وجود حضرت فاطمه(س) ختم‌کننده نهایی تقابل نور و ظلمت است + فیلم
کد خبر: 4187301
تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۰
آیت‌الله سیدمحمدمهدی میرباقری در گفت‌وگو با ایکنا:

وجود حضرت فاطمه(س) ختم‌کننده نهایی تقابل نور و ظلمت است + فیلم

استاد درس خارج حوزه علمیه تاکید کرد: میدان درگیری یکطرف نور علی نور و یک طرف «ظُلُماتٍ في بَحْرٍ لُجِّيٍّ» و یکطرف« ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ» است. در این میدان الهی و در درگیری عقل و جهل، جایگاه فاطمه، لیله‌القدر نبی اکرم است و با او این داستان تقابل نور و ظلمت حل می‌شود.

وجود حضرت فاطمه(س) ختم‌کننده نهایی تقابل نور و ظلمت است + فیلمشخصیت حضرت زهرا(س) از ابعاد مختلف قابل بررسی است؛ نگاه عرفانی و عبادی، سیاسی و اجتماعی و بررسی شخصیت آن حضرت براساس آیات قرآن و روایات همگی ساحاتی است که می‌تواند دریچه‌هایی به معرفت آن حضرت بگشاید؛ خبرنگار ایکنا در گفت و گو با آیت‌الله سیدمحمدمهدی میرباقری؛ رئیس فرهنگستان علوم اسلامی به جایگاه و شخصیت آن حضرت براساس آیات قرآن و روایات پرداخته است که در ادامه بخش دوم این گفت و گو را می‌خوانید: 

ایکنا ـ  در مورد خلقت نبی اکرم(ص) اشاره فرمودید که نور خلقت ایشان در اصلاب مطهره از فردی به فرد دیگر منتقل شد، در مورد حضرت زهرا(س) تعابیر خاص و ویژه‌تری داریم، لطفا در این باره توضیح دهید؟

خلقت عوالم و خلقت انسان مؤمن داستان پیچیده‌ای دارد؛ اینکه انسان مؤمن چگونه تنزل پیدا می‌کند و وارد عالم دنیا می‌شود؛ انبیاء و ائمه(ع) چگونه؟ که مفصلا در روایات توضیح داده است ولی در مورد حضرت زهرا(س) این خلقت، ویژه است یعنی در مورد پیامبر(ص) آمده است که ایشان از صلب مطهری به صلب مطهر دیگری انتقال یافتند ولی حضرت زهرا(س) اینطور نیست؛ وجود مقدس حضرت رسول به معراج رفتند و در خلوت ایشان با خداوند، فاطمه(س) به او عطا شد و حتی تتمیم این نور و تحقق مرحله جسمانی آن حضرت هم با آن طعام بهشتی است که حضرت بعد از 40 شب که از حضرت خدیجه دوری کردند، غذایی از بهشت برایشان آوردند و خوردند و مابقی آن غذا را هم دوباره به بهشت برگرداندند تا فقط مختص به نبی اکرم(ص) باشد. بعد خدا فرموده این نوری از نور خود من است. در ادامه فرمود: اخرج منه انوار ائمتی. انوار ائمه الهی که قیام بامرالله و هدایت به حق دارند از حضرت زهرا(س) ساتع می‌شود؛ پس ایشان مصدر تجلی ائمه(ع) هم در دنیا هستند یعنی هم لیله‌القدر هستی و پیامبر(ص) و هم ظرف نزول انوار ائمه(ع) هستند لذا بخش عمده‌ای از هدایت نبی اکرم(ص) به دست ایشان واقع می‌شود. البته مقامات حضرت زهرا(س) خیلی بیش از این است که به همین مقدار اکتفا می‌کنم.

ایکنا ـ آیا استفاده از چنین تعابیری در خلقت وجود مقدس آن حضرت در تنافی با روند طبیعی خلقت جسمانی و دنیوی ایشان تلقی نمی‌شود؟

خیر. حقیقتا ما با چنین شخصیتی روبرو هستیم که لباس بشری پوشیده است و باید هم بپوشد وگرنه دست ما به ایشان نمی‌رسد؛ در باب‌‌الحجه کتاب کافی در اولین روایتی که آورده‌اند آمده است که چرا ما مضطر و نیازمند به انبیاء و ائمه(ع) هستیم؟ معلوم است زیرا مردم هدایت را مستقیما تلقی نمی‌کنند و ارتباط مستقیم ندارند و باید واسطه‌ای باشد که هدایت را دریافت کند و به بشر برساند؛ اگر این شخصیت واسطه، لباس بشری نپوشد و دست ما به او نرسد دست ما از هدایت الهی هم قطع خواهد شد.

بنابراین حجج الهی دو ساحت دارند؛ یکی اینکه می‌توانند واسطه وحی و ارتباط با خداوند متعال شوند و دیگر اینکه با بشر در ارتباط باشند تا دست انسان به هدایت الهی برسد؛ آن وقت در تراز چهارده معصوم عالی‌ترین درجه دریافت و اتصال به خدا و تنزل هدایت، حضرت زهرا(س) است که هم ظرف تقدیر عالم و هم ظرف نزول قرآن و هم ظرف نزول انوار ائمه(ع) و مشکات نور هستند. بنابراین ایشان لیله‌القدر و مشکات هدایت الهی است.

در کنار این، یک جنبه دیگری هم دارند و آن این‌که با بشر می‌نشینند و با آن‌ها زندگی می‌کنند ولی در اینجا هم حوراء انسیه است یعنی طوری نیست که قالب بشر زمینی باشد و در این جنبه هم امتیاز بر دیگران دارند. در روایتی که حضرت امیر(ع) شان و جایگاه خودشان را برای سلمان و اباذر معرفی کردند فضیلتی برشمردند و  فرمودند خداوند اسم اعظمی به ما داده است که شرق و غرب عالم تحت تصرف ما است و سماوات و ارض تحت اختیار ما است و در عین اینکه در عوالم متصرف هستیم در عرش الهی هم هستیم ولی با همه این‌ها با شما نشست و برخاست داریم و وارد بازار می‌شویم و می‌خوریم و می‌خوابیم؛ چنین جوهری در این وجودها قرار گرفته است؛ این مهم است که آقایی که در معراج جبرئیل را هم پشت سرگذاشته است سر سفره با مردم فقیر و مستضعف همنشین می‌شود. حضرت فرمودند: ذلک من امر الله. ما عباد مکرمی هستیم که بر خدا سبقت نمی‌گیریم. پس ایشان با یک دست حقایق را از عالم بالا می‌گیرند و از دست دیگر به ما می‌رسانند. 

سید محمد مهدی میرباقری

ایکنا ـ برخی معتقدند که برای الگوگیری از حضرات معصومین(ع) و وجود مقدس فاطمه(س) باید به وجوه طبیعی زندگانی ایشان توجه کنیم وگرنه اگر همه چیز را از ناحیه عصمت و علم و امر خدا بدانیم امکان الگوگیری ندارد؛ دیدگاه شما چیست؟

بله. اگر حضرت زهرا(س) را در حد یک خانم متدین و انقلابی و مبارز بشناسیم در این حد برای ما الگو و راه‌گشاست ولی اگر او را لیله‌القدر الهی، مشکات نور و ظرف نزول انوار ائمه(ع) بدانیم ظرفیت دیگری برای هدایت و دستگیری خواهیم داشت. پس دو نکته یکی مقامات عالیه و دیگری پوشیدن لباس بشری است تا الگوی ما باشند؛ لذا ممکن است که در این عالم با او درگیر شوند، به منزل ایشان تعرض کنند و خانه او را آتش بزنند و ایشان هم همه این ابتلائات را بپذیرند.

