محسن عزتی، روانشناس اجتماعی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان درباره فحاشی در میان کودکان و نوجوانان اظهار کرد: در جوامع انسانی همواره فحاشی در همه گروههای سنی وجود داشته است. انسان هیجان ناشی از خشم و ناراحتی را در قالب رفتارهای کلامی و غیرکلامی بروز میدهد؛ بروز کلامی خشم همان فحاشی است و بروز غیرکلامی آن در زبان بدن نمود پیدا میکند؛ برای مثال ابرو در هم کشیدن و بد نگاه کردن به کسی همان بروز خشم بهصورت غیرکلامی است.
وی افزود: آنچه فحاشی کودکان و نوجوانان را از بروز این رفتار در بزرگسالان جدا میکند، این است که گروه سنی خردسال این رفتار را با مشاهده و الگوگیری از افراد پیرامون خود، گروه همسالان یا رسانههای اجتماعی و فضای مجازی انجام میدهد که امروزه به آسانی در دسترس این گروه سنی قرار دارد؛ به عبارت دیگر خود خالق آن نیست، بلکه آن را از بزرگسالان الگوبرداری میکند.
این روانشناس اجتماعی تصریح کرد: مهمترین تفاوت فحاشی در کودکان و بزرگسالان این است که کودکان بار معنایی کلمات، واژهها و اصطلاحاتی که بهکار میبرند، نمیدانند. کودکان بهویژه در گروه سه تا چهار سال، کلمات یا رفتار را میبینند و تکرار میکنند؛ سپس با واکنش والدین مواجه میشوند. نوع واکنش بزرگسالان چنین رفتارهایی را در کودکان تداوم میبخشد و باعث میشود تا در شرایط خاصی دوباره آن رفتار را تکرار کنند. اینکه بدانیم در دورههای زمانی گوناگون، فحاشی اجتماعی در گروههای سنی مختلف جامعه ایران به چه صورت بوده است، آماری در دست نیست.
وی گفت: امروز تحولات اجتماعی و بیننسلی در جامعه ایران رخ داده است و به نظر میرسد با وجود همه پیشرفتها در زمینه علم و رسانه، متأسفانه شاهد نوع جدیدی از فحاشی در میان گروههای سنی گوناگون هستیم. خانوادههای زیادی نگران بروز فحاشی در فرزندان خود هستند و برای حل این مشکل به مشاور مراجعه میکنند تا راه چارهای برای کاهش این رفتارها در فرزندان خود بیابند.
عزتی درباره نقش گروههای مرجع در بروز رفتارهای خشونتآمیز از جمله فحاشی اجتماعی در کودکان و نوجوانان تأکید کرد: دو دلیل عمده برای پرخاشگری کلامی و فحاشی اجتماعی در کودکان و نوجوانان جامعه ایران وجود دارد. اولین و مهمترین این دلایل، رسانههای جمعی و فضای مجازی است، بهطوری که گوشیهای همراه، تبلتها و... مملو از محتواهایی است که گروههای سنی گوناگون آنها را برای افزایش دنبالکنندههای خود منتشر میکنند.
به گفته وی، اینکه خانوادهها به توانمندی کودکانشان در فضای مجازی و پرسهزنی آنها در این فضا افتخار میکنند، نوعی آسیب اجتماعی است. وقتی کودکان بعضی واژهها و اصطلاحاتی را که مناسب سنشان نیست، از فضای مجازی یاد میگیرند و با زبان کودکانه خود تکرار میکنند، برای برخی خانوادهها جذاب است و از آن استقبال میکنند که در لابهلای آنها، اصطلاحات پرخاشگری کلامی هم یافت میشود.
این روانشناس اجتماعی ادامه داد: فضای مجازی و ابزارهایی که امروزه بهوفور در دسترس فرزندان ما قرار دارد، از جمله عوامل اصلی فراگیری رفتارهای مبتنی بر فحاشی و پرخاشگری دهانی است؛ این عامل حتی باعث شده تا کنترل و تربیت کودکان از دست خانوادهها خارج شود و عمده کار تربیت فرزند از طریق این فضا صورت گیرد. بعضاً میبینیم سرود یا ترانهای که در شبکههای اجتماعی فراگیر شده است، در یک زمان هم در شمال تهران و هم در روستایی دورافتاده در مناطق مرزی ایران مورد استفاده و استقبال قرار میگیرد؛ این فراگیری باعث شده تا شاهد گسترش روزافزون فحاشی در کودکان باشیم.
وی درباره دلیل دوم افزایش فحاشی و پرخاشگری کلامی در کودکان و نوجوانان توضیح داد: والدینی که برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود یا شانه خالی کردن از مسئولیت مراقبت و تربیت فرزندانشان و رسیدگی به امور شخصی خود، نظارت بر کودکان را کاهش میدهند، باعث میشوند که کودکان و نوجوانان در این فضای خطرناک رها شوند، زیرا شبکههای اجتماعی در کشور ما هیچ چارچوب و حدود مشخصی ندارد.
