گروه‌های تأثیرگذار در شکل‌گیری آیین‌های عاشورایی
کد خبر: 4159764
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۸
در نشست پایانی «شب‌های عاشوراپژوهی» تشریح شد

گروه‌های تأثیرگذار در شکل‌گیری آیین‌های عاشورایی

یک نویسنده و پژوهشگر آیین‌های عزاداری گفت: صوفیه، اهل فتوت و قلندری‌ها در شکل‌گیری آیین‌های عاشورایی سهم بسزایی ایفا کرده‌اند.

محمد مشهدی نوش‌آبادی نویسنده و پژوهشگر آیین‌های عزاداریبه گزارش ایکنا از اصفهان، پنجمین و آخرین نشست از مراسم «شب‌های عاشوراپژوهی»، شب گذشته، ۹ مردادماه به همت مؤسسه فرهنگی آیه در خانه حکمت اصفهان برگزار شد.

در این نشست، محمد مشهدی نوش‌آبادی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و باستان‌شناسی آیین‌ها، مناسک و نمادهای عزاداری به بررسی نسبت آیین‌های مرسوم در مراسم عزاداری واقعه کربلا با آیین‌های موجود در جریان تصوف بر مبنای یکی از آثار خود به نام «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا» که برگزیده سومین دوره کتاب سال عاشوراست، پرداخت.

وی نظریه‌ مطرح‌شده در این کتاب را که رساله دکترای خود او بوده است، بیان کرد و افزود: نظریه‌ای که در این کتاب آمده، عبارتی کوتاه به این شرح است: «آیین‌های محرم عمدتاً منشأ غیراسلامی داشته و در اسلام، قرآن و سیره اهل‌ بیت(ع) ریشه ندارند.»

این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: این آیین‌ها معمولاً برخاسته از فرهنگ هر منطقه جغرافیایی بوده و متناسب و همسو با خرده‌فرهنگ‌ها شکل گرفته است. مثلاً، آیین‌های عاشورایی کشور ما از فرهنگ‌های موجود در حوزه ایران، چه در مناطق شرقی همچون هند، چین و ماوراءالنهر و چه در مناطق آسیای غربی از حوزه زاگرس تا شمال مصر تأثیر پذیرفته‌اند و دیدگاه ایرانیان نسبت‌ به امام حسین(ع) و وقایع عاشورا همواره تحت‌تأثیر فرهنگ‌های یادشده بوده‌ است. صوفیه، اهل فتوت و قلندری‌ها در شکل‌گیری آیین‌های عاشورایی سهم بسزایی ایفا کرده‌اند.

وی در ادامه به شرح مختصری از عقاید و اندیشه‌های صوفیه، اهل فتوت و قلندریان پرداخت و گفت: تصوف که از منظرهای فراوانی به تشیع شبیه است، در اثر نبود نگاه باطنی در معارف اهل تسنن ظهور کرد. مبانی و معارفی همچون ولایت، تعلیم باطنی، علم امام و لزوم وجود امام و ولی، از جمله مباحث مشترک میان تصوف و تشیع است. بزرگانی همچون حسن بصری و رابعه در قرن دوم و جنید بغدادی و امام محمد غزالی تصوف را رونق بخشیدند. به قول شفیعی کدکنی، نگاه جمال‌شناسانه و هنری به دین سبب ماندگاری آن شده‌ و نوع نگاه عرفا و صوفیان نیز همین‌گونه بوده است.

مشهدی نوش‌آبادی اضافه کرد: البته به‌دلایل متعدد، جریان تصوف همواره با مخالفت‌هایی مواجه بوده و معمولاً میان فقها و اهل شریعت با صوفیان و عرفا، نزاعی همیشگی وجود داشته است، چراکه عرفا و صوفیان معتقدند علمای علوم ظاهر اعم از متکلمان، فقها و قرآن‌شناسان تا وقتی‌ به نبوت نگاه باطنی نداشته، تجربه‌ نبوی را درک نکرده و نبوت را از سلوکی عملی به دست نیاورده باشند، به عمق دین واقف نمی‌شوند. صوفیان بر این باورند که هرچند ممکن است عالمان و اندیشمندان اسلامی آثار متعدد فلسفی و عقلایی در توحید و نبوت تألیف کرده باشند، اما حقیقت توحید و نبوت، ماهیتی نظری ندارد که با این روش قابل درک باشد.

وی دیگر گروه تأثیرگذار در آیین‌های سوگواری محرم را اهل فتوت، جریانی وابسته به صوفیه دانست و افزود: معمولاً شأن اجتماعی و تعلیم عامیانه‌ تصوف در ارتباط مردم با گروه‌های اهل فتوت ظاهر می‌شد، چون تصوف مختص افراد خاصی بود که ظرفیت و توان سلوک‌های معنوی ویژه‌ای را دارا بودند و این موضوع برای عموم مردم مقدور نبود.