ما باید میدان درگیری نبی اکرم را توضیح دهیم تا نقش زهرا(س) در این میدان مشخص شود؛ همه انبیاء هدایت انسان را در میدان درگیری حق و باطل پیش می‌برند وگرنه کار آن‌ها در خلا که نیست و دامنه این میدان درگیری هم وسیع است؛ خداوند در اولین سوره نازله بر پیامبر فرمود: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿۱﴾ ...؛ تا در ادامه فرمود تو باید معلم بشر باشی و تعلیم دهی.  همانجا فرمود: كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى ﴿۶﴾؛ همین که شما پا در میدان هدایت گذاشتی افراد دیگری که توهم استغنا و بی نیازی دارند طغیان می‌کنند. جریانی توهم غنا و ادعا در برابر پیامبر(ص) دارند؛ بعد فرمود: أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى ﴿۹﴾ عَبْدًا إِذَا صَلَّى؛ یعنی این جریان نمی‌گذارند اقامه عبادت و نماز شود زیرا آنان هم طرح کامجویی و دنیاپرستی دارند؛ پیامبر می‌خواهد همه عالم سجدگاه و مسجد شود ولی دشمنان او می‌خواهند همه جا میکده باشد. پس درگیری بین هدایت و دستگیری مردم با کسانی وجود دارد که نمی‌خواهند همه جا سجده‌گاه خدا شود. 

خداوند فرمود: ای پیامبر نگران نباش مقداری صبر کن زیرا میدان درگیری به اینجا ختم نمی‌شود و پایانی دارد و این پایان را در سوره مبارکه علق توضیح داد و فرمود: كَلَّا لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ؛ در صحنه‌ای ما آتش جهنم را صدا می‌زنیم و آن‌ها هم هر کسی را دوست دارند به حمایت خود بیاورند، ما مو و پیشانی آنان را می‌گیریم و به جهنم می‌اندازیم. در همان ابتدای بعثت به پیامبر فرمود که تو باید مردم را هدایت کنی ولی مخالفانی داری البته نگران نباش ما در یکجایی جلوی آنان را می‌گیریم.

در داستان حضرت یونس(ع) هم دارد که او پیامبر(ص) بود ولی مقداری عجله کرد و ما او را به شکم ماهی انداختیم و اگر تسبیح‌گو نبود تا قیامت او را در ظلمات ثلاث نگه می‌داشتیم ولی او گفت: سبحانک انی کنت من الظالمین. و ما هم اجابت کردیم. البته او پیامبر است و ظلم نکرد ولی باید ساخته و تربیت شود تا بتواند مردم را هدایت کند لذا به پیامبر(ص) ما فرمود تو مانند یونس نباش؛ فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ، یا تاکید فرمود: فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ؛ بنابراین کسی اگر وسعت درگیری و حاکمیت الهی را نتواند بفهمد درک نخواهد کرد که پیامبر(ص) در این عالم چه کرد. این وسعت دید در این مبارزه لازم است؛ شیطان همه امکانات انسی و جنی را در برابر پیامبر به کار برد تا امت پیامبر شکل نگیرد. وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ؛ ما در برابر هر پیامبری شیاطین جنی و انسی قرار دادیم و اینها بین خودشان حرف‌های پزرق و برق مطرح می‌کنند.

غرض این است که باید میدان درگیری را به اندازه وسعت و ظرفیت وجودی نبی اکرم باید بدانیم زیرا طرح ایشان مهیمن و وسیع‌تر از تمامی انبیاء است. مبارزه با دستگاه فساد و شیطان و جمع‌کردن آن است. عظمت طرح به اندازه کافه للناس است که از بعثت شروع شده و تا قیامت و بعد از آن تداوم خواهد یافت. اگر میدان درگیری را نفهمیم تاثیرگذاری و نقش حضرت زهرا(س) را هم نخواهیم فهمید و اگر ندانیم دشمن چه طرح و برنامه‌ای داشته و دارد نمی‌توانیم عظمت پیامبر و فاطمه را درک کنیم.

