به مناسبت روز 12 فروردین، روز جمهوری اسلامی، حجتالاسلام و المسلمین حیدر همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان یادداشتی با عنوان «از تربیت دینی تا مردمسالاری دینی» برای ایکنا ارسال کرده است که در ادامه میخوانید؛
مردم ایران در فروردین ماه سال ۱۳۵۸ بعد از آزمون و خطای مشروعیت و مشروطیت و تجارب انباشته تاریخی و مبارزه با انواع استبداد، نظام مردمسالاری دینی را محقق کردند. مردمسالاری دینی، به لحاظ مفهومی متشکل از دو مؤلفه مردمی و دینی بودن است اما به لحاظ مصداقی، در نظام مردمسالاری دینی اراده الهی با اراده انسانی در طول هم قرار میگیرد و مردم مستضعف مجرای تحقق اراده الهی میشوند. از این رو در این نظام دوگانگی خدا و مردم از بین میرود و اراده خدا و انسان در طول هم به وحدت میرسد و توحید عملی در دو ساحت فردی و اجتماعی امکانپذیر است. در ساحت فردی اولیای خاص خداوند به مرحله «و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی» میرسند و رابطه امام و امت شکل میگیرد و در سطح کلانتر مردم یک جامعه به مرحله توحیدی میرسند. وقتی فعل همه جامعه توحیدی شد، در این میان فعل اجتماعی مردم مصداق «و ما رمیت اذ رمیت» میشود.
از این رو قدرت و فعل خداوند از مجرای جامعه توحیدی شکل میگیرد و جامعه دینی ظرف تحقق فعل الهی میشود و این چنین امتی است که ائمه و پیشوای مستضعفین میشوند. همچنان که امام خمینی در پیام 12 فروردین خطاب به مردم ایران فرمودهاند: «خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استكبار را با دست توانای خود كه قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملتهای مستضعف نمود». این همان تحقق اراده الهی از مجرای مستضعفین است اما زمینهساز و شرط برای تحقق فعل الهی، فعل توحیدی مردم است که در بیان رهبر کبیر انقلاب بدین صورت تبیین شده است: «همه و همه به ندای آسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعا لبیك گفتند از این رو قدرت الهی در جماعت ظهور و تجلی پیدا کرد».
نتیجه آنکه با فعل توحیدی اجتماعی، مردمسالاری دینی از دوگانه انگاری مفهومی به وحدت مصداقی رسید. در فرایند تحقق مردمسالاری دینی دو مؤلفه پیشینی و پسینی در نسبت با جامعه وجود دارد که تبیینگر ضرورت تربیت برای جامعه مردمسالار دینی است. یکی از مؤلفههای پیشینی برای تحقق مردمسالاری دینی تربیت انسان با کرامت است. آنگاه میتوان به سمت مردمسالاری دینی حرکت کرد که مردمان جامعه دارای کرامت فردی، اجتماعی، تاریخی و هویتی باشند چرا که اولین تقابل نظام مردمسالار دینی با استکبار است و زمینهساز برای تحقق استکبار در جامعه، استضعاف به معنای به ضعف کشاندن و در ضعف نگه داشتن مردم است و این امر از رهگذر استخفاف صورت میگیرد و منجر به اطاعت از مستکبر میشود.
استخفاف هویتیای که زمینهساز پذیرش استکبار شده، در پیام بنیانگذار انقلاب اسلامی این چنین بیان شده است: «من به ملت بزرگ ایران كه در طول تاریخ شاهنشاهی، كه با استكبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان كردند آنچه كردند ...»، جامعهای که مردم آن خود را، خوار و بیکرامت میپندارد، زمینه پذیرش استکبار و استبداد را خواهد داشت. آنچه که میتواند در تقابل با استکبار قرار گیرد زندگی کرامتمندانه و تربیت انسان باکرامت است. اگر تربیت بر پایه کرامت نباشد، استخفاف شکل خواهد گرفت. زمینهساز برای حاکمیت فرعونی از نگاه قرآن استخفاف است آنگاه که میفرماید: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِینَ». در این آیه استخفاف زمینهساز حاکمیت استکبار فرعونی شده است.
شرط پسینی در تحقق مردمسالاری دینی و شرط عینیت و ادامه آن برقراری اصل عدالت در جامعه دینی است. نبود عدالت، هویت نظام مردمسالار دینی را با چالش مواجه خواهد کرد. در پیام امام راحل که به محتوا و هدف تشکیل چنین جامعهای اشاره میکنند، چنین آمده است: «با رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حكومت عدل الهی را اعلام نمودید. حكومتی كه در آن، جمیع اقشار ملت با یك چشم دیده میشوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یك طور میتابد». در این میان اگر مبنای تربیت انسانی بر پایه کرامت باشد، نتیجه آن تربیت انسان باکرامت خواهد بود که زیر بار استکبار و استبداد نخواهد رفت. در ادامه تربیت انسان عادل است که زمینهساز برای تحقق قوانین و ساختار عادلانه در جامعه خواهد شد. از این رو اجرای عدالت ضمانتگر و شاخص مشروعیتبخش برای نظام مردمسالار دینی است.
انتهای پیام