عملیات غافلگیرانه، بینظیر و ترکیبی «طوفان الاقصی» که بامداد 15 مهرماه از سوی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین؛ حماس آغاز شد و در ادامه همراهی دیگر گروههای فلسطینی را نیز به دنبال داشت، مسیر جدیدی در تحولات این منطقه گشود و نتایج و دستاوردهای آن در آینده مردم مظلوم این سرزمین اشغالی تأثیر بسیاری خواهد داشت.
محمدحسین حسنی، فعال رسانهای و مدیرعامل سابق خبرگزاری ایکنا در گفتوگو با خبرنگار این خبرگزاری، نگاهی به تحولات فلسطین و آسیبشناسی عملکرد رسانهها در انعکاس اخبار این رخداد عظیم داشته که متن آن به شرح ذیل است:
ایکنا - به نظر شما چه نکات قابلتوجهی در عملیات «طوفان الاقصی» وجود دارد که آن را از دیگر مواجهههای رژیم صهیونیستی و مقاومت متمایز میسازد؟
عملیات طوفان الاقصی از چند حوزه واجد ویژگیهایی ممتازی است که آن را از دیگر عرصهها نبرد در میدان فلسطین متمایز میکند. نخست؛ این اقدام یک عملیات پیشدستانه و تهاجمی در برابر دشمنی است که بیش از هفتاد سال تجاوز و کشتار را در کارنامه خود دارد و به طور کامل از هوا، زمین و دریا بر این متراکمترین جغرافیای انسانی تسلط دارد، لذا اصل غافلگیری در کنار اقدام پیشدستانه موجب شد تا بسیاری از ادعاهای پیشین ارتش رژیم صهیونیستی به چالش کشانده شود.
از سوی دیگر برای نخستینبار است که در طول تاریخ تأسیس این رژیم جعلی، جریان مقاومت چنین ضربهای مهلک بر حیثیت ارتش و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی وارد میآورد.
همچنین برای اولینبار شاهد اجرای یک عملیات ترکیبی در میدان نبرد هستیم. ورود به اراضی اشغالی و انتقال حوزه درگیری از داخل باریکه غزه به داخل مناطق اشغالی و به کنترل درآوردن مناطقی از اراضی اشغالی توسط نیروهای مقاومت از دیگر جنبههای ممتاز این رویداد است.
مجموعه این مؤلفهها واجد یک وجه ممیزه دیگری نیز در میدان نبرد شد و آن تغییر معادله حجم تلفات نیروی انسانی است. برای نخستینبار شاهد حجم قابلتوجهی از خسارتهای سنگین در رژیم صهیونیستی هستیم. این تلفات هم در شهرکنشینان و هم در بخش نیروهای نظامی با دیگر تجربیات جنگی قابلمقایسه نیست و طبعاً میتوان انتظار داشت پیامدهای سنگینی بر آینده تحولات رژِیم صهیونیستی داشته باشد.
ایکنا - این جنگ چه مسیری را فراروی خود دارد و چه الزاماتی باید در آن رعایت شود؟
طبیعتاً رژیم صهیونیستی از این جنگ ضربات غیر قابل جبرانی متحمل شده و حیثیت، قدرت و افسانه شکستناپذیری و سلطه فناورانه و نظامی آن تا حدود قابلتوجهی مخدوش شده و بهنوعی هم در عرصه داخلی و هم در عرصه منطقهای، دیگر اعتبار سابق را ندارد و قطعاً آسیبپذیری بیشتری پیدا خواهد کرد. از طرف دیگر، ادامه جنگ تا دستیابی به یک موفقیت قابل توجه در حدی که بتواند سرپوشی برای شکست اخیر این رژیم داشته باشد بسیار دور از دسترس خواهد بود و با افزایش حجم اقدامات جنایتکارانه آن طبعاً بر حجم مخالفتها و فشار سازمانهای بینالمللی و افکار عمومی افزوده خواهد شد. به موازات این مهم، تداوم جنگ نیز ضربات مهلکی به اقتصاد این رژیم وارد خواهد کرد. هزینههای قابل توجه سپر دفاع موشکی همچون سامانه گنبد آهنین، در کنار تقویت جریان فرار سرمایه، مهاجرت معکوس، و خسارات به مراکز حیاتی و تأسیسات نظامی، انرژی و زیرساختی آن مانع از طولانیشدن جنگ خواهد شد. این مسئله با رونمایی مقاومت از ابتکارهای جدید در میدان نبرد، اهمیتی فزونتر مییابد.
