«جمهوریت و اسلامیت» مهم‌ترین میراث امام(ره) بود
کد خبر: 4145858
تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۰
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

«جمهوریت و اسلامیت» مهم‌ترین میراث امام(ره) بود

یک استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه مهم‌ترین میراث امام راحل، جمهوری اسلامی بود، گفت: ما می‌توانستیم بهتر از این، پاسدار میراث امام(ره) هم در حوزه جمهوریت و هم در حوزه اسلامیت باشیم.

عصمت همتی عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان اصفهانعصمت همتی، استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان با بیان اینکه امام خمینی(ره) وجوه گوناگون شخصیتی داشت، اظهار کرد: ایشان فقیهی اصولی بود که مرجعیت رسمی دینی را به عهده داشت، عارفی بود که هم در حیطه عرفان نظری آثاری تألیف کرد و هم در حیطه عرفان عملی به تهذیب نفس پرداخت و از سوی دیگر، در کلام، فلسفه و علوم متداول حوزه صاحب نظر، جلسه و درس بود. بنابراین، اگر بگوییم مهم‌ترین میراث امام(ره) چه بود، به اعتقاد من، تشکیل جمهوری اسلامی بوده است.

وی افزود: ایشان به‌عنوان یک مصلح دینی باور داشت که اسلام این قدرت را دارد که هم سعادت دنیا را تأمین کند و هم انسان‌ها را به معنویت و سعادت اخروی برساند. امام(ره) این مقدمه را در کتب و گفتارهای متعدد به تعابیر گوناگون بیان می‌کرد که اسلام نجات‌بخش است و می‌تواند مشکل انسان امروز را حل کند، یعنی انسان بریده از آسمان و سرگردان که لذایذ دنیوی او را از حرکت به سمت ملکوت باز داشته است. اسلام در عین حل این مسئله، قادر به تأمین رفاه و سعادت دنیوی بر محور یک جامعه عدالت‌خواه و عقلانی نیز هست. ایشان بارها می‌فرمود که ما برای اسلام قیام کردیم و تبلور تمام این مفاهیم را در جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر می‌دید.

عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان اضافه کرد: آن زمان، گروهی نامه نوشتند که بگوییم حکومت اسلامی و هدف اصلی هم این‌گونه بیان شود که ما می‌خواهیم اسلام و مبانی آن را در جامعه پیاده کنیم. امام با تیزهوشی و درایت اعلام کرد که جمهوری اسلامی و نه حکومت اسلامی؛ به این معنا که نقش مردم در اداره امور جامعه تشریفاتی یا تعارفی یا صوری نیست. جمهوری یعنی اگر عقل عامه بر امری تعلق گرفت و خواهان تحقق آن بود، حاکمیت باید متناسب با آن خواست حرکت کند. در عین حال، امام اصرار می‌کرد که این جمهوری باید اسلامی باشد؛ یعنی سعادت و حرکت نهایی جامعه در چارچوب احکام، ارزش‌ها، اهداف و آمال دین اسلام تحقق پیدا کند.

تعریف امام(ره) از جمهوری اسلامی

وی ادامه داد: از سوی دیگر، عده‌ای هم می‌گفتند که بگوییم جمهوری دموکراتیک اسلامی و امام(ره) معتقد بود که در اسلام، وجوه دموکراتیک نیز هست و واژه دموکراتیک معنای اضافه‌ای به مفهوم اسلام نمی‌افزاید، قطعاً در اسلام دیکتاتوری وجود ندارد و آزادی و دموکراسی که به‌عنوان یک حسن بر آنها تأکید می‌شود، در این دین وجود دارد. تعریفی که امام(ره) از جمهوری اسلامی داشت، حاکمیتی برخاسته از اراده و خواست عامه مردم در راستای تحقق آرمان‌های اسلام شامل عدالت،‌ معنویت، آزادی و رشد و کمال بود.

