ایکنا با فرارسیدن ایام سوگواری امام حسین(ع) در سلسله یادداشتهایی به بررسی گستره تحولات اجتماعی که باعث شد فقط پنجاه سال پس از ارتحال پیامبر اکرم(ص) واقعه عاشورا رخ دهد و بالاتر از آن عواملی که باعث شد جامعه آن روز در مقابل این حادثه بزرگ، واکنشی سرد، بیروح و کماثر از خود بروز دهد، میپردازد.
تقوا مهمترین عامل جلوگیری از دنیاگرایی و رفاهطلبی و معیار ارزش انسانها در برابر خدای متعال است. «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛ در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست». پیامبر اکرم(ص) در دوران رسالت خویش همواره بر این موضوع تکیه داشتند و مسائلی همچون طایفهگرایی و برتری انسانها به واسطه نژاد و طبقات اجتماعی را مردود میدانستند.
متأسفانه پس از رحلت پیامبر(ص) و توسعه اسلام به بیرون از مرزهای شبه جزیره عربستان و دستیابی مسلمانان به ثروت فراوانی که به واسطه غنایم پیروزی بر ایرانیان و رومیان به دست آوردند، اندک اندک جامعه اسلامی به سمت رفاهگرایی و دنیاطلبی پیش رفت.
در طول پنج دهه بعد از وفات پیامبر اکرم(ص) نظام ارزشی اسلام از اصولی چون تقوا و پرهیزکاری دور شده و اوضاع به گونهای با سرعت فراوان دگرگون شد که حاکمیت به یزید رسید. لذا معیارهای اصیل اسلام تغییر کرد. مهمترین مسئلهای که ایجاد شد این بود که برخی صحابی به ثروتاندوزی و مالاندوزی پرداختند.
از زمان خلیفه دوم به بعد که معیارهایی همون سابقه افراد در اسلام در تقسیم غنایم و بیتالمال ایجاد شد، بسیاری از صحابی ثروت فراوانی به دست آوردند و کار به جایی رسید که برخی از ایشان دنیا را به تقوا و آخرت ترجیح داده و به جای اینکه راه تقوا و حق را در پیش بگیرند، در مسیر انحراف و دوری از معارف ناب الهی و اسلامی حرکت کردند.
رفاهطلبی برخی از خواص جامعه باعث بیبصیرتی آنها و فراموش کردن معیارهای حقیقی اسلام و پیامبر(ص) از سوی آنان شد. نمود بارز این مسئله را میتوان در ماجرای اصحاب جمل مشاهده کرد که برخی خواص و صحابی بزرگ پیامبر(ص) در برابر امام علی(ع) ایستادند و برای به دست آوردن قدرت و حکومت حقیقت را فراموش کردند.
امام علی(ع) در دوران حکومت کوتاه خود کوشید تا دوباره اسلام راستین را احیا کرده و خواص و عوام جامعه مسلمین را به راه حق و حقیقت که همان سنت پیامبر(ص) و قرآن کریم بود هدایت کند اما دشمنان ایشان همچون امویان و خواص بیبصیرتی که به دنیا و دنیاطلبی عادت کرده بودند، در برابر کلام حق حضرت امیر(ع) ایستادند و با ایشان مقابله کردند.
در زمان امام حسین(ع) نیز بودند صحابی و خواصی که از اسلام راستین و ناب جدا شده و قدم در راه اسلام اموی گذارده بودند. معاویه در دوران حکومت خود با تطمیع و تهدید توانسته بود تا حکومت خود را استوار کند و بسیاری از بزرگان قبایل و شهرهای مختلف اسلامی را با خود همراه کرده بود. راحتطلبی و دنیاگرایی باعث شد تا امام برحق خود را که در دل میدانستند حق با اوست، تنها گذاشتند و اوضاع به گونهای پیش رفت که در کربلا شد آنچه نباید میشد.
یکی از دلایل قیام امام حسین(ع) در برابر حکومت ظالم یزیدیان، همین مبارزه با دنیاطلبی و رفاهگرایی بود که جامعه را از اسلام ناب محمدی دور کرده و اسلام دیگری را به مردم عرضه کرده بود. قیام عاشورا به جامعه اسلامی و خواص جامعه فهماند که مسیری انتخابی آنها برای طی طریق در اسلامی که معاویه و امویان به جامعه عرضه کردهاند، مسیری غلط و برخلاف سنت پیامبر(ص) و قرآن است.
انتهای پیام