ایکنا - نقش رسانهها در این تحولات را چگونه ارزیابی میکنید؟
رسانهها نقش برجسته و ممتازی در روایتگری رخدادها ایفا میکنند که در این بین جریان رسانهای که تحت حمایت گروهها و لابیهای صهیونیستی است، در جهت منافع ایشان عمل میکند و این جریان رسانهای فاسد تلاش داشته و دارد که روایتی نامعتبر از مقاومت ارائه کند.
رسانههای غربی به مثابه رفتارهای دائمیِ در دستورکار، همواره خود را در جایگاه آفندی میبینند و تلاش میکنند با خبرسازیها و روایتگریهای پیشدستانه، ابتکار عمل را در جهتدهی به افکار عمومی به دست بگیرند، در پی این رخداد نیز عملیات روانی خود را آغاز کرده و در حال ادامه دادن هستند؛ در این عملیات تمرکز بر بزرگنمایی شایعات و اخبار جعلی مربوط به زنان، کودکان و به طور کلی غیر نظامیان است.
ایکنا - تحلیل شما از کنش رسانههای جهان اسلام در این نبرد چیست؟
انتظار میرود بسیج مؤثر و همافزایی میان رسانههای کشورهای اسلامی ایجاد شود تا با برقراری یک خط ارتباطی میان نخبگان و جامعه، مانع از روایتسازیهای مخدوش از واقعیت محیطی توسط رسانههای جهان سرمایهداری شوند؛ این مسئله میتواند بر افکار عمومی اثرگذار باشد و باعث ایجاد یک اجماع جهانی علیه اقدامات ددمنشانه رژیم صهیونیستی در قبال مردم بیدفاع غزه شود. خوشبختانه هرچه پیشتر میرویم شاهد نقشآفرینی بیشتر این رسانهها هستیم و مشاهده میشود که به طور مثال درباره ادعای سربریدن کودکان همین کنشگری فعال رسانههای حامی جریان مقاومت و حتی مستقل، به عقبنشینی صهیونیستها و مدعیان منجر شده است.
به نظر مهمترین اولویت کنش رسانهای در جبهه مقاومت و یا رسانههای کشورهای اسلامی، تبیین درست واقعیتها بهمنظور ارائه یک روایت بدیل از حوادث است.
اما در یک نگاه کلی و فارغ از اتفاقات چند روز اخیر، به نظر میرسد مسئله فلسطین در اولویت سیاستگذاریهای رسانهای قرار ندارد و بهنوعی احساس میشود سرخط اخبار این رسانههای نوعی عادت به انعکاس اخبار مربوط به کشتار فلسطینیان دارند.
اگر رسانهها در مقام روایتگری درست عمل میکردند، نمیبایست به شهادت بیش از 280 نفر از مردم غزه از ابتدای سال 2023 تا پیش از عملیات طوفان الاقصی بیتفاوت میبودند. اهمیت مسئله آنجا بیشتر میشود که بدانیم از این تعداد 40 کودک و بیش از 90 نفر زن بودهاند؛ درواقع باید برای هر یک از این رویدادهای تلخ؛ امواجی بلند از کنش رسانهای ایجاد میشد تا با حساس نمودن افکار عمومی جهانی هزینههای این دست اقدامات را برای رژیم صهیونیستی بالا برود. متأسفانه شاهد آن هستیم که رسانههای جهان اسلام، بهسادگی از کنار این اخبار میگذرند و به آن توجه چندانی ندارند. همین مسئله موجب تکرار این اقدامات جنایتکارانه و ضدانسانی از سوی رژیم غاصب میشود.
انتهای پیام