مفهوم عناصر نمادین در هنر آیینی و حماسی عاشورا
کد خبر: 4164810
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۰
در سیزدهمین نشست «شیوه ما مردمان» تشریح شد

مفهوم عناصر نمادین در هنر آیینی و حماسی عاشورا

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: حماسه عاشورا تنها رویدادی‌ به‌شمار می‌رود که دارای هنر مستقل و خاص خود بوده و عناصر نمادینی که در این هنر وجود دارد، حامل مفاهیم منحصر به‌فردی است.

محمد خزایی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرسبه گزارش ایکنا از اصفهان، سیزدهمین نشست از سلسله‌نشست‌های «شیوه ما مردمان؛ بررسی ارتباط متقابل فرهنگ عامه و گستره‌های اجتماعی» با موضوع «بیان مفاهیم عناصر نمادین در هنر آیینی حماسی عاشورا»، روز گذشته، دوم شهریورماه در موزه عصارخانه شاهی اصفهان برگزار شد.

محمد خزایی، استاد گرافیک و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در این نشست اظهار کرد: شاید حادثه‌های زیادی شبیه واقعه عاشورا در دنیا اتفاق افتاده باشد، اما حماسه عاشورا تنها رویدادی‌ به‌شمار می‌رود که دارای هنری مستقل و خاص متعلق به سده‌های پیش است. این هنر در حوزه ادبیات و سایر حوزه‌ها به‌خصوص شعر، جایگاه خاص خودش را دارد و در هنرهای تجسمی، بخشی از آن به‌صورت کتیبه دیده می‌شود و بخشی دیگر به‌صورت تصویر و نقاشی ایرانی در فرم‌های گوناگون منعکس شده است. هنر ایرانی فقط بر فرم تأکید ندارد، بلکه متوجه معنا و محتوا نیز هست.

وی افزود: در هنر حماسه عاشورا موارد بسیاری وجود دارد که منحصر به‌فرد است و شاید دلیل آنها را ندانیم. یکی از این موارد، نقوش حیواناتی است که بر پرچم‌ها و کتیبه‌ها دیده می‌شود؛ مانند شیر و خورشید، طاووس و اژدها که در هنر عاشورا جایگاه ویژه‌ای دارد. درخت زندگی نقشی است که پیش از اسلام وجود داشته، در دوره اسلامی تغییراتی در آن ایجاد و به درخت طوبی تبدیل شده است و در دوره قاجار و نیز امروز از آن استفاده می‌شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: درخت زندگی، موجودی‌ست که باید از آن نگهداری شود و مانع حاکم شدن مار بر این درخت شد؛ زیرا اعتقاد بر این است که اگر مار بر آن حاکم شود، آب‌ها سمی می‌شوند، ابرها بارور نمی‌شوند و خشکسالی به بار می‌آید؛ بنابراین در دوران پیش از اسلام دو حیوان، دو پرنده و گاهی دو انسان در دو طرف درخت زندگی بودند تا نگهبان آن باشند و اجازه ندهند مار بر آن حاکم شود. فرم درخت زندگی و نوع پیچش آن به مرور زمان تغییر پیدا کرد و حتی در سفال‌های نیشابور به جایی رسید که برای شاخ و برگ‌ها نمی‌توان ابتدا و انتهایی یافت؛ زیرا مفهوم درخت طوبی جایگزین درخت زندگی شده که این درواقع اتفاقی طبیعی است و وقتی ایدئولوژی فرهنگ نو حاکم می‌شود، بسیاری از ایده‌های قبلی را مصادره می‌کند و به نفع خودش تغییر می‌دهد؛ از جمله درخت زندگی که در دوره اسلامی به درخت طوبی تبدیل شد.

وی تأکید کرد: طوبی درختی در بهشت است که حتی فرشته‌ها نیز نمی‌دانند ابتدا و انتهای آن چقدر است و سهروردی نیز در این باب می‌گوید اگر پرنده‌ای 50 سال پرواز کند، نمی‌تواند از یک شاخه درخت طوبی به شاخه‌ای دیگر برسد. بسیاری می‌گویند نقش‌های اسلیمی برگرفته از همین ایده درخت طوبی است که ابتدا و انتهای آن مشخص نیست؛ در نتیجه نقش ماری که روی علم‌ها وجود دارد، ممکن است برگرفته از اتفاقی باشد که در عاشورا رخ داد؛ یعنی اژدها نقش یزیدیان را دارد که بر شجره نبوت حاکم شدند؛ البته اسلام از بین نرفت، ولی آنها بر آن حاکم شدند. البته این نظری‌ است که من به آن رسیده‌ام و ممکن است این‌گونه نباشد.