همتی تصریح کرد: ایشان تأکید می‌کرد که دو قرائت از اسلام وجود دارد؛ اسلام ناب محمدی که مؤلفه‌های آن مخالفت با تجمل و اشرافی‌گری، تلاش و تکاپو و جهاد برای تحقق حق، طرفداری از پابرهنگان و مستضعفان، رجوع به سیره و سنت پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) در نوع نگاه به دنیا و زی دنیوی و اسلام آمریکایی یا رفاه‌طلبان یا کسانی که از تجملات تفسیرهای شرعی می‌کنند و در آن مبارزه برای احقاق حق وجود ندارد، اشرافیت در آن مستتر است، حساسیت سیاسی ندارد و با به دست گرفتن سرنوشت مسلمانان از سوی غیرمسلمانان مخالف نیست. از نظر امام، این اسلام تخدیر و تحریف‌شده است، ولی جمهوری اسلامی مفهومی بود که ایشان به‌عنوان مهم‌ترین میراث خویش، از خرداد ۴۲ تا زمان رحلت، تمام تلاش خود را برای تحقق آن انجام داد و معتقد بود که اگر بتوان جمهوری اسلامی در کشور شیعه ایران تشکیل داد، این نظام می‌تواند آگاهی‌دهنده به همه ملت‌های مسلمان باشد و اگر این اتفاق رخ دهد، آن وقت این تحقیر و تحمیل و ظلمی که در سراسر جهان به اسلام و موحدان صورت می‌گیرد، خود به خود کمرنگ و ضعیف می‌شود، چنانکه می‌فرمود: «اگر مستکبران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنها خواهیم ایستاد.»

وی بیان کرد: امام(ره) وقتی از صدور انقلاب سخن می‌گفت، منظورش این بود که آن مطلوب و آرمان الهی مورد توجه قرار گیرد، این نهال تقویت شود و ثمر بدهد و خود به خود، پابرهنگان، مستضعفان و ضعیف‌شده‌های زمین با الهام‌گرفتن از این پیام بتوانند جایگاه خودشان را به دست آورند. ایشان تا پایان عمر و در وصیت‌نامه خود تأکید می‌کرد: کاری نکنید که جمهوری اسلامی به ثمر نرسد، انقلاب صدمه ببیند و دشمنان آرمان‌های انقلاب را تحریف کنند یا کنار بزنند. امام(ره) بر وحدت نیروهای انقلاب بسیار تأکید داشت و می‌گفت مراقب باشید تا انقلاب به دست نامحرمان نیفتد و نامحرمان را کسانی می‌دانست که به هر ترتیبی قائل به حضور دین در صحنه اجتماع نیستند یا آمال‌ها و الگوهای ذهنی‌شان را از انواع حکومت‌های شرقی و غربی اقتباس می‌کنند. امام هم شرق کمونیست را انحراف می‌دانست و در نامه‌ای به گورباچف اعلام کرد تا وقتی در مقابل خداوند موضع‌گیری می‌کنید، ایدئولوژی ماتریالیستی دارید، مادیات را اساس می‌دانید و خدا، معنویت و غیب را انکار می‌کنید، نمی‌توانید ادعای نجات انسان‌ها را داشته باشید و هم فرهنگ و تمدن غربی را که نتیجه‌اش دنیازدگی، دنیاطلبی حداکثری، لذت‌گرایی بی‌حدوحصر و بریدن از آسمان بود.

مخالفت امام(ره) با تفکرات غربی و شرقی

این استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: درواقع، امام(ره) هم با تفکر لیبرالیستی عاری از معنویت و خدا و هم با تفکر کمونیستی مبتنی بر دیدگاه ماتریالیستی مخالف و معتقد بود اسلام، آرمانی‌ست که هم مطلوب غرب شامل کرامت، عزت و آزادی انسان را برآورده می‌کند و هم آنچه کمونیسم به دنبالش بود، یعنی جامعه بی‌طبقه به معنای ایجاد عدالت و کاهش فاصله طبقاتی و مهم‌تر از همه اینکه، راه آسمان را برای انسان هموار کرده، باب ملکوت را به روی او گشوده، معنویت و عقلانیت را با هم جمع کرده و این می‌تواند نسخه منحصربه‌فرد انسان سرگشته شرق و غرب باشد. ایشان به دنبال جهانی‌شدن این نگاه بود و وحدت را عاملی برای دفاع از این آرمان می‌دانست.

