تعبیر قرآن از شخصیت موسی(ع) نقطه مقابل قرائت تورات است
کد خبر: 4180309
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۳
فصل دوم نشست‌های «قرآن به‌مثابه متن ادبی»/ ۳

تعبیر قرآن از شخصیت موسی(ع) نقطه مقابل قرائت تورات است

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با اشاره به متمایز بودن قرائت قرآن از شخصیت حضرت موسی(ع) نسبت به قرائت تورات گفت: تعبیر قرآن از شخصیت موسی(ع) حکایت از آن دارد که کاندیداهای خداوند برای احراز مقام رسالت قبل از ابلاغ نبوت در مسیر رشد و تکامل الهی قرار دارند و شایستگی‌های خود را به اثبات رسانده‌اند.

نشست سوم از فصل دوم سلسله‌نشست‌های «قرآن به‌مثابه متن ادبی»به گزارش ایکنا از اصفهان، سومین نشست از فصل دوم سلسله‌نشست‌های «قرآن به‌مثابه متن ادبی»، روز گذشته، ۱۴ آبان‌ماه به میزبانی معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان و خبرگزاری ایکنا برگزار شد.

در این نشست، امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان به ادامه بررسی روایت موسی(ع) در قرآن براساس دیدگا‌ه‌های ژرار ژنت، نظریه‌پرداز و نشانه‌شناس فرانسوی و رولان بارت، نویسنده، نظریه‌پرداز ادبی و منتقد فرهنگی فرانسوی پرداخت. وی ابتدا واژگان به‌کار رفته از سوی نظریه‌پردازان ادبی یادشده را تشریح کرد و گفت: «فابیولا» ماده اولیه برای روایت و «سیوژت» عبارت است از سازماندهی، ساخت و چگونگی حضور این ماده اولیه در اثر هنری. درواقع فابیولا چیزی نیست جز ماده اولیه برای سیوژت. بر این اساس روایت همواره دارای یک پیرنگ است و فابیولا وقایع خام و متوالی روایت را شامل می‌شود؛ سپس نویسنده از این ماده خام، سیوژت می‌سازد؛ یعنی در یک روایت، وقایع و اتفاقات بر محور زمانی معین، به‌صورت متوالی و تحت روابط علت و معلولی به وقوع می‌پیوندد و روایت را تشکیل می‌دهد. هرچند که نویسنده مجاز است در محور زمانی که منظور کرده، به جلو یا عقب برود و پرش‌های زمانی داشته باشد.

احمدنژاد ادامه داد: رویدادهای اصلی نقل‌شده در روایت را که در قالب این پیرنگ اتفاق می‌افتد، کارکرد می‌نامند. البته در بیان روایت غالباً در کنار نقل کارکردهای اصلی، کارکردهای کاتالیزور یعنی وقایعی که فضای بین کارکردهای اصلی را پر می‌کند نیز به‌گونه‌ای بیان می‌شود که مخاطب با جزئیات روایت و شخصیت‌های افراد حاضر در آن بیشتر آشنا شود.

وی توضیح داد: این مطالب را می‌توان در حوزه تحلیل متن روایات قرآن نیز لحاظ کرد. عنصر زمان و نقش آن در روایت به‌صورت مفصل در نشست‌های قبلی بررسی شد. اکنون در این نشست به تحلیل شخصیت‌های افراد حاضر در روایت موسی(ع) و نقش و اثر تربیتی هر کدام پرداخته خواهد شد. به این منظور، آیات ۲۲ تا ۲۹ سوره قصص مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.

شخصیت و جایگاه موسی(ع) در قرآن

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: روایت موسی(ع) تا آنجا رسید که او پس از رشد و نمو در کاخ فرعون و رسیدن به دوران بلوغ، توانسته بود موقعیت و جایگاه تعریف‌شده‌ای برای خود فراهم کند. قرآن برای نمایاندن شخصیت و جایگاه موسی(ع) در آن زمان، در آیه ۱۵ سوره قصص، چنین روایت می‌کند که در آن دوران، گروهی از مردم جزو مخالفان موسی(ع) و گروهی دیگر از شیعیان او محسوب می‌شدند. با این تعبیر قرآن مشخص می‌شود که هرچند او هنوز به مقام نبوت نرسیده بود؛ اما شخصیت کاملاً برجسته و فعالی داشته و در کاخ فرعون شخصیت خنثایی نبوده است.