سیزدهمین نشست «شیوه ما مردمان»

نقش اژدها در تاریخ هنر ایران

خزایی گفت: بسیاری معتقدند نقش اژدها از چین وارد شده است، در صورتی که اصلاً این‌طور نیست. زمانی که در هنر ایران نقش اژدها را دنبال می‌کنیم، نهایتاً حدود 6 هزار سال قبل از میلاد به جیرفت کرمان می‌رسیم. به دنبال کاوش‌هایی که از سال 1385 در این منطقه انجام شد، آثار فراوانی به دست آمد که تغییرات اساسی در هنر ایران ایجاد کرد و تاریخ این هنر را حدود چهار تا پنج هزار سال پیش برد؛ اما متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت. هر جای دیگر دنیا این اتفاق می‌افتاد، به‌دلیل این تحول توجه بیشتری می‌شد. کسانی که درباره هنر ایرانی پژوهش کرده‌اند، تاریخ هنر رسمی ایران را زمان هخامنشیان می‌دانند؛ یعنی درواقع شکل هنر رسمی از هخامنشیان به بعد است.

وی با بیان اینکه تاریخ هنر رسمی از هنر بدوی جدا می‌شود، اضافه کرد: هنر جیرفت باعث شد که چند هزار سال جلوتر برویم و از هنری که در دوره مادها رایج بود و حتی از بین‌النهرین هم عبور کنیم که بعد به جیرفت می‌رسیم. هنر جیرفت کاملاً رسمی و دلیلش هم این است که طرح‌های منقوش بر آثار که بیشتر به‌صورت سنگ صابون است، نشان می‌دهد همه مواردی که باید در هنر رسمی وجود داشته باشد، در این هنر نیز وجود دارد. در اینجا ما نقش اژدها را در آثار هنری می‌بینیم که در هزاره‌های بعد در هنر چین مطرح شد؛ بنابراین اژدها نقشی کاملاً ایرانی‌ است. ارتباط ما با هنر چین در دوره ایلخانان و تیموریان شکل گرفت.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: معنا و مفهوم اژدها در هنر ایران با معنا و مفهوم آن در هنر چین کاملاً متفاوت است؛ در چین معنایی منفی دارد، اما در فرهنگ و هنر ایران در بعضی از موارد با مفهوم منفی و گاهی با معنا و مفهوم مثبت و طلسمی که حرز است، همراه می‌شود. در مواردی که طرح، سر دو اژدهاست و دم‌های آنها به هم گره خورده، مفهوم حرز، یعنی نگه‌دارنده از سحر و جادو دارد و جنبه منفی ندارد. یکی از معروف‌ترین نقش‌های اژدها بر سردر دروازه بغداد حک شده که به اواخر دوره عباسیان تعلق دارد. در آن دوره، منجمان دستور دادند سنگتراش‌ها نقشی را بر سنگ حک کنند و بر سردر دروازه بغداد قرار دهند. این سردر به دروازه طلسم معروف بود؛ ولی در جنگ جهانی اول، انگلیسی‌ها آن را منفجر کردند.

وی افزود: نقش این سردر، دو اژدهاست و مابین آنها انسانی حضور دارد که زبان این دو اژدها را گرفته‌ و می‌گویند این شخص، خلیفه و یکی از دو اژدها‌، جلال‌الدین محمد، شاه خوارزم است که قصد داشته به بغداد حمله و آن را تصرف کند، حتی تا کرمانشاه نیز پیش می‌آید و بعد سهروردی، او را از حمله به بغداد منصرف می‌کند. اژدهای دیگر، چنگیزخان است. این طرح، نقشی نگه‌دارنده و درواقع حرز بوده‌ است. شاید حرز بودن آن با عصای موسی(ع) مرتبط باشد؛ زیرا زمانی که آن حضرت عصای خود را رها کرد، عصا به اژدها تبدیل شد و سحر و جادوها را نابود کرد. درواقع، اژدها نقشی چندبعدی دارد که امروزه آن را بر علم‌ها می‌بینیم و دارای نقشی منفی است. اژدها در شاهنامه نیز نقشی منفی دارد، چنانکه رستم در یکی از خوان‌ها با اژدها می‌جنگد. 

نقش طاووس در هنر عاشورایی

خزایی درباره نقش طاووس بر علم‌ها بیان کرد: نقش دیگری که در هنر عاشورایی مورد توجه قرار دارد، طاووس است که بر طوق‌ها و علم‌ها دیده می‌شود. در قصص‌الانبیا آمده که طاووس، مرغی در بهشت و رابط میان انسان و شیطان بود، پیام شیطان را به آدم و حوا منتقل کرد تا از میوه‌ ممنوعه استفاده کنند. برخی می‌گویند شیطان به شکل ماری درآمد، دور پای طاووس پیچید، وارد بهشت شد، آدم و حوا را وسوسه کرد تا آن میوه را بخورند و وقتی این کار را انجام داد، تمام پرهای طاووس ریخت. طاووس به سمت درختان رفت تا از برگ آنها استفاده کند و خودش را بپوشاند؛ اما آنها مقاومت کردند و در نهایت، طاووس از برگ‌های درخت انجیر استفاده کرد. به همین دلیل، آدم و حوا، طاووس و شیطان که به‌صورت مار بود، از بهشت اخراج شدند.