وی تأکید کرد: امام(ره) دوری از تجمل‌گرایی را بارها به مسئولان تذکر می‌داد و می‌گفت این خطر است که زندگی شما با زندگی توده مردم متفاوت باشد و با کمال تأسف، خطری که امام این همه راجع به آن انذار می‌داد، اتفاق افتاده است و دائماً خبرهایی مبنی بر تفاوت سطح زندگی مسئولان با مردم می‌شنویم که بخشی از بی‌اعتمادی‌ها حاصل همین اتفاق است. حسینیه جماران هنوز هم به همان وضع سابق نگه داشته شده و در زمان حیات امام، وقتی می‌خواستند بخشی از دیوار حسینیه را رنگ بزنند، ایشان اجازه نداد و گفت وقتی من نبودم، اگر خواستید، این کار را انجام دهید. آنچه امام را محبوب کرده بود، این بود که مردم می‌دیدند به آنچه می‌گوید، عمل می‌کند. ایشان درواقع، رهبر قلب‌ها بود و اگر با نیم میلیون استقبال‌کننده وارد تهران شد، با ۱۰ میلیون بدرقه‌کننده در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. این آمار مربوط به کسانی‌ست که خود را به این مراسم رسانده بودند، وگرنه مردم در سراسر ایران احساس می‌کردند عزیزی را از دست داده‌اند و برای او سوگواری می‌کردند. دلیلش این بود که امام واقعاً در اسلام ذوب شده بود و دنبال تشریفات دنیایی نبود. به همین دلیل هم کلام نافذی داشت و جوانان با یک کلام او روانه جبهه‌ها می‌شدند و حماسه‌ می‌آفریدند. پشتوانه امام(ره)، حمایت مردم بود و البته در درجه اول، توکل بر خداوند که در جملات ایشان موج می‌زد و مردم نیز به‌واسطه همان ندا و نفسی که به حق از امام می‌شنیدند، حاضر بودند سختی‌های بسیاری را تحمل کنند و این کار را انجام دادند و رابطه امام و امت درواقع، صحنه‌های عشق معنوی بود.

همتی با اشاره به جمهوری اسلامی به‌عنوان میراث امام گفت: جمهوریت به معنای نقش، خواست و انتخاب مردم باید تقویت شود؛ حتی اگر این انتخاب اشکالاتی داشته باشد. به هر حال، وقتی مردم خودشان انتخاب و احساس می‌کنند سرنوشت‌شان را تعیین کرده‌اند، در خطاها نیز خود را شریک می‌دانند و اگر قرار بر تحمل و تقابل باشد، رشد ایجاد می‌شود و تحمل و تقابل، هر دو اتفاق می‌افتد. امام بر جمهوریت تأکید جدی داشت و آن را تعارفی نمی‌دانست. از سوی دیگر، اسلامیت نیز باید تقویت شود، به این معنا که حقیقتاً بتوان گفت ایمان دینی پررنگ شده، اخلاق دینی گسترش پیدا کرده و التزام مردم به احکام و عبادات دینی معنادار شده است. اگر این دو مؤلفه تقویت شود، می‌توان گفت که خواست و آرمان امام محقق یا در این مسیر، گام مثبتی برداشته شده است. اگر هر کدام از این‌ها تضعیف شود، باید گفت میراث امام حفظ نشده، در حالی که آن مرد الهی برای خدا در قرن ۲۰ بزرگترین انقلاب دینی را رقم زد و شعله برافروخت، چنانکه خود ایشان می‌گفت انقلاب ما انفجار نور بود، چون دعوت به نور و ملکوتی‌شدن انسان در عین زندگی بر روی زمین بود. امکان نداشت این انقلاب بدون رهبری حضرت امام(ره) به ثمر بنشیند، آن هم زمانی که حرکت‌های بسیاری در دنیای اسلام سرکوب یا مصادره می‌شدند، ولی شخصیت نافذ، رهبری درست و ارتباط عمیق امام(ره) با مردم، انقلاب را به مصونیت رساند.

