نسخه‌های امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه ناجی بشریت است + صوت
کد خبر: 4195947
تاریخ انتشار : ۰۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۰
حجت‌الاسلام‌والمسلین رهبراسلامی در گفت‌وگو با ایکنا:

نسخه‌های امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه ناجی بشریت است + صوت

عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان با تاکید بر آنکه نسخه‌های امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه ناجی بشریت است تصریح کرد: رویکرد تبیین معارف برای جوان امروز نیازمند به‌روزرسانی است و توفیق این مهم در بروز محبت و اخلاق در رفتارهای اندیشه‌ورز تبیین‌گر رُخ‌نمایی می‌کند.

بسیاری از پژوهشگران، شارحان و مفسران کلام‌الله مجید؛ «نهج‌البلاغه» را برادر کتاب آسمانی مسلمانان می‌دانند و می‌شناسند. اثری که در اوج فصاحت و بلاغت، بازتابی از سلوک و منشِ اَبَرمردی است که در هر بزنگاهی در مسیر معرفت‌جویی و تحقق معنای ناب عرفان می‌توان او را نمونه‌گون و نادر برشمرد.

شناخت همین مهم است که باعث شده نهج‌البلاغه به بیش‌از ۱۸ زبان بین‌المللی ترجمه و در حوزه زبان فارسی نیز ۱۰۰ مترجم در راستای انتقال مبانی معرفت‌بخش و بصیرت‌افزای آن دست به قلم برده و به زبان فارسی این اثر را به ترجمان نشسته‌اند.

اما در پس گذار قرون و چنبره مدرنیته؛ نسل جوانِ امروز در سایه هم‌نشینی با فضای رسانه، در قالب تعدد و تشتت زبان رسانه‌های مختلف و غوطه‌ور بودن در فضای مجازی با جهان بدون مرزش؛ به گویش، بینش و نگرشی رسیده‌اند که روایت‌های مطنطن، ثقیل و سنگین مترجمان نهج‌البلاغه در قالب ارائه مبانی معرفت‌بخش این اثر سترگ در ارتباط‌گیری با این نسل و زبانش گاه نه تنها راه به‌جایی نبرده که حتی باعث فاصله گرفتن جوانان از چنین دست از آثار هویت‌بخش در مسیر «مبانی معرفتی» آدمی شده‌ است.

بر همین اساس بود که حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی رهبراسلامی، محقق، پژوهشگر و عضو هیات علمی گروه کعارف اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان با جهدی متفاوت و در قالب تجربه چهار دهه هم‌نشینی و انس با نهج‌البلاغه و قرآن، دست به ترجمه و نگارش مجلد پنج جلدی «نهج‌البلاغه جوان، بر شانه‌های اقیانوس» رد. اثری که گروه هدف مخاطبانش را جوانان و قلم راقمش را به سمت زبان ادبی و جهان زیبایی‌شناسانه زبانِ نسل جوان هدایت کرد.

در بخش دوم گفت‌وگو خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) با حجت‌الاسلام‌والمسلمین رهبراسلامی با محوریت نهج‌البلاغه؛ رویکرد جهاد تبیین، شیوه ارتباط‌گیری دامنه علما با استناد به آموزه‌های گهربار این اثر سترگ و رسیدن به زبان ارتباطی نسل امروز در حوزه معارف و مبانی دینی و تبیینی را به بحث گذاشته‌ایم که در ادامه از خاطر شما می‌گذرد.

نسخه‌های امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه ناجی بشریت است / لزوم به روز رسانی رویکرد تبیین معارف برای جوان امروز + صوت

در فصل قبلی گفت‌وگو جناب رهبر؛ یکی از اضلاع مثلثی که برای ترجمه و نگارش مجموعه «نهج‌البلاغه جوان، بر شانه‌های اقیانوس» ترسیم کردید بر حوزه «شبهات» استوار بود. اگر به فرمایشات مقام معظم رهبری نگاهی داشته باشیم؛ ایشان چه در حوزه معارف و مبانی دینی و چه در حوزه رویکردها و مطالبات کُنش‌گرانه اجتماعی تأکید دارند که باید با نسل جوان امروز باید با زبان آنها صحبت کرد. ویژگی‌ای که شما برای ترجمان مجموعه پنج جلدی خود انتخاب کردید. گویش، بینش و روش نسل امروز در سایه هم‌نشینی با تعدد رسانه‌ها دست‌خوش تغییر شده است. از سوی دیگر گاه رسانه‌های معاند و گاه گل به خودی‌هایی که برخی رسانه‌های امروز داخلی می‌زنند این مولفه را می‌شنویم که چنین آثاری (نهج‌البلاغه) مربوط به چهارده قرن پیش است و برای امروز کاربردی ندارد. به اعتقاد شما با جوانان امروز با چه زبانی می‌توانیم سخن بگوییم تا آنها را به مسیر عرفان با محوریت نهج‌البلاغه دعوت کنیم؟ رویکرد شما را در ساحت نسل جوان امروز؛ زبان او و ارتباطش با نهج‌البلاغه جویا می‌شوم؟