عزتی بیان کرد: اساساً فحاشی همیشه برای بچهها بار معنایی منفی ندارد؛ همچنین آنها در بعضی از موقعیتها واژه یا اصطلاحی بهکار میبرند که از نظر بزرگسالان و محیطهای اجتماعی پسندیده نیست، ولی استفاده از همان واژهها در گروههای سنی بزرگسال نشانه صمیمیت و احساس راحتی افراد با یکدیگر است، بهطوری که بعضاً کاربرد تعدادی از اصطلاحات که در جامعه، فحاشی شناخته میشود، در میان گروههای دوستی نوجوانان اصطلاحاتی رایج است که نه تنها ناپسند نیست، بلکه باعث تعمیق رابطه میان آنان میشود.
وی درباره نحوه مواجهه صحیح والدین با فحاشی کودکان تصریح کرد: ظهور پدیده فحاشی ناشی از بروز تفاوتهای نسلی عمیق در میان نسلهای مختلف جامعه است. به والدین کودکان سه تا 6 سال توصیه میکنم زمانی که فرزندانشان پرخاشگری کلامی از خود بروز میدهند، از برخوردهای جدی و خشونتآمیز برای نفی عمل کودک خود پرهیز کنند؛ زیرا این رفتارها باعث تداوم فحاشی در کودکان میشود.
این روانشناس اجتماعی توصیه کرد: والدین باید بدانند که کودکان از بار معنایی و ارزش اجتماعی کلمات توهینآمیز که از دیگران الگوبرداری میشود، آگاه نیستند؛ لذا در گروه سنی خردسالان بهترین مواجهه نادیده گرفتن و بیتوجهی والدین است. والدین با تداوم این عکسالعمل، رفتار پرخاشگرانه کلامی فرزند خود را از بین میبرند. زمانی که ما با رفتارهای غیرمنطقی و نادرست خود با بچهها رفتار میکنیم، آنها برای مقابله با ما و اذیت کردن بزرگسالان، در حالت رویارویی با والدین، این اصطلاحات را بیشتر به کار میبرند تا باعث رنجش آنها شوند؛ لذا بروز رفتارهای عالمانه، بالغانه و عاقلانه از سوی والدین باعث از بین رفتن پرخاشگری کلامی در کودکان میشود.
به گفته وی، در سنین جوانی که افراد رسماً وارد محیطهای اجتماعی میشوند، صحبت کردن با بچهها، روشنسازی فضای فرهنگی خانوادهها و بیان ادبیات مناسب خانواده، بهترین راهکار برای حل این مشکل است. خانوادهها باید بتوانند همواره از راه دوستی، صمیمیت و احترام به فرزندان خود برای تصحیح رفتارهای نادرست و ارائه جایگزین مناسب به آنها اقدام کنند. حفظ حرمت و احترام به شخصیت کودکان نکته بسیار مهمیست که والدین باید رعایت کنند. ترساندن کودکان برای از بین بردن رفتاری در آنها راهکار پایداری نیست؛ زیرا باعث میشود که در دیگر محیطها و به دور از چشم والدین به کار ناپسند خود ادامه دهند.
عزتی تصریح کرد: معیار ارزیابی این مسئله که چه ادبیاتی، فحاشی محسوب میشود، این است که بدانیم جامعه درباره آن چه تصمیمی میگیرد و برآیند مردم از اینکه چیزی را خوب یا بد بدانند، به ارزش تبدیل میشود؛ لذا باید به بررسی برآیند جامعه بپردازیم و ببینیم که آیا از نظر جامعه به کار بردن یک واژه، فحاشی است یا نه؛ همچنین نمیتوان نظر گروه کوچکی از کودکان و نوجوانان را به کل جامعه تعمیم داد و همه آنها را به یک چشم نگاه کرد؛ بنابراین برآیند اجتماعی نسبت به یک موضوع اهمیت بسیاری دارد.
وی بیان کرد: تعمیم پرخاشگریهای کلامی یک گروه سنی نوجوان در گستره مکانی محدود به کل جامعه درست نیست. شاید کاربرد اصطلاحی در میان نوجوانان یک شهر یا شهرستان معمول باشد، ولی به این معنا نیست که همه نوجوانان آن منطقه آن اصطلاح را به کار میبرند؛ در چنین شرایطی نمیتوان کاربرد آن اصطلاح را فحاشی اجتماعی تلقی کرد و به کل جامعه تعمیم داد.
این روانشناس اجتماعی درباره افزایش فحاشی جنسی در میان کودکان و نوجوانان توضیح داد: امروزه شاهد بحران بلوغ زودرس در کودکان و نوجوانان هستیم که مورد غفلت قرار گرفته است. نسل کودک و نوجوان ما تحت تأثیر عواملی از جمله تغذیه، سطح آموزش، رسانه و... بلوغ جنسی و جسمی را زودتر از سن طبیعی آن تجربه میکنند. ما تغییر و تحولات جسمی فرزندانمان را مثل تغییر تن صدا بهوسیله حواس پنجگانه متوجه میشویم، ولی تغییرات روحی آنان را که باعث فهم مسائل جدید میشود، درک نمیکنیم و مورد توجه قرار نمیدهیم.