سیزدهمین نشست «شیوه ما مردمان»

وی تصریح کرد: رنگ سبزی که در بهشت وجود دارد، همان است که روی پر طاووس نیز وجود دارد و بسیار درخشان است. طبق نظر اهل تصوف، خال‌هایی که روی پرهای طاوس وجود دارد، اشک مرغ‌های بهشتی‌ست؛ زمانی که می‌خواستند طاووس را از بهشت بیرون کنند، مرغ‌های بهشتی به سمت آن می‌روند و اشک می‌ریزند. در منطق‌الطیر آمده است وقتی هدهد به سراغ تمام پرندگان می‌رود تا برای دیدار شاه پرندگان به کوه طور بیایند، طاووس می‌گوید آرزوی من دیدار شاه پرندگان نیست، بلکه بازگشت به بهشتی‌ است که مار باعث شد با خواری از آن خارج شوم؛ به همین دلیل در کنج مساجد می‌ایستم و به مؤمنان خوش‌آمد می‌گویم تا شاید خدا به خاطر آن عمل، من را ببخشد و به بهشت بازگرداند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: یکی از نقش‌هایی که در دوره صفوی بر سردر مساجدی مثل مسجد امام حک شد، دو طاووس و آب حیات است. این نقش در مسجد سید، هارون‌الولایه، مسجد اعظم قم و سایر مکان‌ها نیز وجود دارد و ممکن است برگرفته از همین حکایت منطق‌الطیر باشد. در کنار این دو طاووس، جامی از آب حیات نیز وجود دارد که به قبل از اسلام برمی‌گردد. درواقع، طاووس مرغی‌ست که آب حیات نوشیده و عمری جاودانه پیدا کرده و به همین دلیل، در فرهنگ تصویری قبل از اسلام، پرنده‌ای بهشتی و همیشه زنده معرفی می‌شود که این دو مفهوم بر سردر مسجدهای دوره صفوی و بعد از آن قرار می‌گیرد. نقش طاووسی که روی علم‌ها وجود دارد، ممکن است به مفهوم مرغ بهشتی بودن آن برگردد.

شیر و خورشید، نقشی ایرانی و شیعی است

وی درباره نقش شیر و خورشید در هنر معاصر عاشورا نیز گفت: شیر و خورشید یکی از مظلوم‌ترین نقش‌های هنر معاصر ایران است که به آن بی‌توجهی شده و نقشی کاملاً مذهبی و نیز نجومی است. نجومی به این معنا که وقتی کوکب خورشید در برج اسد قرار می‌گیرد، زمان آسایش و آرامش و بهترین زمان است و افرادی که در این ایام متولد می‌شوند، انسان‌های خاصی هستند. در مفهوم مذهبی شیر و خورشید که از دوره سلجوقی شکل گرفت، شیر نماد حضرت‌ علی(ع) و خورشید نماد حضرت‌ محمد(ص) و دلیل آن نیز این است که شیر یا اسد، نام حیدر محسوب می‌شود. مشرکان نیز از پیامبر(ص) درخواست داشتند همانند سایر پیامبران معجزه‌ای بیاورد که قرآن خطاب به پیامبر(ص) می‌گوید تو خودت مانند خورشیدی درخشان هستی و چه دلیلی روشن‌تر از این. البته وجه دیگر نور و خورشید نیز خداوند است؛ ولی در اینجا منظور حضرت محمد(ص) است. این نقش کاملاً شیعی و ایرانی و نقش ملی و مذهبی ماست که امیدواریم به آن توجه شود.

خزایی اظهار کرد: درباره نماد دست یا پنج، این روایت وجود دارد که وقتی آدم و حوا به‌دلیل خوردن میوه ممنوعه از خداوند درخواست پذیرش توبه خود را کردند، در آسمان کتیبه‌ای سفید ایجاد شد که روی آن با رنگ طلا نام محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین حک شده بود و آنها باید این نام‌ها را می‌خواندند تا توبه‌شان پذیرفته شود. برخی نیز این نماد را دست حضرت‌ فاطمه(س)، برخی دیگر دست حضرت‌ ابالفضل(ع) و برخی دست امام‌ حسین(ع) می‌دانند. منشأ پنجه نیز کشتی نور گفته می‌شود که اسامی پنج تن به عبری بر آن نوشته شده است.

وی درباره رنگ سیاه در هنر معاصر عاشورا گفت: این رنگ در بین عرفا مفهوم والایی دارد، آنها رنگ سیاه را نور ذات حضرت حق می‌دانند و بر این باورند که وقتی سالک به حق نزدیک می‌شود، همچون وقتی که مستقیم و بدون واسطه به خورشید نگاه می‌کنیم و چشممان به سیاهی می‌رسد، از حضور نزدیک به خدا رنگ سیاهی ایجاد می‌شود؛ به همین دلیل از این رنگ استفاده می‌کنند و آن را رنگ غیب و نهان و الف لام می‌دانند.

فاطمه کاظمینی

انتهای پیام
captcha