وی اضافه کرد: این تعبیر قرآن از شخصیت حضرت موسی(ع)، دقیقاً نقطه مقابل روایت تورات از ایشان و نشان‌دهنده وجه تمایز قرائت قرآن و قرائت تورات از شخصیت حضرت موسی(ع) است و حکایت از آن دارد که کاندیداهای خداوند برای احراز مقام رسالت قبل از ابلاغ نبوت در مسیر رشد و تکامل الهی قرار دارند و شایستگی‌های خود را به اثبات رسانده‌اند.

احمدنژاد اظهار کرد: در پایان این آیه، خداوند چنین می‌فرماید: «...وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ؛ و اين‌گونه نيكوكاران را پاداش مى‏‌دهيم» و به این ترتیب، یکی از مصادیق احسان را مبارزه و تبلیغ علیه فرعون و حرکت در مسیر انقلابی معرفی می‌کند.

وی در ادامه روایت موسی(ع) در قرآن بیان کرد: وقوع حادثه‌ای به کشته شدن ناخواسته یکی از مصریان به دست موسی(ع) منجر می‌شود. پس از این اتفاق، ترس زیادی بر او چیره شد تا اینکه یک نفر از درون کاخ فرعون خبر می‌دهد که سران قوم درصدد کشتن موسی(ع) هستند و او باید از شهر بگریزد. این قسمت از روایت نیز نشان‌دهنده آن است که موسی(ع) قبل از رسالت، علاوه بر دارا بودن جایگاه و پایگاه در میان مردم، در بین بزرگان کاخ فرعون نیز علاقه‌مندان و طرفدارانی داشته که اخبار محرمانه کاخ را به او می‌رساندند.

این پژوهشگر قرآنی اضافه کرد: این عبارات به خوبی نشانگر آن است که داشتن چنین جایگاهی در دل مردم نیز یکی دیگر از ضروریات احراز مقام رسالت و رهبری جامعه محسوب می‌شود. میزان ارزش و ارجمندی روایات هم به نقل همین پیام‌ها و نکات لطیفی است که به مخاطب القا می‌شود و او را با فلسفه نبوت بیشتر آشنا می‌کند.

آیات سوره قصص از منظر تحلیل شخصیت

وی پس از مرور روایت موسی(ع) به بررسی آیات ۲۲ تا ۲۹ سوره قصص پرداخت و این آیات را از منظر تحلیل شخصیت واکاوی کرد و افزود: کارکردهای اصلی روایت را در این چند آیه می‌توان فرار موسی(ع) از مصر، وارد شدن به شهر مدین، مواجهه موسی(ع) با دختران شعیب و ازدواج با آنها برشمرد که در این میان نیز کارکردهای فرعی یا کاتالیزور به وقوع می‌پیوندد.

احمدنژاد تشریح کرد: موسی(ع) پس از وقایع یادشده از طریق صحرای سینا به سمت فلسطین فرار کرد که این‌گونه روایت شده است: «هنگامی که موسی(ع) به جانب شهر مدین روی نهاد، گفت: امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند.» در این زمان او هنوز به مقام نبوت نرسیده بود؛ اما با ایمانی استوار و درست، پروردگار خود را با عنوان «رب» می‌خواند، او را معلم، راهنما و مربی خود می‌داند و معتقد است که تمام این حوادث با راهنمایی و مربی‌گری خداوند و به منظور تربیت او به وقوع پیوسته است. با اینکه موسی(ع) مسیر بسیار سختی برای سفر انتخاب کرده؛ اما امید دارد که خداوند معتدل‌ترین و مناسب‌ترین راه‌ها را به او بنمایاند.

وی ادامه داد: تعبیر «سواء السبیل» که قرآن برای درخواست موسی(ع) به کار می‌برد، مسیر سلوکی را نشان می‌دهد که از هرگونه افراط و تفریط به دور است؛ سپس در آیه بعدی زمان روایت به سرعت جلو می‌رود، ورود موسی(ع) به شهر مدین را به تصویر می‌کشد و از بیان جزئیات این سفر سخت در صحرای سینا خودداری می‌کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: قرآن در آیه ۲۳ چنین می‌فرماید: «و چون به آب مدین رسید، گروهی از مردم را بر گرد آن یافت که دام خود را آب می‌دادند و پشت سرشان دو زن را یافت که گوسفندان خود را از آب باز می‌دارند. گفت: خواسته شما چیست؟ گفتند: ما به گوسفندان خود آب نمی‌دهیم تا شبانان گوسفندانشان را بازگردانند و پدر ما پیری سالخورده است. موسی(ع) بلافاصله برای آن دو، گوسفندانشان را آب داد. آن‌گاه به سوی سایه برگشت و گفت: پروردگارا، من به هر خیری که برایم بفرستی، سخت نیازمندم.»

