تحولات سرزمین‌های اشغالی پرشتاب در مسیر تحقق وعده الهی
سرعت تحولات منطقه‌ای و افزایش قابل توجه قدرت کنشگری نیروهای مقاومت، به شتاب هرچه بیشتر در روند زوال رژیم اشغالگر قدس و نیز بازگشت مسجد الاقصی به دامان صاحبان اصلی خود منجر خواهد شد که این وعده تخلف ناپذیر الهی است که؛ «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا».
عملیات گسترده، چندسطحی، نوآورانه و غافلگیرانه صبح دیروز گردان‌های شهید عزالدین القسام علیه رژیم اشغالگر قدس، نشانه‌ای از آغاز فصلی پرشتاب از روند زوال این رژیم منحوس، شرور و جنایتکار از جغرافیای سیاسی جهان است؛ به نظر می‌رسد این اقدام آغازی شتابنده بر پایان این مولود نامبارک نظم بین‌المللی پسا جنگ دوم جهانی در منطقه راهبردی جنوب غرب آسیاست.
ورود نیروهای مقاومت به عمق سرزمین های اشغالی، حملات همه‌جانبه از هوا، زمین و زیر زمین و نیز استفاده گسترده از پرتابه‌های انفجاری با برد و قدرت‌های تخریب متفاوت، نشان از آمادگی بالای نیروهای مقاومت از یک سو و عجز و ناتوانی رژیم اشغالگر در حفظ و صیانت از کیان خود دارد. این مسئله در زمانی اهمیتی بالاتر می‌یابد که آن را خط بطلانی بر کارآمدی فناوری‌های هوشمند همچون دوربین‌ها، حسگرهای حرکتی و گشت‌های منظم نظامی رژیم صهیونیستی در نواحی مرزی با غزه باید دانست و از سوی دیگر، نشانه‌ای آشکار در نبرد اطلاعاتی به حساب می‌آید؛ تا جایی که شاهد دستگیری برخی از افسران ارشد اطلاعاتی صهیونیست توسط نیروهای مقاومت در منازل شخصی آنها، ورود به مقرهای نظامی و به کنترل درآوردن آن، به غنیمت گرفتن ادوات نظامی سبک و سنگین همچون تانک پیشرفته میرکاوا و یا به اسارت گرفتن تعداد قابل توجهی از نظامیان صهیونیست بودیم که همگی نشان از زوال پر شتاب این رژیم جعلی و جنایتکار دارد.
گویی صفحات کتاب تاریخ رژیم صهیونیستی واپسین برگ‌های تاریخ ننگین خود را در حال تورق کردن است؛ تاریخی مشحون از اقدامات جنایتکارانه؛ صفحاتی رنگین به خون هزاران زن و مرد و کودک فلسطینی، لبنانی و سوری، سیاهه‌ای تلخ از جنایات جنگ‌های اول و دوم و سوم غزه، تا کشتارهای پیش از آن در قانا عین‌الحلوه، صبرا و شتیلا، دیر یاسین، رحوفات، بلد الشیخ، البریج، دیر ایوب و صدها جنایات ننگین دیگر که وجدان هیچ انسانی تاب یادآوری آن را ندارد.
عطف به این گذشته تلخ و صد البته جنایتکارانه، به نظر می‌رسد ابعاد مختلف این شکست اطلاعاتی و نظامی واجد تأثیرات ژرفی بر آینده این رژیم جعلی خواهد بود چنانچه می‌توان انتظار داشت شکاف‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داخلی آن را تشدید و تعمیق کرده و به بی‌ثباتی هر چه بیشتر در داخل منجر شود.
طبعاً این شکست بزرگ برای رژیم صهیونیستی از یک سو و عملیات تحقیرکننده و مقتدارانه نیروهای مقاومت از سوی دیگر، واجد تأثیراتی شگرف بر عرصه مناسبت سیاست و قدرت در سطح منطقه نیز خواهد بود که فوری‌ترین پیامد آن، افزایش هزینه‌های هر گونه اقدام برای عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل است؛ امری که تا پیش این با قدرت و سرعت در محافل عربی در حال پیگیری بود و به دومینوی سیاسی در کشورهای عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس تبدیل شده بود.
از سوی دیگر، این اقدام به معنای بازگشت جمهوری اسلامی ایران به متن تحولات گفتمانی و روندهای نظم‌ساز در منطقه راهبردی جنوب غرب آسیا خواهد بود. طبعاً منطق مقاومت و قدرت اجتماعی گسترده آن در حوزه عربی و اسلامی، به معنای عمق تأثیرگذاری قدرت نرم انقلاب اسلامی بر تحولات منطقه‌ای بوده و در واقع مهر تأییدی بر این ادعاست که امنیت کشورهای منطقه نه در گرو عادی‌سازی روابط با اسرائیل، بلکه در همنوایی و همراهی با واقعیت های اجتماعی و محیطی منطقه و جوامع اسلامی است.
از این منظر، رژیمی که حتی قدرت پیش‌بینی و رصد اطلاعاتی چنین اقدامی از سوی نیروهای مقاومت محصور از هوا و زمین و دریا در باریکه غزه را ندارد، چگونه می‌تواند عامل ثبات و توسعه دیگران باشد؟
در مجموع، به نظر می‌رسد سرعت تحولات منطقه‌ای و افزایش قابل توجه قدرت کنشگری نیروهای مقاومت، به شتاب هر چه بیشتر در روند زوال رژیم اشغالگر و نیز بازگشت مسجد الاقصی به دامان صاحبان اصلی خود منجر خواهد شد که این وعده تخلف ناپذیر الهی است که؛ «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا»
محمد محمودی‌کیا، عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
انتهای پیام