این پژوهشگر آیین‌های عاشورایی اظهار کرد: قلندریه نیز دیگر گروه تأثیرگذار بر مناسک عاشورایی بودند که در دوره ایلخانی و در سده هفتم ظهور کردند. حیدر زاوگی، مؤسس طریقت قلندری در خراسان و این جریان بعضاً با شریعت نیز دچار چالش بود. پس می‌توان گفت این سه گروه هم در ایجاد آیین‌های عزای محرم و هم در انتقال آن از حوزه فرهنگ ایرانی به حوزه فرهنگ اسلامی و شیعی نقش بسزایی داشته‌اند. چنانکه مطرح شد، عزاداری واقعه کربلا با سبک و سیاق امروزی، به هیچ وجه در منابع اولیه اسلامی مطرح نبوده است. در منابع شیعی نیز به غیر از مقطع خاصی که یکی از معصومان به مدت ۱۰ سال عزاداری امام حسین(ع) را بر پا داشت، گزارش دیگری از برگزاری جلسات مرتب سالیانه و دائمی سوگواری محرم به چشم نمی‌خورد.

وی در ادامه به ذکر نمونه‌هایی از آیین‌های سوگواری محرم پرداخت که در آیین‌های فرهنگ ایرانی ریشه دارند و گفت: منشأ بسیاری از آیین‌های سوگواری کنونی در فرهنگ ایران قابل مشاهده است. مثلاً در ایران باستان، آیینی سوگواری به نام سوگ سیاوش رواج داشت که تأثیر آن بر آیین‌های عزاداری عاشورا قابل مشاهد است. آیین‌های نخل‌گردانی و تابوت‌واره همواره برای خدایان بهار و خزان یا خدایان شهید‌شونده به‌‌دلیل تغییر فصل خزان و به زیر زمین رفتن آن انجام می‌شد. اکنون نیز پس از گذشت سال‌ها، نخل‌گردانی‌هایی شبیه همان مراسم سوگ سیاوش در شهرهای یزد، اصفهان و کاشان انجام می‌شود. لازم به ذکر است که جوانان اهل فتوت بغداد در سده‌ چهارم هجری و در دوره آل‌بویه، تابوت‌واره‌ها و نخل‌گردانی‌ها را انجام می‌دادند.

مشهدی نوش‌آبادی بیان کرد: در نمونه‌ای دیگر می‌توان به «یادگار زریران» اشاره کرد که متنی متعلق به دوران اشکانی است و شباهت فراوانی به تعزیه‌‌خوانی‌های کنونی دارد. علاوه بر این، سنت خودآزاری قلندریان بعدها تأثیر بسیاری بر آیین‌های عاشورایی گذاشت. در منابع موثق قرن ۱۰ هجری چنین آمده است که جمعی از اوباش شیعه و قلندران در سوگواری بر سرهای خود زخم می‌زدند و این آیین با آیین‌های شیعی آمیخته و رسومی همچون قمه و زنجیر زدن مرسوم شد. البته قلندریان آیین‌های باوقاری همچون آیین سقایی را نیز اجرا می‌کردند که تا امروز هم در شهر‌هایی مثل کاشان انجام می‌شود، به این صورت که اشعاری در دستگاه‌های موسیقی سنتی می‌خوانند.

وی ادامه داد: واژه تکیه نیز از الفاظ مختص به صوفیان و به معنی خانقاه است و در دوران حکومت صفویه بنا به‌دلایلی، این مکان به محل عزاداری امام حسین(ع) اختصاص یافت. یکی از این دلایل، اقبال عمومی دولتمردان صفوی در برپایی عزای ایام محرم و دلیل دیگر، مخالفت علمای آن زمان با صوفیان و عارفان بود که باعث شد تکیه‌ که مرکز خلوت صوفیان به شمار می‌رفت، به محلی برای سوگواری واقعه عاشورا تبدیل شود. آیین‌های عاشورایی در دولت صفوی رواج و رونق ویژه‌ای یافت، تا آنجا که در دوره سلطان حسین به اوج خود رسید و مراکزی به نام حسینیه برای برگزاری آیین‌های عاشورایی احداث شد.

این نویسنده و پژوهشگر آیین‌های عزاداری اضافه کرد: آیین به‌جامانده دیگری که منشأ آن آداب رایج در میان قلندریان است، تقسیم دسته‌جات عزاداری به دو گروه حیدری و نعمتی بوده که تا امروز نیز در شهرهای اردبیل و کاشان پایدار است. تأثیر صوفیان را حتی در شیوه روضه‌خوانی نیز می‌توان رهگیری کرد، به‌طوری‌ که کتاب معروف «روضة‌الشهدا» که یکی از مهم‌ترین منابع آیین روضه‌خوانی است، به قلم ملاحسین واعظ کاشفی که فردی صوفی بود، نوشته و باعث شد مقتل‌خوانی به عنصری داستانی تبدیل شود. هرچند نقدهایی بر این کتاب از سوی متفکرانی همچون شهید مطهری صورت گرفت، اما این کتاب همچنان جزو منابع روضه‌خوانی‌هاست.

وی در پایان گفت: آیین دیگری که هنوز در نقاطی همچون اصفهان، شهرضا و کاشان برگزار می‌شود، جریده‌برداری است. جریده، علمی برگرفته از منورای یهودیان است. یهودیان از منورا به‌عنوان نماد دینی و مقدس یاد می‌کنند. منورا چراغدان هفت شاخه‌ای‌ست که جریده یا علم، شکلی شبیه به آن دارد. در قلندرنامه‌ها صراحتاً بیان‌ شده که جریده از آیین فرزندان داوود نشئت گرفته است.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان 

انتهای پیام
captcha