وی توضیح داد: موسی(ع) در شرایط سفر بسیار سخت، پس از کمک به دختران شعیب برای انجام هیچ فعالیت دیگری توان نداشت؛ لذا به سایه‌ای پناه برد. حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه، منظور از خیری را که موسی(ع) طلب می‌کند، «نانی به اندازه کف دست» دانسته‌ است. معمولاً خداوند در حین نقل روایت به جای بیان صریح ویژگی‌های شخصیتی موسی(ع) با ذکر نقل قول‌هایی از زبان او، شخصیتش را برای مخاطب نمایان می‌کند؛ مثلاً از نقل قول‌های موسی در این آیات چنین برمی‌آید که او رابطه بسیار نزدیکی با پروردگار خود احساس می‌کرده و با لطافت و شیرین‌زبانی خاصی با او سخن می‌گفته است.

احمدنژاد ادامه داد: این آیات چنین دنبال می‌شود: «یکی از آن دو (دختر) در حالی که از روی حیا گام برمی‌داشت، نزد وی آمد و گفت: پدرم تو را فرا می‌خواند تا مزد آبی را که به گوسفندان ما دادی، به تو بپردازد و چون موسی(ع) نزد او آمد و سرگذشت خود را بر او حکایت کرد، گفت: مترس که از گروه ستمکاران نجات یافتی.» قرآن با ذکر عبارتی، ویژگی شخصیتی این دختر را بیان و با تشریح نحوه راه رفتن او، آن را با یک ویژگی اخلاقی یعنی حیا و آزرم ممزوج می‌کند؛ علاوه بر این برای نشان دادن میزان حیای دختر از واژه «استحیا» که نمایانگر نهایت شرم و حیاست، بهره می‌برد و به‌طور غیرمستقیم نمایی کلی از شخصیت او را به نمایش می‌گذارد.

وی افزود: نکته دیگری که از دقت در این آیات به دست می‌آید، میزان اعتماد فراوان موسی(ع) به پدر دختران است. او که در کل روایت، همواره شخصیتی محتاط داشته، در همان دیدار اولیه با شعیب آنچنان اعتماد و اطمینانی می‌یابد که تمام داستان زندگی خود را برایش بازگو می‌کند. حضرت شعیب نیز پس از شنیدن ماجرا، موسی(ع) را به آرامش دعوت می‌کند و از او می‌خواهد تا ترسی به دل خود راه ندهد؛ چراکه قطعاً از قوم ظالمان نجات پیدا کرده‌ است.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: در ادامه آیات، نقل روایت وارد مرحله جدیدی می‌شود: «یکی از آن دو دختر گفت: ای پدر جانم، او را استخدام کن. همانا بهترین کسی که استخدام می‌کنی، کسی است که نیرومند و امین است. شعیب گفت: من می‌خواهم یکی از این دو دختران خود را به نکاح تو درآورم، به این شرط که تو ۸ سال برای من کار کنی و اگر ۱۰ سال را به پایان برسانی، اختیار از جانب توست و نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم و مرا به خواسته خدا از صالحان خواهی یافت. سپس موسی گفت: این قراری میان من و تو باشد که هر یک از دو مدت را به انجام رساندم، بر من گناه و تحمیلی نباشد و خداوند بر آنچه می‌گوییم، وکیل است.»

وی تأکید کرد: سپس روایت به سرعت از این مدت ۱۰ یا ۸ سال عبور می‌کند و صحنه راهی شدن موسی(ع) همراه خانواده را به سمت مصر به تصویر می‌کشد. با دقت در این آیه مجدداً الزامات شخصیتی برای احراز مقام رسالت به چشم می‌خورد؛ چرا که موسی(ع) قبل از ابلاغ رسالت، خود تصمیم به حرکت به سوی مصر و فرعون را داشت. قرآن چنین روایت می‌کند: «و چون موسی(ع) آن مدت را به سر آورد و با خانواده خویش راهی مصر شد، از جانب کوه طور آتشی دید، به خانواده خود گفت: اینجا بمانید که من آتشی دیدم. شاید از آن خیری یا شعله‌ای برایتان بیاورم تا گرم شوید.»

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha