راهکار قرآن و نهج‌البلاغه برای رفع چالش ازدواج و اشتغال جوانان
کد خبر: 4149075
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۹
یاسین پورعلی بیان کرد:

راهکار قرآن و نهج‌البلاغه برای رفع چالش ازدواج و اشتغال جوانان

پژوهشگر دانشگاه عالی دفاع ملی گفت: از نظر قرآن کریم باید دولت یا جامعه به دنبال حل مشکل ازدواج جوانان باشد، ولی رافع اشتغال جوانان باید خودشان باشند، چون اگر در آیات قرآن کریم یا نهج‌البلاغه دقت کنیم، گفته نشده است که دولت باید برای اعضای جامعه شغل ایجاد کند یا پدر به دنبال شغل برای فرزندش باشد.

حجت‌الاسلام یاسین پورعلی

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «چالش‌ها و راهکارهای زندگی امروزین جوان از منظر قرآن و نهج‌البلاغه» امروز سه‌شنبه 30 خرداد از سوی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین یاسین پورعلی، پژوهشگر دانشگاه عالی دفاع ملی، برگزار شد.

در ادامه گزیده سخنان وی را می‌خوانید؛

فهم چالش‌های جوان امروز یک تخصص است و کتاب‌هایی در این‌باره نوشته شده و متخصصانی دارد که مسائل مورد ابتلای جوانان را بررسی می‌کنند. لذا بنده تجربیات پانزده ساله‌ام در کسوت روحانیت را گردآوری کرده و در این راستا پیشنهادهایی ارائه می‌دهم. در علم اصول، بحثی با عنوان تبادر وجود دارد که گفته می‌شود برای شناخت معنای حقیقی از مجازی اولین معنایی که به ذهن متبادر شد حقیقی است. لذا چالش‌هایی که بنده به آنها اشاره می‌کنم اموری برهانی نیستند که قابل نقض باشند. همچنین، در قرآن و حدیث بیانی با عنوان چالش وجود ندارد، بلکه این چالش‌ها اموری فرهنگی هستند و قرآن و حدیث کاری به چالش جوان امروز ندارد و چالش امری میدانی است که باید با مصاحبه و پژوهش به دست بیاید وگرنه قرآن آیه‌ای ندارد که بگوید ای مؤمنان مشکلات جوان امروز ایرانی این است، اما راهکارها را می‌‌توانیم از قرآن و حدیث به دست بیاوریم.

علاقه جوانان به دیده شدن

این چالش‌ها را می‌‌توان در مورد سه بخش دسته بندی کرد. گاهی چالش‌هایی وجود دارند که موجد و خالق آن خودِ جوان است، گاهی ناشی از اجتماع است و گاهی نیز جوان و اجتماع دست به دست هم داده و این چالش‌ها را ایجاد کرده‌اند. اولین مسئله‌ای که بنده در همه اصناف ایرانی و مخصوصاً جوانان یافتم، مشکل دیده شدن است و حتی از صنف خود ما روحانیت نیز افرادی وجود دارند که عاشق دیده شدن هستند. البته این امر مذموم نیست، بلکه فطری است؛ یعنی خداوند ما را به گونه‌ای خلق کرده که انسان ذاتاً دوست دارد دیگران از او تعریف کنند. 

همچنین، افراط در این امر مذموم است. یک بیماری با عنوان اختلال شخصیتِ نمایشی وجود دارد که امری روانشناختی است. روانشناسان می‌گویند که در این شرایط، عزت نفس بیمار، رابطه مستقیمی با تأیید دیگران دارد و خیلی خودش را به این امر وابسته کرده است. متأسفانه با رونق فضای مجازی، این بیماری بیشتر شده و  اگر قبلا امری مخفی بوده امروزه به خوبی آشکار شده است. بنده یک بار زیارت مزار شهدا رفته بودم و دو جوان را دیدم که گفتند ما از فلان افراد پول گرفته‌ایم و باعث شهرت آنها شده‌ایم. لذا اگر به ما پول بدهید، میزان فالوورهای صفحه شما را افزایش داده و باعث شهرت شما می‌شویم.