وی افزود: والدین نگران بلوغ زودرس جنسی و جسمی فرزندانشان هستند، ولی از نظر روحی و روانی توجهی به آن ندارند. یکی از دلایل افزایش فحاشی جنسی در میان نوجوانان، همین بیتوجهی والدین است؛ به نظر میرسد که افراد در سنین نوجوانی معنای واژههایی از این دست را میدانند. غالباً در فضای اینستاگرام با این نوع ادبیات مواجه میشویم که در دسترس آسان کودکان هم قرار دارد. کودکان ما به سرعت معنای اصطلاحات ناشناختهای را که در رسانه و فضای مجازی به گوششان میرسد، از والدین خود جویا میشوند.
عزتی اظهار کرد: بچهها زمان زیادی را بدون نظارت والدینی که در محل کار خود بهسر میبرند، با فضای مجازی و رسانه سپری میکنند و توانایی پرسه زدن در هر فضایی را دارند؛ بنابراین میتوانند از هر چیزی الگوبرداری کنند. بچههای زیادی در جامعه ما از طریق این فضا مورد سوءاستفاده قرار گرفتند؛ همین که از کودکی خردسال فیلم میگیریم و در فضای رسانهای به اشتراک میگذاریم، نوعی سوءاستفاده است. گمان میکنیم کودکان کار فقط در خیابانهای سطح شهر مشغول به کار هستند، در حالی که افراد زیادی کودکان را دستمایهای برای افزایش بهرهوری خود در فضای رسانه قرار میدهند و از آنها سوءاستفاده میکنند.
وی ادامه داد: با اختیار خودمان فرزندانمان را درگیر فضای مجازی کردیم و برای هیچ محتوایی در این فضا حد و مرزی وجود ندارد. همه کشورها درگیر این بحران شدهاند، ولی واقعیت این است که در کشورهای پیشرفته با تدوین قوانین و آموزشهای لازم به والدین، آنها را نسبت به دسترسی و استفاده درست کودکانشان از اینترنت آگاه میکنند، ولی در کشور ما هیچگونه قانون یا آموزش درستی وجود ندارد؛ مدارس در این زمینه عملکرد بسیار ضعیفی دارند، در دانشگاه هیچگونه نظارتی نیست و همه اینها باعث شده تا کودکان جامعه ما هر روز در معرض فراگیری رفتاری جدید از هر انسانی در سنین، جنسیت و اقوام مختلف باشند که روح و روان آنان را آلودهتر میکند.
این روانشناس اجتماعی توضیح داد: پیش از اینکه جامعه ما با انفجار شبکههای اجتماعی و اینترنت مواجه شود، امید داشتیم که با آموزشهای درست به خانوادهها، شیوه درست رفتار را به نسل جدید منتقل کنیم. در آن زمان تأثیرپذیری کودکان از محیط اطراف و گروه همسالان همواره زیاد بود. در مقام کسی که سالها در حوزه خانواده فعالیت کردهام، فکر میکنم که امروز نقش اثرات محیطی در مقایسه با وراثت بسیار بیشتر است.
وی اضافه کرد: وضعیت امروز به صورتی است که محیط آثار بهجامانده از وراثت را بهطور کامل میتواند تغییر دهد؛ اگر دقت کنیم، میبینیم که انسانها چهره خود را که بیشتر از هر چیزی تحت تأثیر وراثت قرار دارد، با عملهای جراحی تغییر میدهند. همین محیط بر وراثت و ژنتیک فرزندان ما تأثیر میگذارد؛ یعنی میبینیم که محیط حتی میتواند ذات انسانها را هم تغییر دهد. انسانی که بر اساس ویژگیهای ژنتیکی و ذاتی انتظار میرود خوشاخلاق، دستودلباز و خیرخواه باشد، تحت تأثیر مداوم فضای اطراف میتواند به انسانی متفاوت تبدیل شود.
عزتی گفت: والدینی را میبینیم که بابت تغییر رفتار و روحیات فرزندانشان تحت تأثیر مستمر محیط و فضا نگران هستند؛ بنابراین میتوان به نقش و اهمیت عنصر محیط در شکلگیری رفتارها و شخصیت بچهها پی برد. پیام این مسئله این است که دستگاهها و نهادهای متولی باید با قدرت و آمادگی فراوان و با استفاده از دانش کاربردی برای پرورش نسلهای آینده تلاش کنند، ولی متأسفانه هنوز شاهد چنین تلاشی در این حوزه نیستیم؛ رها شدن کودکان در این فضا باعث تغییر ارزشها و هنجارها میشود، بهطوری که شاید به مرور زمان همین مسئله، فحاشی پنداشته نشود و به راحتی در جامعه مورد استفاده گروههای گوناگون قرار گیرد، بدون اینکه کسی به ناپسند بودن آنها اعتراضی داشته باشد.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام