به گزارش خبرنگار ایکنا، همایش «حکمرانی در عرصه علم، فناوری و نوآوری» امروز چهارشنبه 22 آذرماه از سوی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد.
محمدرضا مخبر دزفولی؛ رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در این همایش به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید:
مجموعه پژوهشگاه مطالعات اجتماعی، فرهنگی و تمدتی میتواند به فعالیتهای پژوهشی کاربردی نزدیکتر باشد و بسیاری از گرههایی که در صحنه عمل داریم را باز کند. دکتر غلامی هم تجربیات خوبی دارند و در جاهای دیگری که فعالیت داشتهاند، همین مسیر را باز کردهاند. مثلاً در زمینه بهینه کردن جریان حکمرانی در آینده علم و فناوری، فرصتهای زیادی برای پژوهش و تحقیق وجود دارد. یکی از اشکالات ما در جریانِ دانشی کشور این است که در دادن اطلاعات به همدیگر سختگیری میکنیم در حالیکه اگر با وجود رعایت طبقهبندیها، توجه بیشتری به در اختیار هم گذاشتن اطلاعات داشته باشیم پیشرفتهای علمی بیشتری رخ میدهد.
برای هر کار راهبردی باید سه موضوع را مد نظر قرار دهیم. اول اینکه باید داشتههایمان و ظرفیتها را مورد توجه قرار دهیم. دوم اینکه برای رسیدن به نقطه هدف ارزیابی درستی از روندهای گذشته داشته و سوم اینکه برنامههایی برای آینده داشته باشیم. امروزه کشوری موفق است که از ظرفیتهای فکری دانشمندان و مغزهای متفکر استفاده کند. گزارشی در سال 2015 توسط یونسکو در مورد علم در دنیا منتشر شده که جملهای کلیدی در آن وجود دارد و میگوید جمهوری اسلامی ایران، از دو دهه قبل متوجه شده که باید از مسیرهای منبعپایه همانند درآمدهای نفتی به دانشپایه بودن تغییر مسیر دهد. لذا باید دانست که دانشپایه شدن کلید پیشرفت ماست.
در روندشناسی باید بتوانیم بگوئیم که الان کجا هستیم، قبلا کجا بودیم و قرار است کجا برویم؟ امام خمینی(ره) خاستگاه دانشگاهی که از دوره رضاخان شکل گرفته بود تا قبل از انقلاب اسلامی را کاملا وابسته تحلیل میکردند و میگفتند دانشگاه باید از فرهنگ غربی فاصله گرفته و در خدمت جامعه باشد. ایشان در یکی از دیدارها فرمودند جنگ مهم نیست چون تمام میشود بلکه آنچه که حساس و مهم است دانشگاه است. در دهه اول انقلاب، دانشگاه وابستهای را تحویل گرفته بودیم اما انقلاب اسلامی، یک طراحی انجام داد که دانشگاه تغییری پیدا کرده و مخصوصا از نظر کمی، تعداد دانشگاهها و دانشجویان را افزایش دهیم.
در دهه هفتاد که دوره دوم است اسم ایران در زیست بوم علمی دنیا مطرح شد. در دهه سوم، قابلیتهایی پیدا کردیم که بگوئیم ما هم در جریان علمی دنیا شریک هستیم. ما سال 1357 حدو هشتاد هزار دانشجو و سه چهار هزار عضو هیئت علمی داشتیم بنابراین به این نتیجه رسیدیم که علاوه بر توسعه دادن دانشگاهها باید در جاهای دیگر هم تأثیرگذار باشیم.
بنده اوایل انقلاب به پارس آباد مغان رفتم و روستاهایی را دیدم که هیچوقت ماشین هم ندیده بودند تا چه برسد به برق و گاز. در خوزستان هم دقیقاً اینچنین بود اما بچههای انقلاب، جهاد سازندگی و سپاه را درست کردند و بعد دنبال درست کردن دانشگاه رفتند چون دانشگاه، به جای اینکه اتاق جنگ باشد باید اتاق علم میبود تا بتوانیم وارد جریان رقابت علمی در سطح جهانی شویم چراکه اگر قرار است تمدنسازی کنیم باید سهمی در تولید علم دنیا داشته باشیم.
در دهه دوم پس از انقلاب اسلامی، دانشمندان ما کارهایی شروع کردند و سهم ما از تولید علم در سطح جهان افزایش پیدا کرد. این جریان علمی باعث شد در انتهای دهه هفتاد، به رتبه چهل و هشتم در سطح جهانی برسیم. در دهه سوم هم ما خودمان را باور کردیم. این دهه تقریبا مصادف با سال 2000 میلادی است. این دهه، دهه حرکت جهادی و باور به ما میتوانیم است لذا الان بخش مهمی از مقالات پراستناد در سطح دنیا مربوط به پژوهشگران ایرانی است.
