ادبیات مولوی منور از شعشعه قرآن است + صوت
کد خبر: 4182257
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۳
اکبر ثبوت:

ادبیات مولوی منور از شعشعه قرآن است + صوت

اکبر ثبوت در نشست تأثیر قرآن در اشعار مولانا گفت: همواره شعشعه نور قرآن بر تمامی زیست، سلوك و رسم تاختن مولوی بر عرصه ادبیات منور، روشن و روشنگر بوده است.

ادبیات مولوی منور از شعشعه قرآن استبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ سومین نشست از سلسله نشست‌های بلاغ به میزبانی كتابخانه ملی ایران با محوریت تأثیر قرآن در اشعار مولانا با حضور اکبر ثبوت و احمد تمیم‌داری چهارشنبه 24 آبان همزمان با ایام سی و یكمین دوره هفته كتاب جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.

اکبر ثبوت در ابتدای این جلسه با اشاره به قدیمی‌ترین نسخه موجود در كتابخانه ملی با اشاره به اینكه این نسخه توسط علامه قزوینی در سال ۱۳۴۱ هجری قمری یعنی در اوایل قرن چهاردهم شمسی خریداری شده است و در آغاز آن دو یادداشت از علامه قزوینی وجود دارد درباره این معامله ثبت شده است خاطرنشان كرد: از محتوای این كتاب چنین برمی‌آید كه برخی از ابیات در كتابت آن از قلم افتاده بود و یا برخی از لغت‌های یا واژه‌ها به اشتباه درج و نقل شده است. به همین سبب طی قرن‌ها، پژوهشگران و كاتبان این ابیات را در حاشیه این كتاب نگاشته و یا برخی از لغت‌ها را اصلاح كرده‌اند.

وی ادامه داد بنا به سخنان و صحبت‌های استاد زنده نام مهدی الهی قمشه‌ای، مولانا در زمانی می‌زیسته كه فرقه‌های مختلف اسلامی تلاش می‌كردند تا هر یك در راستای معایب دیگری و محاسن خود سخن رانند. این تشتت و تعدد نگرش‌ها و نظرها درنهایت آنچه كه در مقام خدشه به محتوای دین به شمار می‌رفت را در تفكر اندیشمندان و دانشمندان در حوزه دین اسلام وارد می‌کرد.

ثبوت یادآور شد: این اختلاف نظرها و تشتت آرا تا حدی بود كه بنا به روایت و گزارش‌های شیخ محی‌الدین عربی، پیروان حنفی و شافعی از یكدیگر كشتار می‌كردند و حتی در ماه مبارك رمضان روزه خود را می‌خوردند تا توان و نیرو برای جنگ و نبرد و نزاع داشته باشند.

ادبیات مولوی منور از شعشعه قرآن است

به گفته این پژوهشگر، همین فرقه‌گرایی كوركورانه، صف مسلمانان را از همه جدا كرد و تسلط دشمنان را بر آنها هموار ساخت؛ چنان‌كه در ایران كشمكش‌های حنفیان، شافعیان و شیعیان تسلط مغولان را با خود به همراه داشت. در این میان مولانا و برخی عارفان، تلاش می‌کردند ریشه این فجایع كه فرقه‌گرایی متعصبانه بود را بخشكانند، پس این هدف را از راه‌های مختلف، خاصه با استناد به قرآن و تأثیر پیامبر روا می‌دانستند و آن را در وادی اندیشه و سخن و هم در برخوردهای خود با دیگران متبلور می‌ساختند.

ثبوت در ادامه با اشاره به تعدادی از آیه‌های قرآن كریم یادآور شد: با آنكه مولانا در قلمروی حنفی مذهب آن دوران می‌زیست اما در گزارش‌ها آمده با توجه به تأكید حاكمان وقت كه تنها حنفیان و صوفیان اجازه تدریس در مدارس عالی را داشته‌اند، مولانا بر این نظر آشفت و این قید را برداشت و معتقد بود كه «خیر مقدم در راه حق نامحدود است» و تأكید داشت كه هر خیری كه در مسیر حق راه بنماید، باید كه بی‌قید و شرط باشد و این‌چنین است كه ثواب آن مضاعف می‌شود.

این محقق و پژوهشگر حوزه ادبیات در ادامه بحث خاطرنشان کرد: بنا به گفته و صحبت‌های استاد الهی قمشه‌ای، مولانا در این بازار آشفته فرقه‌گرایی و تعصب كوركورانه معتقد بود «عارف كامل حق را درهرصورتی كه هست پذیرفته و آن را وسیله تجلی تصور كند و درهرصورتی كه حق در آن نزول كند می‌شناسد و غیر عارف، حق را در صورت غیر معتقداتی كه به آن اعتقاد دارد نمی‌شناسد و اگر حق در صورت دیگر تجلی كند آن را منکر می‌شود.» همان‌گونه كه پیوسته خود را به اعتقاد دیگری می‌دارد‌ و این ضلالت مسیر و سخت راه به اشتباه رفتن است.

وی افزود: در تأیید این نگرش مولانا، ابن عربی نیز در اشعاری به این مسئله اشاره كرده است كه مضمون آن چنین است؛ «من تا دیروز دلم، دین رسول مصاحب را هم نمی‌پذیرفت و اینك دلم پذیرای همه صورت‌ها است. چراگاه همه آهوان است. آن‌چنان‌كه كعبه برای هر معتقدی محلی برای طواف به شمار می‌رود. از پیروان تورات تا كتاب قرآن. بیم عشق دارم و هر جا كه مركب عشق روی آورد دین و ایمانم به آن‌سو روانه می‌رود؛ پس دین و ایمان من عشق است»

کد

این پژوهشگر ادبیات کلاسیک اظهار داشت: در چنین احوالی مولانا از حضور پیروان ادیان مختلف در تشییع ابن عربی یاد می‌كند و به این مسئله اشاره می‌كند كه پیروان مختلف هر یك از تورات، انجیل و زبور می‌خواندند و مسلمانان راهی برای جلوگیری از آنها نداشتند. این همان نگرشی بود كه مولانا برای رسیدن، درك و دریافت معنای حق بر آن تأكید داشت. هر آن‌كس كه در مسیر حق از زاویه دید خود به دیدار خدا نائل شود. این همان پیمودن مسیر انسانیت است و اینجاست كه سعادت، چه برای مسلمانان و چه دیگر ادیان دارای كتاب آسمانی جز پیمودن كمال حق نخواهد بود.

استاد ثبوت با اشاره به آنكه چنین نگرشی در مسیر یكی ساختن رخدادها، رویدادها و تفكرات نحله‌های مختلف مسلمانان فضایی درخور در اختیار مولانا قرارداد تا این بار به استناد قرآن که كلامی واحد و مورد پذیرش تمامی فرقه‌های مسلمانان بود و درك و دریافت حق و پیمودن مسیر كمال را بنا بر اعتقادی واحد كه همان قرآن كریم و محل پذیرش و پرستش تمامی مسلمانان است به میان آورد و یادآور شد: این همان كمال حق متعالی است كه در روایات و اشعار مولانا در التزام و رعایت شعر و نثر و نظم بر آن تأكید داشته است.

وی با اشاره به روایت‌هایی كه گذار و گذری از آنها را در این جمع مطرح ساخت تصریح كرد: این است كه ذات حضرت مولانا آفتاب حقایق است كه بر عالمیان تافت و عنایت فرمود و امروز آفتاب او در همه عالم و نیز خانه‌ها هم از او منور است. آن‌چنان‌که همواره شعشعه نور قرآن بر تمامی زیست، سلوك و رسم تاختن او بر عرصه ادبیات منور، روشن و روشنگر بوده است.

انتهای پیام
captcha