فقر به عنوان یکی از مسائل اجتماعی در وقوع انحرافات و افزایش میزان آن به ویژه در زمینه جرائم زنان، اعتیاد و سرقت تأثیرگذار است. در رویکرد دینی نیز همبستگی فقر و انحرافات اجتماعی تأیید شده است و فقر انگیزه روی آوردن به کجروی را افزایش میدهد، همچنان که رفاهطلبی انگیزهای برای روی آوردن به جرائم است.
بدون تردید فقر و نابرابریهای اقتصادی از مهمترین معضلات جامعه بشری است که جایگاه ویژهای در بین سایر مسائل اجتماعی دارد. درباره اهمیت فقرزدایی در جامعه و بهرهگیری از روشهای نوین با مجتبی امیری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس مرکز پژوهشهای کاربردی دانشکده مدیریت به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ عملکرد نهادهای مرتبط با امور خیریه در حوزه فقرزدایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
عملکرد نهادهای مرتبط در زمینه فقرزدایی در درجه اول به خود دولت مربوط است؛ چراکه در کشور ما دولت همهکاره بوده و عرصه خود را به همه جا گسترانده است. اما این نگرش دولتی نه تنها در کاهش فقر موفق نبوده، بلکه فقر افزایش پیدا کرده است. در سالهای اخیر شاهد ریزش طبقات متوسط جامعه هستیم که نه تنها نتوانستیم برای فقرا تدبیر کنیم و به بهبود وضعیت ایشان کمک کنیم، بلکه طبقات متوسط نیز ریزش پیدا کردهاند.
در رابطه با عملکرد نهادهای غیر دولتی نیز به هر حال اگر بخواهیم به طور کلی شاهد کاهش فقر در جامعه باشیم، نیازمند استراتژی واحد و هماهنگی بین نهادهای مرتبط با امور خیریه، نهادهای مدنی و تشکلهای مردمی هستیم. البته این نهادها تکیه بر عقل و فن و فرهنگ خویش دارند یعنی با توجه به توانمندیها و ظرفیتهایی که دارند، عمل میکنند، اما عمل کردن در سطح ملی نیازمند این است که یک تصویر کلی از موضوع مورد نظر داشته و بتوانیم تمامی سازوکارها را در آن جهت بسط دهیم. البته این وظیفه مربوط به دولتهاست و زمانی که دولتها در این زمینه عملکرد موفقی ندارند، نهادهای مدنی به شکل پازلی متناسب با امکانات و محدودیتهای خود عمل میکنند و آن اتفاقی که باید رخ دهد، رقم نمیخورد.
لذا نمیتوانیم نهادهای دخیل در امر خیر را در این زمینه سرزنش کنیم؛ چراکه هر کدام به اجتهاد خود و براساس امکانات و محدودیتهای خود عمل میکنند و این دولت است که باید بتواند نه تنها به وظایف خود عمل کند، بلکه نهادهای غیر دولتی را در جهت کاهش فقر در جامعه هماهنگ کند تا تمامی فعالیتها در یک بخش به صورت چشمگیر صورت نگیرد و در بخشهای دیگر شاهد خلأ باشیم.
ایکنا ـ شیوه صحیح فقرزدایی در جامعه باید به چه شکل باشد؟
مهمترین مسئله در رابطه با کاهش فقر در جامعه، توانمندسازی افراد است، یعنی به جای اینکه بخواهیم کشور را با صدقه اداره کنیم، باید به توانمندسازی افراد روی آوریم. لذا هیچ استراتژی جز توانمندسازی آحاد جامعه نمیتواند به فقرزدایی کمک کند. البته مسئله توانمندی نیز در درجه اول ناظر به این است که دانش مورد نیاز را در اختیار افراد قرار دهیم و بتوانیم در آموزش و پرورش و دانشگاهها دانشی که بتواند در عمل به کار آید را به ایشان ارائه دهیم. «اَللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِن عِلمٍ لا يَنفَعُ؛ خدایا! از علوم بیهوده به تو پناه میبرم». امروز متأسفانه در عمل نتوانستهایم این آموزهها را محقق کنیم.
بنابراین، باید تمام هم و غم خود را مصروف این امر کنیم که دانشی که توانایی به همراه میآورد را در اختیار افراد قرار دهیم. متأسفانه با سیاستهای غلطی که وجود داشته، نهادهایی مانند آموزش و پرورش و آموزش عالی را در این زمینه عقیم کردهایم، یعنی سیاست را نه به معنای تأمین زندگی خوب بلکه به معنای قدرت و قدرتمحوری در آموزش و پرورش و آموزش عالی جریان دادیم و آنها را از حیز انتفاع ساقط کردیم. این بدان معناست که آموزش و پرورش در مورد موضوع مورد نظر کارکرد مناسبی ندارد.