دستاوردهای انقلاب را فراموش نکنیم

وی تصریح کرد: بسیاری از احکام اسلام برای اداره جامعه است، چنانکه پیامبر اسلام(ص) در رأس حاکمیت دینی و سیاسی قرار داشت و ۱۰ سال در مدینه حکومت کرد و امام می‌فرمود اگر قدرت سیاسی نداشته باشید، نمی‌توانید احکام قضایی اسلام را پیاده کنید. استدلال ایشان این بود که نمی‌توان قائل به جاودانه‌بودن اسلام در همه زمان‌ها و پاسخگویی آن به نیازهای اساسی انسان بود و در عین حال مدعی شد که این دین با اصلاحات اجتماعی و تغییر نهادهای درون جامعه کاری ندارد و رابطه مؤمنان با یکدیگر در حوزه حکومت را نادیده گرفته است. امام معتقد بود این تعارض است، ولی اکنون عده‌ای با استناد به مشکلات و ضعف‌های موجود می‌خواهند این‌گونه القا کنند که اصل انقلاب و ادعای توانایی اسلام بیهوده است، در صورتی که نباید فقط نقاط ضعف و منفی را ببینیم و در یک جمع‌بندی باید کلیت وضعیت و تحولات جامعه را قبل و بعد از انقلاب تحلیل کنیم. در کنار نقاط ضعفی که وجود دارد و اذیت‌کننده است، دستاوردهای بزرگی نیز به چشم می‌خورد که اگر جامعه از آنها مطلع شود، از فشاری که به آن وارد می‌شود، کاسته خواهد شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان با بیان اینکه ما می‌توانستیم بهتر از این پاسدار میراث امام(ره) هم در حوزه جمهوریت و هم در حوزه اسلامیت باشیم، گفت: اکنون نیز هر کس که دوستدار اسلام، انقلاب و امام است، باید از این نهال محافظت کند و مراقب انحرافات و حفظ این اصل و ریشه باشد، اگرچه در شرایط کنونی کار بسیار دشواری شده است، چراکه عده‌ای می‌خواهند مشکلات، تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها را به پای اصل انقلاب بگذارند و بگویند انقلاب، جمهوری اسلامی و ادعای امام(ره) در باب توانایی اسلام برای تأمین سعادت دنیا و آخرت از ابتدا اشتباه و بی‌معنا بوده که این واقعاً ظلم و اجحاف است؛ سابقه تمدن اسلامی و رشد و شکوفایی دوره‌های پیشین، شهادت می‌دهد که این ظرفیت واقعاً در اسلام وجود دارد و این دین صرفاً برای معنویت نیست و از این نظر با مسیحیت متفاوت است.

وی تأکید کرد: در عین حال، اگر مسئولان خواهان حفاظت از جمهوری اسلامی هستند، باید وعده‌هایی را که از زبان امام به‌عنوان اهداف این نظام مطرح شده است، پاسخگو باشند. نمی‌توان وضعیت اقتصادی امروز را برای عامه مردم توجیه کرد و گفت این وضعیت جزو لاینفک انقلاب است؛ این‌طور نیست و وضعیتی که اکنون به هر دلیلی وجود دارد، به پای اسلام و انقلاب نوشته می‌شود. بنابراین، اگر مسئولان خواهان حفظ میراث امام هستند، باید به سمت تحقق وعده‌های داده‌شده در حوزه جمهوریت، آزادی بیان، رشد اقتصادی، رفاه و زندگی مادی و رساندن انسان به آرامش روحی و روانی حرکت کنند و فراموش نکنند که امام هشدار داده بود سطح زندگی مسئولان جمهوری اسلامی نباید تفاوت چشمگیری با توده مردم داشته باشد. این معیار است و یک مسئول نمی‌تواند خود، فرزندان و نزدیکانش از حداکثر رفاه بهره‌مند بوده و با داشتن یک‌سری ظواهر، مدعی تحقق آرمان‌های امام و انقلاب باشد. این دروغ است و اگر این‌طور باشد، یکی از انتقادات وارد بر رژیم پهلوی نیز همین بود که به چه مجوزی در اموال مردم دخل و تصرف کرده و آنها را به فقر کشانده است. امروز نیز اگر همین‌گونه رفتار شود، همین سؤال مطرح می‌شود و قانون «از کجا آورده‌ای» در ابتدای انقلاب تأکید می‌کرد که وضعیت مالی هر کس در آغاز و پایان دوره مسئولیتش باید سنجیده شود. اگر همین یک قانون بدون اغماض درباره مسئولان اجرا می‌شد، با این میزان سرخوردگی، دلسردی و اعتراض در بدنه جامعه مواجه نبودیم.

محبوبه فرهنگ
انتهای پیام
captcha