای حاشیۀ خلیج فارس، دنبال نکردن موضوع تغییر رژیم و بحث انتقادی بین کشورهای عرب و بهار عربی و موضع چین در این حوزه که درنتیجه چین میتواند بهعنوان یک هژمون بالقوه فرامنطقهای در خلیج فارس حضور داشته باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز گفت: آخرین سندی که در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۲ در رابطه با ایالات متحده موجود است، بیانگر این است که کشورهای جنوبی خلیج فارس حاضر نشدند در مثلثی که شکل گرفته (آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی) حضور داشته باشند. طرح کمربند جاده برای چین دارای اولویت است و طی آن دو نکته حائز اهمیت است: ۱.همۀ کشورها را درگیر کرده است؛ ۲. BRI (طرح کمربند جاده) اهداف بلندپروازانهای را در حوزههای مختلف مثل هستهای، تدافعی، IT و... دارد.
قرشی با طرح پرسش دیگر که آیا چین میتواند جایگزین آمریکا شود، این موضوع را از دومنظر منع اندیشمندان چینی و تئوری واکاوی کرد و افزود: چین بهعنوان یک هژمون خوشخیم شناخته میشود و موجودیت دموکراتی را برای خود ایجاد کرده است و با دستور کار قرار دادن دیپلماسی به میانجیگر بزرگی تبدیل شده و اتحادسازی میکند. از دید تئوری میتوان آینده را پیشبینی کرد. قدرت در حال ظهور سه مرحله را طی میکند: نخست قدرت بالقوه؛ دوم گذار قدرت و سوم، بلوغ قدرت. همۀ اندیشمندان چینی، چین را در مرحلۀ قدرت بالقوه میدانند و این قدرت را مخفی میکنند.
رئیس مرکز مطالعات حکمرانی امنیت دانشگاه شیراز ادامه داد: قدرت بالقوه سه کار را انجام میدهد: نخست، مماشات و دلجویی از قدرتهای موجود؛ دوم، مصالحه با قدرتهای منطقهای و سوم در پی راضیکردن کشورهای منطقه که هر سۀ این موارد در چینِ خلیج فارس اتفاق میافتد؛ اما اینکه آیا چین بخواهد جای آمریکا را بگیرد و نظم چینی را برقرار کند، تئوری میگوید با به بلوغ رسیدن قدرت چین این اتفاق میافتد، ولی درحال حاضر به نظر میرسد چین چنین تمایلی را بروز نداده است و کشورهای خلیج فارس هم از چین، انتظار تأمینکنندۀ امنیت را ندارند.
انتهای پیام