در بین وقایع تاریخ اسلام، کمتر واقعهای به گستردگی، تأثیرگذاری و ماندگاری عاشورا میتوان یافت. واقعهای که سراسر دنیا را به جوش و خروش درمیآورد و همه ساله مراسم سوگواری و عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) با شور و شکوه فراوان برگزار میشود. چنین واقعه باشکوهی با نقش مهمی که در حیات مسلمانان داشته است، شایسته بررسی و مطالعه علمی از زوایای گوناگون است تا بیش از پیش شناخته شود.
سیدمحمود نجاتیحسینی، دینپژوه و مدیر گروه دین انجمن انسانشناسی ایران به مناسبت ماه محرم در سلسله مباحثی با عنوان «جامعهشناسی تاریخی - دینی عاشورا» که به همت ایکنا ضبط شده است، به بیان نکاتی درباره فرآیند عاشورا از نگاه تاریخی و جامعهشناسی پرداخته است که فیلم و متن جلسه پنجم را در ادامه میبینید و میخوانید.
در جلسه قبل در مورد الگوهای تحلیلی که در جامعهشناسی دینی داریم و از آن میتوانیم برای تشریح، توضیح، تحلیل، توصیف، تفسیر و تبیین وقایع، رخدادها و آیینهای مذهبی از جمله رخداد تاریخی بسیار مهم عاشورا در سال ۶۱ هجری قمری، مصادف با ۵۹ هجری شمسی و ۶۸۰ میلادی صحبت کنیم، یک مدل را که در حقیقت مدل باورشناسی، گفتارشناسی و کردارشناسی مذهبی درباره حسین بن علی است، بیان کردم.
برای اینکه فهم بهتری از عاشورا، کربلا و محرم یعنی رفتارها، باورها، کردارها و در حقیقت گفتمان و ایدئولوژی حسین بن علی داشته باشیم، باید این باورها را تحلیل متن کنیم و بعد کتاب «موسوعةالحسین» که با عنوان «فرهنگ جامع سخنان امام حسین» ترجمه شده و همراه با متن عربی است و برای مخاطبانی که علاقهمند هستند، فراتر از بحثهایی که ما داریم و یا بحثهایی که فراتر از مجالس و محافل است، بروند و شاید از لحاظ آکادمیک هم چندان عمق نداشته باشد، اما اگر بخواهند فراتر از این بروند، باید سراغ این متنها بروند.
ما تا جایی که امکان داشته باشد، میتوانیم با استفاده از متدهای علوم اجتماعی متن و محتوا را تحلیل کنیم و از روشهای پیشرفتهتر مثل هرمنوتیک الهیاتی و هرمنوتیک دینی هم استفاده کنیم و این گفتمان را بکاویم.
یکی از الگوهایی که من درباره آن تأمل کردهام و میخواهم عناصر اولیه آن را تشریح کنم، بحث ساختار کنشگر زمینه، متن و مخاطب است که میتوانیم درباره عاشورا پیاده کنیم. اگر بخواهیم از این منظر نگاه کنیم، یعنی رابطه ساختار، زمینه، متن، کنش و مخاطب را مورد توجه قرار دهیم، چهار نکته در این راستا وجود دارد.
نکته اول این است که عاشورا و حادثههای بعدی که بعد از عاشورا مانند قیام توابین و بعدها قیام علویون اتفاق افتاد و به مدت یک قرن ادامه داشت، گریبان رژیمهای غاصب وقت یعنی خلفای بعدی چه امویان و چه بنیعباس را گرفته بود و دائم با اینها چالش داشتند. بنابراین اولین مسئله، نگاهی است که رژیم وقت یعنی حکومت و خلافت هم به مردم، هم به دین و هم به امامت دارد و این نکته بسیار مهمی است که باید از نظر جامعهشناسی درباره آن صحبت کنیم.
نکته دیگر، نگاهی است که مردم عصر حسین بن علی(ع) داشتند، چه مردمی که در تاریخ صدر اسلام به عنوان شیوخ با پیامبر(ص) بودند، یعنی هم به عنوان صحابه، هم تابعین و هم کسانی که دو وجهی و دوزیستی بودند(بخشی در عرب جاهلی و بخشی هم در صدر اسلام زندگی میکردند) و نگاه اینها نسبت به حکومت و رژیم وقت و حکومت یزیدی که معمولاً اکثریت آنها نگاه جانبدارانه و هواخواهانه داشتند و نسبت به کار بزرگ حسینبن علی(ع) در عاشورا یعنی اصلاح دین، تصحیح دینورزی و تثبیت امامت در ادامه نبوت و تشکیل اجتماع دینی بزرگ، بسیار مهم است.
سومین ضلع این مثلث نگاهی است که حسینبن علی از نظر امامت و گفتمان، الهیات، کلام و ایدئولوژی شیعی نسبت به حکومت وقت دارد و با آن بیعت نمیکند و آن را حکومت غاصب، جائر، نامشروع و غیرمردمی میداند و نگاهی که امام به مردم زمانه خود داشته و در متن موسوعه وجود دارد. برای نمونه، خطبه بسیار مهمی که امام حسین بن علی(ع) درباره اینکه مردم، بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست و با دین تا جایی هستند که منافع دنیوی آنها تأمین میشود و جایی که بخواهند از لحاظ اعتقادی جانفشانی کنند، پایشان را از دین کنار میکشند، مهم است که در جلسات بعدی، این مسائل را بیشتر خواهم شکافت.
انتهای پیام