ایکنا ـ در سوره مبارکه مزمل هم تعابیری درباره درگیری دو جبهه حق و باطل وجود دارد.

بله. سوره بعد از علق، سوره مزمل است؛ در این سوره هم خدا به حضرت خطاب فرمود: قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا؛ برای هدایت مردم باید نماز شب بخوانی و در شب عبادت کنی و بیدار باشی و بلافاصله فرمود: وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا؛  به حرف مخالفان و دشمنان گوش نده؛ تکذیب‌کنندگانی که با همه امکانات علیه تو کار می‌کنند رها کن و مهلت کوتاهی به آنان بده.

ما دستگاه عذاب الیم را برای آنان مهیا کرده‌ایم؛ «وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا ﴿۱۱﴾؛ و مرا با تكذيب ‏كنندگان توانگر واگذار و اندكى مهلتشان ده؛ إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالًا وَجَحِيمًا؛ آنها کار خود را می‌کنند و تو هم کار خودت را بکن. میدان درگیری امام حسین(ع) آیا فقط با یزید و معاویه و ابن زیاد و .. است؟ خیر او با کل دستگاه فساد در حال مبارزه بود لذا کل تاریخ را تغییر داد. عظمت مصیبت حضرت به حدی است که در زیارت عاشورا فرموده است: لعن الله امه اسست اساس الظلم و الجور؛ یعنی وسعت میدان مبارز به اندازه وسعت یک امت تاریخی است که در طول تاریخ ظلم و جور و فساد کرده و می‌کنند و خواهند کرد.

خداوند در آیه شریفه فرمود: هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ؛ دو گروه با هم دعوا داشتند و دعوایشان هم بر سر خدا است؛ در روایت از امام حسین(ع) بیان شده است که این دو گروه ما اهل بیت(ع) و بنی امیه هستیم که ما می‌گوییم حق این است و آن‌ها قبول ندارند و ما می‌گوییم وحی و طرح خدا راست است و آن‌ها می‌گویند نیست و درگیری برسر همین است. ما هستیم و بنی امیه و ابوسفیان؛ جدم با ابوسفیان جنگید، پدرم با معاویه و من هم با یزید می‌جنگم و فرزندم هم با سفیانی خواهد جنگید.

اگر این میدان مبارزه را تصویر کنیم منطبق بر این آیه است که فرمود: أَوْ كَظُلُماتٍ في بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ؛ كَظُلُماتٍ در آیه همان دولت اعداء است و بعد در روایت بنی امیه و سایر ظالمین را در ذیل آن برشمردند. فرمودند اگر کسی دستش به نور ما نرسید در ظلمات خواهد ماند و اگر نرسد تاریکی تا روز قیامت در وجود او خواهد بود. بعد آیات دیگر از جمله آیات سوره حدید را قرائت کردند.

بنابراین میدان درگیری یکطرف نور علی نور و یک طرف «ظُلُماتٍ في بَحْرٍ لُجِّيٍّ» و یکطرف «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ» است. در این میدان الهی و در درگیری عقل و جهل، جایگاه فاطمه، لیله‌القدر نبی اکرم است و با او این داستان تقابل نور و ظلمت حل می‌شود؛ درست است که حکومت را بعد از نبی اکرم غصب کردند و نگذاشتند هدایت نبی اکرم دست به دست شود و به مردم برسد ولی در عین این فرمود لیله‌القدر به شما می‌دهم که خیر من الف شهر است و او امت را به فجر ظهور و یوم القیامه و یوم الرجعه و یوم الظهور می‌رساند؛ پس لیله القدر نبی اکرم در این دستگاه وسیع است.

ادامه دارد...

گفت‌و‌گو از محسن مسجدجامعی

انتهای پیام
captcha