سوال بسیار جذاب و زیبایی است. یکی از استادان ما در دوران حوزه و درس طلبگی که به شیخ رساله معروف است حرف جذاب و جالبی می‌زند. او می‌گفت: روزی جوانان ما راحت می‌نشستند و با آرامش غذا می‌خورند. آرام‌آرام دیدند که جوان گرفتار مشکلات روزانه است و برای او ساندویچ درست کردند. سپس دیدند گرفتاری‌های او بیشتر شد و برای او آب‌میوه آماده کردند. در حوزه خوراک معنوی هم معتقدم که داریم به این‌سو گام برمی‌داریم.

امروز بیش از هر زمانی نیازمندیم تا هنرمندان این نوشتارهای مفصل را به‌ صورت یک بسته کوچک و مفید درآورند و به جوانان ارائه دهیم. خدا را شاکرم به شخصه در این 32 سالی که در رسانه بودم اینکار را انجام داده‌ام. گاهی به من می‌گفتند که یک دقیقه وقت داری که بحث ولایت فقیه را جمع‌بندی کنم! خدا را گواه می‌گیرم که من این کار را در یک دقیقه انجام دادم و با خود گفتم که جوان نمی‌رسد. جوانی که الان در تاکسی حضور دارد و در حال شنیدن این برنامه است شاید وقت دیگری نداشته باشد.

در فضای مجازی نیز همین کار را با همراهی تعدادی از فرزندان معنوی‌ام انجام داده‌ایم. به پیشنهاد یکی از عزیزان سال 1394 وارد یکی از همین نرم‌افزارهای فضای مجازی شدیم و کانال «کشتی طوفان‌ها» را ایجاد کردیم. در این کانال فضل انتقال بسیاری از معارف دینی را به بخش‌های دو دقیقه‌ای اختصاص داده‌ایم. الان که با شما صحبت می‌کنم حکمت‌های گزیده را از آخر نهج‌البلاغه آغاز کرده و نوشته‌ام. یا بخشی به نام «شکوفه‌های کوفه» را در همین کانال با مخاطبان قسمت کرده‌ایم. امروز زمانی است که باید برویم و ببینیم سلوک، منش، اخلاق و رفتار امیرالمؤمنین(ع) چه شکوفه‌هایی را برای پیروانش به ارمغان آورده است. یا بخش «حکمت‌های راه‌گشا» را در قالب فایل‌های چهار دقیقه در این کانال به اشتراک گذاشته‌ایم و استقبال بسیار عالی بوده‌ است.

این همان بازخوردی است که از آن صحبت کرده‌ام. همین تجربه‌ها نشان می‌دهد که نسل امروز جز اندکی از آنها، چیزهای تفسیری را نمی‌خواند. شاید از 1000 جوان تنها 10 نفر به سراغ خواندن کتاب «تکاپوی اندیشه‌های» زنده‌نام علامه جعفری بروند و مابقی 990 نفر به‌ دنبال یک جزوه شش صفحه‌ای می‌گردند. اینجاست که ما می‌توانیم در وسایل نقلیه عمومی چون اتوبوس و مترو کار فرهنگی با محوریت مبانی معرفت‌بخش دینی بر اساس آموزه‌های قرآن و نهج‌البلاغه انجام دهیم. با طراحی تابلوهایی در قالب طرح و لعابی جذاب به مسافران وسائل نقلیه عمومی از حکمت‌های قرآن یا نهج‌البلاغه بگوییم. امروز شاید مسیر انتقال رمزوراز حکمت‌های دینی و عرفان علوی در قالب گفت‌وگو با نسل امروز در زمانی باشد که آنها وارد مترو می‌شوند.

کد

برای نسل امروز ابتدا باید این کارها را انجام دهیم تا آرام‌آرام او را جذب کنیم. با این کارها ابتدا باید جوان را درگیر عطر حکمت و معرفت قرآنی و نهج‌البلاغه کنیم. درست به مانند توصیه ظریفی که سروده: «چون شیشه عطری که درش گم‌شده باشد»؛ این شیوه تبلیغ برای جوان امروز جذاب و جالب است. امروز باید از برگزاری کنگره‌ها و سمینارها عبور کنیم؛ رویدادهایی که در آنها مدام شاهد کُلی‌گویی، کُلی‌گویی و کُلی‌گویی‌ها هستیم.

نسخه‌های امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه، بشریت را نجات می‌دهد. حال به این بشری که به‌ دنبال عرفان‌های کاذب می‌رود باید به زبان خودش بگوییم که کجاهای نهج‌البلاغه او را نجات می‌دهد. این گفته‌ها و راه‌های ارتباطی باید به‌ صورت یک بسته جمع‌وجور و مرتب دربیاید و در اختیار او قرار گیرد.

متاسفانه به شخصه هنوز موفق نشدم که مکتوبات آن را به اتمام برسانم اما با کار نمایه‌ای در جلد پنجم این مجموعه این تمهید را فراهم کرده‌ایم. به خیلی از فضلا و علما نیز این اشارت و درخواست را داشته‌ام که ما این کار را کردیم و شما هم بیایید و یک مقدار این شمش‌های امیرالمؤمنین را به انگشتر بدل کنید. حرف‌های امیرالمؤمنین مانند شمش است. ساختن انگشتر کار می‌برد و ظرافت می‌طلبد. ما نیز باید معارف‌مان را به نوعی ارائه کنیم که فردا، فرد مخاطب ما تکلیف خود را بداند. به عنوان مثال چند روز پیش در جلسه اندیشکده معنویت الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت حضور داشتم. در آن جلسه نیز با تاکید گفتم «معنویت» را نمی‌توانیم با مقوله‌های کلی تعریف کنیم و گسترش دهیم. باید آن را جزئی و ریز کنیم.

نسخه‌های امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه ناجی بشریت است / لزوم به روز رسانی رویکرد تبیین معارف برای جوان امروز + صوت

این دست از الگوها میان بزرگان انقلاب و علمای تاریخ معاصر نیز نمونه‌های مختلفی داشته و دارد؟

بله، به تحقیق! ببینید وقتی عرفان را مطرح می‌کنیم، باید به جوان بگوییم که شب سیزده رجب اگر این مراقبت‌های جزئی را داشته باشید دلتان مصفا می‌شود؛ دلتان مصفا شد، آن زمان فُرهان را تشخیص می‌دهد. فُرهانی خدا نازل کرده و فُرهانی درون تو شکل می‌گیرد که این کار را و این شیوه را تجربه کنی تا مسیر دریافت درست عرفان از سرچشمه‌های اصیل و ناب آن چون قرآن و نهج‌البلاغه را دریابی. امروز شاهدیم وقتی عالِمی در گوشه‌ای عرفان ناب را تجویز می‌کند جوان‌ها بسیار از آن استقبال می‌کنند. ما نباید فقط به کلیات، سمینارها و کتاب‌های قطور اکتفا کنیم. باید اینها را به‌صورت بسته قابل‌ اجرا ارائه کنیم.

باید بپذیریم که به واقع لازم است تا با نسل امروز به زبان همین نسل صحبت کنیم. ببینید قرار بود برای یک عالِم اخلاقی بزرگ بزرگداشتی برگزار شود. آن عالم خدمت رهبر معظم انقلاب رسیده بودند و حضرت آقا فرمودند باید صحبت‌های ارزنده این عالم مخاطبان خاص خودش را پیدا کند. جمله‌ای بسیار زیبا! یعنی آنکه برای مخاطبان جوان امروز باید رویکرد خود را به روز رسانی کنیم. ما نمی‌توانیم با هر زبانی در رسانه‌هامان از رسانه‌های مستقیم تا فضای مجازی با مردم صحبت کنیم.

وقتی امام‌خمینی(ره) در همان زمان صحبت خود را برای سخنرانی آغاز می‌کردند، می‌گفتند: «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم امروز ملت ما می‌داند که...» چون می‌دانست که فرصت‌ها و حوصله‌ها کم است. امام راحل بعد از گرامی داشتن نام خداوند به سراغ حرف اصلی خود می‌رفتند؛ اما امروز شاهدیم که گاهی برخی از بزرگان ما قبل ‌از آن‌که بخواهند ورود به بحث داشته باشند چند دقیقه خطبه و تمام خطبه را به زبان عربی می‌خوانند. این خوب است؛ اما جوان امروز زود ارتباط خود را قطع می‌کند.

بیشتر بخوانید:

نهج‌البلاغه ثمره درخت معارف اسلام است

اجازه بدهید از خود مثالی بزنم. من برای صحبت‌های خود از همان الگو استفاده می‌کنم. می‌گویم: «بسم الله الرحمن الرحیم» سپس بعد از درود فرستادن به حضرت حجت(عج) می‌گوییم: «عزیزان امروز قرار است درباره‌ این مسئله...» همین اقدام ساده باعث می‌شود همین که جوان بخواهد حواسش پرت شود دوباره معطوف به جلسه و درس ‌شود!

این‌ها اموری است که کار و تجربه شده و جواب داده است. علامه بزرگوار شهید مطهری نیز در سخنرانی‌هایشان این کار را انجام داده و بسیار مختصر، بسته‌بندی شده و جزئی فرمایشات‌شان را به مخاطبان ارائه می‌دادند.

آن روی دیگر سکه هم وجود دارد. به عنوان نمونه زمانی شاهد حضور جمعی از علما در جایی هستیم که در آن جمع اهل علم حضور دارند. با چنین ظرفیت حضوری می‌توان با سنجش شرایط، بحث را با مقدمات گسترده‌ای آغاز و ادامه داد. این شنجش شرایط و شیوه انتقال یحث بی‌تردید تأثیرات مثبت خود را بر مخاطبان محافل خواهد گذاشت.

کد

تردیدی در این مسئله وجود ندارد که نهج‌البلاغه در زمان حضرت علی(ع) با رویکرد تبیین اندیشه و معارف زندگی مسلمانان با هدف رستگاری و سعادت آنها توسط مولای متقیان گفته و تدوین شده است. امروز نیز با توجه به رویکرد مقام معظم رهبری در حوزه «بیانیه گام دوم» و در ادامه در حوزه رسالت «جهاد تبیین» که معظم‌له به آن اشاره داشته‌اند، در همین گفت‌وگو مؤلفه‌های متعددی در فصل بسیاری از گفته‌های شما با محور نهج‌البلاغه بیان شد که این تالیف شریف را یکی از اصلی‌ترین مسائل تبیین معارف و تبیین اندیشه‌های اسلامی در راستای گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی خطاب قرار دادید. با نگرش تبیینی، جهان زیبایی‌شناسانه و روایت ادبی در ترجمان نهج‌البلاغه که در این مجلد پنج جلدی برگزیدید چگونه می‌توانیم مسیر تبیین جوانان این نسل را در حوزه معارف و اندیشه‌های اسلامی به‌ عنوان یکی از اصلی‌ترین مسیرهای رهایی و سعادت آنها با اتکا به معارف نهج‌البلاغه با هدف نگرش تبیینی ریل‌گذاری کنیم؟

گمان می‌برم ما ابتدا برای ایجاد ارتباط  نیازمند احداث پل هستیم. این پل باید استحکامات خود را داشته باشد. این پل باید امکان رفت و آمد داشته باشد. منظور از رفت و آمد هم بروز محبت و اخلاق در رفتارهای یک اندیشه‌ورز تبیین‌گر است.

جوانی به من پیام داده و گفته می‌خواهم در بحث اخلاق در کلاس‌های شما حاضر شوم؛ اما مردد بودم تا دیدم که در فلان نشست ناگهان در میان صحبت‌های‌تان سرتان را برگرداندید و لبخند زدید. همین حرکت شما تردید من را برطرف کرد. این همان پل است.

امروز فرض واجب است که ژست اینکه ما دست‌نیافتنی هستیم را باید رها کنیم. خود رهبر معظم انقلاب قهرمان این صحنه هستند. زمانی‌که بچه را در آغوش می‌گیرد، با او صحبت می‌کند و ارتباط برقرار می‌کند. خوشبختانه برخی از علما همین شیوه را سرلوجه اقداماتشان قرار داده‌اند. شهید سلیمانی در حین نماز شاخه گل را از فرزند شهید تحویل می‌گیرد. رسول خدا(ص) از منبر پایین می‌آیند و زمانی‌که یکی از این دو بزرگوار میان امام حسن(ع) یا امام حسین(ع) به زمین خورده‌اند، او را بلند می‌کند، مورد نوازش قرار می‌دهد و بر منبر می‌رود و به ادامه سخنرانی می‌پردازد. اینها همان پلی که به آن اشاره کرده‌ام هستند. ما در زدن پل اول مشکل داریم.

در همین راهروهای معارف دانشگاه صنعتی اصفهان که در این 30 سال از آن عبور کرده‌ام -باور کنید؛ عزیزان خواننده این متن باور کنند؛ دانشجویانی که دانشگاه صنعتی بودند عرض من را تأیید می‌کند- گاه شاهد بودم جوانی از روبرو می‌آید و اصلاً نگاهی به من نمی‌کند. اگر جمعیت باشند کمی سخت است و قرار بر سلام، سلام، سلام کردن می‌گذرد و معتقدم برخی از اینها ساختگی است. از سر صداقت نیست در حالی که عرض ارادت کردن مسئله‌ای دوطرفه است. بارها من برای عرض ارادت و سلام مشتاق بودم و وقتی به همان جوانی که از روبرو می‌آید و توجهی به ما نمی‌کند «سلام» می‌کنم، ناگهان برمی‌گردد و عذرخواهی می‌کند و می‌گوید که «ببخشید، حواسم جای دیگری بود.» با قدرت می‌گویم که این کار بنده نیست. این الگویی است که ما  در سنت نبی خداوند شاهد آن هستیم و آموختیم. این همان پُل است.

ما این پُل‌ها را کم می‌زنیم. در برخی از موارد شاهد هستیم در قالب رفت‌وآمد پیامک‌ها برخی از مدعی‌ها حتی پاسخ «سلام» را نمی‌دهند که من بی‌تعارف برای برخی از مدعی‌های بزرگ متنِ تندی نوشتم که آقا من خدمت شما سلام کردم! سلام مکتوب هم شبهه وجوب دارد؛ نمی‌گویم واجب است؛ اما شبهه‌ای وجود دارد. ناگهان دست‌پاچه می‌شود و می‌گوید «سلام‌علیکم. من را ببخشید.» حرف من این است اگر فرصتی برای پاسخ مکتوب ندارید، صوتی پاسخ دهید. برخی از پاسخ‌های من به شکل صوتی و در عرض کم‌تر از شش ثانیه است! فردی متن مفصلی فرستاده؛ من به او به شکل صوتی پاسخ می‌دهم «السلام علیکم و رحمة الله؛ ان‌شاءالله در اولین فرصت پیام شما را می‌دهم.» این بیشتر از چهار ثانیه نمی‌شود! این همان پُل است.

امام صادق(ع) فرموده‌اند: «معارف ما جاذبه ذاتی دارد. دارای پایگاه فطرت است.» جوان وقتی این زیبایی‌ها را می‌بیند مبهوت می‌شود.

بگذارید باز هم مثالی برای بزنم. استاد بزرگواری از انگلیس به دانشگاه صنعتی اصفهان آمده بود. به یکی از استادان آنجا گفته بود که می‌خواهم در حوزه تکنولوژی و فضای سبز با یک روحانی صحبت کنم. قریب به سه ساعت؛ سه دکتر در آن جمع حضور داشتند و صحبت‌های من و آن استاد خارجی را ترجمه می‌کردند. متوجه شدم که در دو فراز از صحبت‌هایم رنگ او عوض شد و شادمان شد. همان جایی بود که گفتم: «اسلام می‌گوید اگر یک شاخه درخت را بی ‌جا شکستید، گویی بال فرشته را شکستید.» معارف ما این است. می‌گوید: «اگر یک نهالی در دست تو بود و یک ساعت به انقراض عالَم باقی مانده بود؛ آن نهال را در زمین  بکار!» همان استاد خارجی، در ارتباطات بعدی به من گفت که من این دو مثال را در کلیسا برای حاضران در جمع روایت کردم.

کد

همه معارف قرآن، نهج‌البلاغه و احادیث ما از همین دست به شمار می‌روند. منتها روایات سخت هستند و باید برای درک بهتر عموم مردم به زبان ساده، سنجیده و متقن برای مخاطب از آن روایات سخن گفت. الان در فضای مجازی شاهد هستیم که می‌گویند امام صادق(ع) چنین فرمود. با خواندن چنین متنی، تمام بدن من می‌لرزد که آیا واقعاً این جمله کارشناسی شده ‌است یا نه؟! ورود به حوزه معارف و روایات کارشناسی می‌خواهد. نهج‌البلاغه به‌دلیل اتقان سند، خیال آدم را راحت می‌کند و ترس آدم از ترویج مستقیم آن به حداقل می‌رسد.

این همان فصل تلاش شما برای برطرف کردن شبهات در این مجموعه پنج جلدی با زبان جوان و ارجاعات قرآنی است؟

بله! بر همین اساس است که عرض کردم در مواجهه با برخی سخنان بازتاب داده شده بدون کار کارشناسی، گاه شبهاتی پدید می‌آید که من در این پنج جلد سعی کرده‌ام که حتی یک شبهه را واگذار نکنم.

امیدوارم در قالب این گفت‌وگو توانسته باشم علاوه بر پاسخ به سوالات شما، حرف‌ها و رویکردهایی که مدنظر داشتم را با شما و مخاطبان ایکنا در میان گذاشته باشم.

بخش دوم و پایانی

گفت‌وگو از امین خرمی

انتهای پیام
captcha