بنده معتقدم دهه چهارم، دهه تکمیل زنجیره دانش و علم و فناوری است و باید از ایده تا محصول و تجاری شدن را شکل دهیم و با ثبات کنیم. معتقدم دهه پنجم نیز دهه استقرار اقتصاد دانش بنیان است و بدون چنین کاری نمیتوانیم دنبال تمدنسازی باشیم. دهه ششم نیز باید دهه مرجعیت علم و فناوری باشد تا در دهه هفتم، ایران قوی شکل گرفته و در دهه هشتم، شاهد شکلگیری تمدن نوین اسلامی باشیم. بنده آینده کشور را بسیار روش میبینم چون معتقدم صرفاً حدود سی سال است که برای شکلگیری تمدن اسلامی تلاش کردهایم و پیشرفتهای خوبی هم داشتهایم در حالیکه شکلگیری بسیاری از تمدنها چهارصد پانصد سال طول کشیده است.
همچنین علیاصغر پورعزت؛ رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران، در این همایش به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید:
حکمرانی توجه زیادی به ظرفیتسازی و بهرهورسازی منابع دارد. حکمرانی رویکرد بسیاری جامعی دارد و دال بر این است که کلیه منابع را به درستی هدایت و به اهداف جامعتری در ارتباط با حال و آینده موضوع مورد مطالعه برسیم لذا حکمرانی، دانش بسیار مهمی است و به تعبیری میتوان گفت اشرف علومی است که باید در هم آمیخته شده و آینده بهتری را برای جامعه رقم بزنند و به همین دلیل ما در دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران، رشته آینده پژوهشی را مورد توجه جدی قرار دادیم.
سؤال این است که کژحکمرانی در چه زمانی اتفاق میافتد؟ زمانی که رویکردهای ما فاقد اولویتبندی و عدم رعایت فرصتها باشند دچار این عارضه میشویم. تباهحکمرانی هم زمانی است که ما منابع و استعدادها را کاملا تباه میکنیم. در حالت دوم، دستاوردهایی هم داریم که ممکن است در آینده به درد ما بخورد اما در حالت سوم، نه تنها دستاوردی نداریم بلکه تخریب هم داریم. مثلاً پروژههای ناتمامی وجود دارند که مسئولان متحیر ماندهاند که باید برای آنها چه کنند یا سدهایی ساخته شده که عوارض زیستمحیطی در پی دارند.
در کشورهایی که بخش خصوصی قدرتمند است، رانت رخ نمیدهد اما در کشورهایی که بخش عمومی بسیار قدرتمند است کسانی که تلاش میکند بهرهوری را افزایش دهند دچار رانت میشوند و در نتیجه سرمایهگذاری سنگینی میکنند تا شخصی را به مجلس یا وزاتخانه بفرستند. در کشور خودمان گاهی چنین چیزهایی را میبینیم و آسیبهای زیادی هم برای کشور دارد و بعضا دیدهایم نماینده یا وزیری مجبور شده بعد از مدتی فعالیت و عدم بازدهی مناسب، از مسئولیتش کنار برود.
باید دانست وقتی که رفع مشکل میکنیم به دانش کاربردی پرداختهایم و اساساً دانش کاربردی امکان تحقق ندارد مگر اینکه بر دانشهای بنیادی استوار باشد. خیلی مواقع، رویکردهای ما ایدئولوژیک میشوند و همین امر منجر به فساد میشود و خیلی از مواقع راهکارهایی که داده میشود راهکارهایی هستند که منافع مادی را در پی دارند لذا باید خطمشیگذاری دانش مبنا را در کنار دانشِ سودمند پیگیری کنیم. این رسالت حکمرانی علم و فناوری است. ما میبینیم اندیشکدههایی به یکباره تشکیل میشوند و متأسفانه از بیتالمال ارتزاق میکنند که بنده اسم آنها را شبکه اندیشکدههای انگلی میگذارم که برای اثبات وجود خودشان، کارکردی غیر از مصرف بودجه و دادن شعارهای زیبا ندارند؛ در حالیکه اندیشکدههایی وجود دارند که به مرور شکل گرفته و به تولید دانش مفید میپردازند و باید مورد حمایت قرار گیرند.
انتهای پیام