دیدگاه قرآن درباره افراد متکبر

آیه عجیبی در قرآن کریم وجود دارد که خدای متعال خطاب به پیامبر(ص)فرموده است: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا؛ بگو که آیا می‌خواهید شما را بر زیانکارترین مردم آگاه سازیم؟»(کهف/103) خداوند در آیات قرآن، اسم شخص متکبر را شخصِ خیالی گذاشته است و گفته است انسان‌های توهمی را دوست ندارد چون این افراد در عالم خودشان فکر می‌کنند که مردم جذب آنها می‌شوند. یکی از علل اصلی اینکه انسان زندگی خود را صرف این کارها می‌کند همین است که فکر می‌کند با دیده شدن، عزت نفس وی بالاتر می‌رود. راهکار نهج‌البلاغه این است که حضرت علی(ع) در کلمات قصار می‌فرماید که در گذشته برادری دینی داشتم که در چشم من خیلی با عظمت بود، چون دنیا نزد وی بی‌ارزش‌ترین چیز بود. 

اگر انسان‌ها به دنیا دل می‌بندند به این علت است که دنیا نزد آنها بسیار ارزشمند است و این امر باعث می‌شود بلاهای زیادی در امور سیاسی، اجتماعی و ... برای انسان پدید بیاید. این دیده شدن منحصر به کشور ما هم نیست، بلکه در همه جای دنیا یک معضل است. بنده دوستان بسیاری در مسجد و دانشگاه دارم و افراد انگشت‌شماری دیده‌ام که به دنیا بی‌اعتنا باشند. یکی از نکاتی که رهبر معظم انقلاب درباره شهید سلیمانی فرمودند این بود که وی عاشق دیده شدن نبود. در متون دینی ما هم به میزان زیادی تأکید شده که انسان خودش را در معرض دید قرار ندهد چون تبعات زیادی برای وی در پی دارد.

چالش دیگر جوانان در زمینه اشتغال و ازدواج است. در بحث اشتغال و ازدواج برداشت بنده این است که معضل اکثر جوانان امروز این است که نه می‌توانند ازدواج کنند و نه اینکه می‌توانند دنبال کاری بروند، اما مسئله این است که چه کسی باید این مشکل را حل کند. نگاهی برعکس وجود دارد که دولت باید مشکل اشتغال را حل کند و جوانان دنبال ازدواج باشند، در حالی‌که باید برعکس این وضعیت باشد؛ یعنی شخص دنبال اشتغال باشد و دولت مشکل ازدواج وی را حل کند.

آیه 32 سوره نور آیه‌ای قابل توجه است که خداوند فرموده است: «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ و البته باید مردان بی‌زن و زنان بی‌شوهر و کنیزان و بندگان شایسته خود را به نکاح یکدیگر درآورید، اگر آن مردان و زنان فقیرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بی‌نیاز و مستغنی خواهد فرمود و خدا رحمتش وسیع و نامتناهی و (به احوال بندگان) آگاه است.» خداوند خطاب به مجردها نمی‌گوید که ازدواج کنید، بلکه جامعه یا دولت باید به دنبال ازدواج جوانان باشد، چون ازدواج نکردن منشأ آفت‌های بسیاری در جامعه خواهد بود. از جمله در اغتشاشات اخیر دیدیم که بسیاری از افرادی که در آن نقش داشتند مجرد بودند، چون شخص متأهل دنبال کار و زندگی و رسیدگی به امور زن و فرزندان است. رافع اشتغال جوانان باید خودشان باشند، چون اگر به آیات قرآن کریم یا نهج‌البلاغه دقت کنیم، جایی را پیدا نمی‌کنیم که گفته شده باشد دولت باید برای اعضای جامعه شغل ایجاد کند یا یک پدر دنبال شغل برای فرزند خود باشد، بلکه شخص باید دنبال شغل و کسب درآمد باشد. 

انتهای پیام
captcha