نهادهای آموزش و پرورش در دنیا ایجاد شدهاند تا توانمندیهای عمومی را در افراد شکل دهند و سپس، چنانچه این افراد خواستار ادامه تحصیل بودند، در دانشگاهها تخصص پیدا کنند. اما متأسفانه در این جهت نه آموزش و پرورش و نه دانشگاههای کشور به خوبی طراحی نشدهاند. برخی از افرادی هم که در این زمینه تخصص کسب کردهاند و استعدادهایی هستند که میتوانند گرهای از کار فروبسته جامعه باز کنند، از کشور مهاجرت میکنند.
ایکنا ـ برای ترویج فرهنگ فقرزدایی در جامعه چه باید کرد؟
در این زمینه باید استراتژیهای نهادهای مدنی و انجمنهای خیریه و مؤسساتی که در امر خیریه فعال هستند را به این سمت سوق دهیم که به جای احداث صرف مدرسه و بیمارستان و مباحث سختافزاری، به برنامههای نرمافزاری توجه کنند. متأسفانه نگاه بسیاری از نهادها و مؤسسات خیریه در کشور به امور خیریه نگاهی سختافزاری بوده است. این مسئله زیاد مطرح میشود که برای مثال اگر از افراد بخواهیم که در یک امر مشهود و محسوس مانند احداث یک مدرسه و ... ورود کرده و کمک کنند، افراد زیادی وارد میدان میشوند. اما در حوزه زیرساخت نرم این جریان، اغلب کسی وارد نمیشود. برای مثال در حوزه بورسیه کردن استعدادها برای توانمندسازی و بهرهگیری از علوم افراد در داخل کشور کسی ورود نمیکند.
در نظامهای سنتی و قومی و قبیلهای برای مثال در بین برخی از عشایر و اقوام عرب و ... چند نفر از افراد قبیله با تأمین مالی که از سوی بزرگان انجام میشود، برای تحصیل به خارج از کشور میروند تا در آینده به کشور بازگشته و علوم خود را به طایفه خود ارائه دهند. متأسفانه چنین برنامههایی به شکل نهادی در حاکمیت رخ نداده است و امور نهادهای فعال در امر خیر نیز در این راستا حرکت نکرده است. امروز شاید به اندازه کافی بودجه در امر خیر وجود داشته باشد اما چگونگی استفاده از این بودجه و خروجی آن چندان مناسب نیست. نهادهای مختلف میتوانند این منابع را به خوبی مدیریت کنند تا تأثیرات اثربخشی در جامعه داشته باشد. اما متأسفانه توازن لازم در این زمینه وجود ندارد یعنی طبق بودجهای که نهادهای دولتی و غیر دولتی مرتبط با امور خیریه هزینه میکنند، خروجی متناسبی وجود ندارد. در این رابطه با بتوانیم اشتغال ایجاد کرده و افراد فعال در جامعه تربیت کنیم تا به جای اینکه چشمشان به دست دیگران باشد، دستهای فعالی داشته و بتوانند ضمن تأمین زندگی خود، از دیگران نیز دستگیری کنند.
ایکنا ـ وضعیت اعتماد عمومی به مؤسسات خیریه در حوزه فقرزدایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حوزه نهادهای مدنی و غیر دولتی این اعتماد در میان مردم وجود دارد؛ اگرچه این اعتماد نسبت به گذشته تا حدودی کاهش پیدا کرده است. یعنی افراد امروز شاید به جای اینکه به نهادها اعتماد کنند، خود به قضیه ورود کرده و به صورت مستقیم به نیازمندان کمک میکنند. البته هنوز هم اعتماد اصلی در این زمینه به نهادهای غیر دولتی وجود دارد. نهادهای خیریه غیردولتی در کوتاهمدت میتوانند به نیازمندان کمک کنند، اما در بلندمدت و به شکل مستمر حتماً باید دولت در این زمینه فعال شود.
ایکنا ـ مسئله حمایت اجتماعی از نیازمندان در مدیریت اسلامی چگونه مطرح شده است؟
در مبانی دینی اسلامی مباحث فراوانی در حوزه دستگیری از نیازمندان وجود دارد. احادیثی همچون «خَيرُ النّاسِ أنفَعُهُم لِلنّاسِ ؛ بهترين مردم كسانى هستند كه بيشتر به مردم سود برسانند» و «المُؤمِنَ قَليلُ الْمَؤُونَةِ، كَثيرُ المَعُونَةِ؛ مؤمن كمخرج است و بسيار ياری میرساند» از این قبیل هستند. آیتالله العظمی جوادی آملی تعبیری در این زمینه دارند که «ما اسلامی حرف میزنیم ولی جاهلی عمل میکنیم». تمامی قضیه در این کلام نهفته است. امروز بین نظر و عمل فاصله داریم، وگرنه آموزههای دینی ما در این رابطه بسیار زیاد است.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام