رسول خدا(ص) از ابتدای رسالت تا آخرین روزهای زندگی سراسر برکتشان بهخصوص در روز غدیر خم مکرراً به امامت امیرالمؤمنین(ع) تأکید کردند. با این وجود پس از رحلت ایشان گروهی از مردم در محلی به نام سقیفه جمع شدند و ابوبکر را بهعنوان جانشین پیامبر اکرم(ص) انتخاب کردند.
در طول این سالها از سوی دانشمندان فریقین بحثهای فراوانی در خصوص واقعه سقیفه صورت گرفته است. یکی از آن مباحث تعداد موافقان و مخالفان جریان سقیفه و ابوبکر است. بحث دیگر این است که بعضی از علمای اهل سنت برای مشروع جلوهدادن خلافت ابوبکر بحث انتخاب اهل حل و عقد را پیش کشیدهاند. در همین راستا خبرنگار ایکنا از قم با محمدحسین فیض اخلاقی، عضو گروه همکاران علمی «مجله دانشها و آموزههای قرآن و حدیث» و پژوهشگر درباره تعداد موافقان و مخالفان ابوبکر و نیز بحث اهل حل و عقد گفتوگویی انجام داده است که در ادامه از نظر میگذرد.
محمدحسین فیض اخلاقی، نویسنده دوم مقاله «مخالفان انتخاب جانشین پیامبر در سقیفه (1)» پس از آقای سید حسن فاطمی (موحد) است که در هفدهمین شماره «مجله دانشها و آموزههای قرآن و حدیث» منتشر شده است.
ایکنا - شما اخیرا مقالهای را درباره مخالفان جریان سقیفه و خلیفه اول نگاشتهاید که ادامه آن در شمارههای دیگر در نوبت چاپ است؛ اهمیت نگارش مقاله در این موضوع را در چه چیزی میبینید؟
همانطور که میدانید با وجود سفارشهای فراوان پیامبر اکرم(ص) درباره امامت و ولایت امیرالمؤمنین امام علی(ع) در زمانها و مکانهای مختلف بهویژه در روز غدیر خم، پس از رحلت ایشان گروهی از مردم در سقیفه گرد آمدند و ابوبکر را بهعنوان خلیفه انتخاب کردند. آنان در واقع با این کار امت اسلامی را به انحراف کشاندند که تبعاتش تا امروز ادامه دارد. تحقیق در این مسئله به همین جهت و نیز به جهت دفاع از حریم ولایت امیرالمؤمنین(ع) ضروری است.
علمای فریقین از دیرباز تاکنون به بحث درباره سقیفه پرداختهاند. شیعیان برای باطلشمردن بیعت مردم با ابوبکر، بیشتر روی احادیث نبوی درباره ولایت امیرالمؤمنین(ع) تأکید میکردند و اهل سنت بیعت اهل حل و عقد با ابوبکر را دلیل مشروعیت ابوبکر قرار دادند.
ایکنا - منظور از اهل حل و عقد چه کسانی هستند؟
از آنجا که بیعت با ابوبکر بر خلاف دستور خدا و رسولش بود و پشتوانه دینی نداشت، برخی از علمای اهل سنت گفتند که بیعت اهل حل و عقد با ابوبکر، بیعت او را مشروع میکند. بهتر است به ذکر دو نمونه اشاره کنم. «ماوردی» در کتاب «الأحکام السلطانیة» در کنار وصیت امام قبلی، انتخاب اهل حل و عقد را یکی از راههای انعقاد امامت عنوان کرده است. وی البته گفته علما در تعداد اهل حل و عقد اختلاف دارند، چراکه برخی میگویند اهل حل و عقد از هر شهری باید بیایند تا رضایت عمومی حاصل شود و برخی دیگر نیز میگویند کمترین تعداد معتبر اهل حل و عقد برای عقل خلافت، پنج نفر است. زیرا خلافت ابوبکر در سقیفه و نیز انتخاب عثمان در شورای شش نفره با پنج نفر تثبیت شد. ماوردی در نهایت به قولهای دیگر مبنی بر رضایت دو و یک تن نیز میپردازد. ضمنا او قول اول را رد میکند زیرا خلافت ابوبکر بدون حضور اهالی حل و عقد از هر شهری منعقد شد.
«تفتازانی» در کتاب «شرح المقاصد» علما، رؤسا و افراد برجستهای را که میتوانند حضور یابند، اهل حل و عقد دانسته است. او هم تعداد خاصی را برای انتخاب امام، شرط نکرده و در نهایت بیعت یک تن که از او اطاعت میشود را کافی دانسته است. همانگونه که روشن است، اهل سنت ابتدا شرایط خلافت خلفای سهگانه را دیده و سپس مطابق آن برای خلافت، شرط گذاشتهاند، این موضوع خودش یکی از دلایل بطلان نظریه مجمع حل و عقد است.
به هر حال تفتازانی، علم و ریاست را دو شاخصه اصلی اهل حل و عقد قرار داده و میتوان این دو شرط را بر روی موافقان و مخالفان ابوبکر تطبیق کرد تا مشخص شود طبق این مبنا چه کسانی اهل حل و عقد بودهاند. البته او از افراد برجسته هم سخن گفته ولی ملاک برجستهبودن روشن نیست و هر کسی میتواند با نگاه خود فردی را صاحب این عنوان قرار دهد.
ایکنا - بنابراین طبق سخنان تفتازانی ریاست و علم دو شاخصه اهل حل و عقد است. آیا بیعتکنندگان با ابوبکر دارای این دو شرط بودند؟
ما در مقاله «بررسی حضور اهل حل و عقد در سقیفه بنیساعده با شناخت فهرستی حاضران در سقیفه بنیساعده» درباره این موضوع بحث کردیم. ابتدا شرح حال کوتاهی از کسانی که نامشان در میان جمع حاضر در سقیفه بوده ارائه کردیم و سپس به موضعشان درباره ابوبکر پرداختیم. تعداد افرادی که از آنان اسم برده شده 19 تا 21 تن است. البته بدون شک تعداد افرادی که آنجا بودهاند بیش از اینهاست و در تاریخ تنها به اسامی صاحب نفوذ و تأثیرگذار در سقیفه یا کسانی که راوی این جریان و یا مرتبط با آن بودهاند اشاره شده است.
مثلا از سعد بن عباده بهعنوان بزرگ خزرج و انصار یاد شده و گفته شده انصار یا افراد دو قبیله اوس و خزرج ابتدا در سقیفه حضور داشتهاند تا سعد بن عباده را به خلافت برسانند. در نتیجه نام بعضی از انصار حاضر در سقیفه در تاریخ ثبت نشده است. پس از انصار مهاجران که ابوبکر و عمر از جمله آنان بودند به سقیفه آمدند.
در نهایت پس از بحث و جدل بسیار، ابوبکر بهعنوان خلیفه انتخاب شد. رقابت اوسیان با قبیله خزرج و در نتیجه بیعتشان با ابوبکر و ناکامگذاشتن سعد بن عباده خزرجی یکی از دلایل مهم انتخاب ابوبکر بهعنوان خلیفه بود.
به هر حال تنها دو تن از افراد حاضر در سقیفه به صورت قطعی ریاست داشته یا به عنوان عالِم شناخته شدهاند. یکی سعد بن عباده رئیس خررج که خود مدعی خلافت بود و تا آخر عمر با ابوبکر و عُمَر بیعت نکرد. دومین نفر شخصی به نام «عمران بن حُصَین خُزاعی» است که او را از دانشمندان صحابه شمردهاند. موضع او در سقیفه روشن نیست اما در کتاب «الیقین بإختصاص مولانا علی بإمرة المؤمنین»، نوشته سید بن طاوس آمده که او به همراه «بریده أسلمی» نزد ابوبکر رفتند و به او یادآوری کردند که قبلا به امام علی(ع) بهعنوان امیرمؤمنان سلام کردهاند. ابوبکر نیز این مطلب را قبول داشت اما او و عُمَر نتوانستند پاسخ قانعکنندهای به عمران و بریده برای غصب خلافت بدهند. همچنین از عِمران روایاتی درباره فضایل اهل بیت(ع) و ولایت امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است. بنابراین، عمران را نیز باید از مخالفان ابوبکر دانست. در نتیجه تنها دو تن در سقیفه طبق معیارهای تفتازانی اهل حل و عقد بودهاند که هر دو نیز مخالف ابوبکر بودهاند.
ایکنا - پس میشود نتیجه گرفت که پذیرش مبنای بیعت اهل حل و عقد در سقیفه، در واقع مشروعیت ابوبکر را زیر سؤال میبرد؟
بله همینطور است. این وضعیت مجمع حل و عقد در سقیفه بود. اما در خارج از سقیفه نیز افراد زیادی حائز دو شرط علم یا ریاست بودهاند که با ابوبکر و جریان سقیفه مخالف بودند.
ایکنا - میتوانید تعدادی از مخالفان شاخص ابوبکر در خارج از سقیفه را نام ببرید که میتوانند از مجمع حل و عقد به حساب بیایند؟
بدون شک امیرالمؤمنین(ع) که رسول خدا(ص) او را باب مدینه علم خواندهاند بارزترین این گروه هستند. فاطمه زهرا(س) و حسنین نیز از مخالفان ابوبکر بودهاند که مطابق روایات نبوی از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و معدن علم هستند. همچنین اسامة بن زید، اشعث بن قیس و مالک بن نویره به جهت ریاستی که داشتند و ام سلمه و سلمان و عبدالله بن عباس و ابن مسعود به دلیل علمی که داشتند از این گروهند.
ایکنا - سایر مخالفان ابوبکر چند نفرند و اگر ممکن است چند تن از آنان را نام ببرید؟
تاکنون به حدود هفتاد تن از مخالفان ابوبکر دست پیدا کردیم که در دو مقاله مسلسل با عنوان «مخالفان انتخاب جانشین پیامبر در سقیفه» به شرح حال آنان و چگونگی مخالفتشان پرداختهایم. افرادی مانند ابوذر، مقداد، عمار، ابوایوب أنصاری، براء بن عازب، حذیقة بن یمان، خزیمة بن ثابت معروف به ذوالشهادتین، زید بن أرقم، زبیر، طلحه، سعد بن أبیوقاص، بِلال حبشی، ام أیمن و عباس عموی پیامبر(ص) از مخالفان ابوبکرند. جالب این است که در میان مخالفان ابوبکر تعدادی از طایفه بنیامیه مانند ابوسفیان و ابان بن سعید بن عاص و برادرش خالد نیز به چشم میخورند. ابان و خالد برعکس ابوسفیان از دوستداران امیرالمؤمنین(ع) بودند.
مقاله سوم هم قرار است روی طوایف و گروههای مخالف ابوبکر متمرکز شود. بسیاری از طوایف و قبایل مانند «بنییربوع» طایفه مالک بن نویرة یا «بنیحنیفه» طایفه «خَولَه حنفیه» همسر امیرالمؤمنین(ع) و مادر «محمد حنفیه» و نیز قبیله «کِنده» که به جرم «اهل رده بودن» یا ارتداد توسط حکومت ابوبکر مورد حمله قرار گرفتهاند از این قبیل هستند. در حالی که آنان نماز میخواندند و تنها با ابوبکر مخالف بودند و از دادن زکات به او امتناع کرده بودند.
ایکنا - پس مخالفان ابوبکر منحصر در شخصیتها نیست و بسیاری از طوایف و قبایل بهصورت گروهی مخالف ابوبکر بودهاند؟
همینطور است. البته مخالفت گروهی منحصر در قبایل نیست و بعضی از خانوادههای مشهور را نیز دربر میگیرد. همچنین بسیاری از انصار پس از بیعت با ابوبکر از کار خود پشیمان شده و یکدیگر را سرزنش میکردند و نام امام علی(ع) را صدا میزدند.
ایکنا - آیا در میان موافقان ابوبکر نیز اهل حل و عقد به چشم میخورد؟
تمرکز ما روی مخالفان ابوبکر بوده و خواستیم ثابت کنیم که بیعت اهل حل و عقد با ابوبکر، گزاره باطلی است. زیرا بسیاری از مجمع حل و عقد مخالف ابوبکر بودهاند. در واقع اگر اهل سنت توانستند کسانی از اهل حل و عقد را بیابند که موافق بیعت با ابوبکر هستند باز هم نمیتوانند از این مبنا برای مشروعیتبخشی به خلافت ابوبکر بهره ببرند. زیرا در برابر آنان افراد شاخصی مانند امیرالمؤمنین(ع) و سلمان و ابوذر و طلحه و زبیر وجود دارند که هم مخالفتشان با ابوبکر قطعی است و هم جایگاه والایی نزد تمام مسلمانان یا اهل سنت دارند.
ایکنا - ضمن تشکر، اگر نکته دیگری بهعنوان سخن پایانی دارید، بفرمایید.
بنده هم از شما تشکر میکنم و دو نکته را اضافه میکنم. معروف است که تاریخ توسط صاحبان حکومت نوشته میشود. بنابراین، اگر نمیتوانیم نص صریحی درباره مخالفت برخی از یاران مخلص امیرالمؤمنین(ع) با جریان سقیفه یا ابوبکر در کتابهای شیعه یا سنی بیابیم دلیل بر این نیست که آنان مخالف ابوبکر نبودهاند. همچنان که نمیتوان از کتب تاریخی و حدیثی غیرشیعی توقع داشت اسامی همه مخالفان و چگونگی مخالفتشان را شرح بدهد.
طبیعی است که طرفداران سقیفه تلاش کنند مخالفت مخالفان ابوبکر را کماهمیت و تعدادشان را نیز کم، جلوه دهند. اما به هر حال ما در پژوهش سعی کردیم کسانی را که بهطور صریح و یا با کنار هم گذاشتن قرائن و در چند مورد بهصورت احتمالی با ابوبکر مخالفت کردهاند را شماره کنیم. نکته دیگر اینکه شماره کردن این تعداد مخالف به معنای تمام شدن کار نیست. بلکه ممکن است در آینده توسط پژوهشگران، افراد یا گروههای دیگر نیز به این فهرست افزوده شوند؛ امیدواریم که این تحقیقات مورد قبول درگاه حق تعالی و نیز مورد پسند مخاطبان گرامی قرار بگیرد.
گفتوگو از رضا عطایی
انتهای پیام