به گزارش ایکنا؛ در شرایطی که تقریبا ۹ ماه به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا مانده است، دموکراتها در حال انتخاب نامزدی هستند که بتواند دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا را در این انتخابات شکست دهد. با اینکه نامزدهای حزب دمکرات هرکدام دارای شخصیت و همچنین برنامه متفاوتی برای آینده آمریکا هستند، اما همه آنها در شعارها و سخنرانیهای انتخاباتی درون حزبی خود بر یک چیز تأکید میکنند «دونالد ترامپ را باید شکست داد».
در شرایطی که ترامپ با حمایت کامل جمهوریخواهان هم در انتخابات درون حزبی حزب جمهوریخواه و هم در ماجرای استیضاح به پیروزی رسیده بود، برنی سندرز(Bernie Sanders) و سایر دموکراتها در مناظره نامزدهای حزب دموکرات برای معرفی نامزد این حزب برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال 2020، ترامپ و عملکرد وی را به باد انتقاد گرفتند. در این بین اظهارات سندرز در مورد سیاستهای آمریکا تحت زمامداری دونالد ترامپ بیش از همه مورد توجه قرار گرفت.
سندرز با انتقاد از اقدام دولت ترامپ در ترور شهید قاسم سلیمانی گفت: «شما که نمیتوانید راه بیافتید در کشورهای مختلف و بگویید ما شما را ترور میکنیم چون آدم بدی هستید! اگر این کار را انجام دهید، در را برای آشوب جهانی باز کردهاید. چیزی که ترامپ نمیفهمد این است که ما باید تواناییهای دیپلماتیک در وزارت خارجه را تقویت کنیم، نه اینکه فقط دنبال تقویت ارتش باشیم. باید کشورهای دنیا را گرد هم آوریم و بگوییم بیایید اختلافات خود را با مذاکره و گفتوگو حل کنیم».
در این مناظره دیگر نامزدهای حزب دموکرات نیز تأکید کردند که اگر آنها رئیس جمهوری آمریکا بودند، دستور چنین تروری را صادر نمیکردند.
بوتهجج، نامزد پیروز اولین دور انتخابات درون حزبی دموکراتها هم گفت: «این رئیس جمهوری ما را بسیار به جنگ نزدیک کرد. این مسئله با حمله به ژنرال سلیمانی آغاز نشد، از آنجا آغاز شد که ما را از توافق هستهای خارج کرد؛ اکنون زمان آن است که به رسمیت بشناسیم که همه این قدمها ما را به سمت جنگی میبرد که پیامدهای بسیار جدی دارد».
با این همه به نظر میرسد، در شرایطی که ترامپ سرمست از موفقیت اخیر خود در رهایی از استیضاح به دنبال برتری بدون دردسر در انتخابات 2020 است، دموکراتها برای جلوگیری از ریاست مجدد ترامپ بیش از هر زمان دیگری تیغ انتقادات خود را علیه ترامپ و به خصوص سیاست خارجی وی تیز کردهاند. یکی از این انتقادات، عدم تحقق وعده کاهش نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه است.
خاورمیانه همواره برای آمریکا به عنوان یک منطقه استراتژیک سیاسی و اقتصادی مطرح بوده و حضور نظامی آمریکا در این منطقه به خصوص بعد از فروپاشی شوروی به عنوان یکی از دو ابرقدرت آن زمان در اوایل دهه 90 بیشتر به چشم آمده است. جنگ اول خلیج فارس به نوعی بهانهای برای آمریکا بود که با ادعای حفاظت از منافع اقتصادی و سیاسی همپیمانان عرب این منطقه و نیز تأمین منافع صهیونیسم، پایگاههای نظامی خود را در منطقه تقویت و بازار مناسبی را برای فروش تسلیحات خود پیدا کند.
حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه بعد از یازده سپتامبر 2001 و حمله نظامی این کشور به افغانستان و عراق به نوعی به بخشی از سیاست خارجی آمریکا در دوران زمامداری جرج بوش پسر تبدیل شد. بحرانی شدن اوضاع عراق در پی ظهور گروه تروریستی داعش به نظر میرسید که حتی علیرغم تمایل ضمنی باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا مبنی بر خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق و افغانستان این نیروها همچنان در این کشورها به بهانه مشاوره و آموزش نیروهای نظامی حضور داشته باشند.
یکی از وعدههای دونالد ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی وی، کاهش و خروج نیروهای نظامی آمریکایی از خاورمیانه به بهانه هزینههای بالای حضور این نیروها در عراق بود. ترامپ بارها از مداخله آمریکا در خاورمیانه و جنگ عراق انتقاد کرد و آن را باعث تنشهای کنونی در منطقه و ظهور داعش میدانست.
با این همه اوضاع بعد از رسیدن ترامپ به ریاست جمهوری آنطور که وی میخواست پیش نرفت. افزایش تنشها با ایران و افزایش ناامنی از سوی گروه طالبان در افغانستان باعث شد که وعده کاهش نیروهای نظامی در خاورمیانه به نتیجه نرسد و در نهایت افزایش نیروهای این کشور در عراق به دنبال داشت.
حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه جدا از مسائل سیاسی و انسانی از نظر اقتصادی به دولتهای آمریکا فشار آورده است. آخرین تحقیق در مورد هزینههای حضور آمریکا در خاورمیانه که در نوامبر 2019 از سوی انستیتوی بینالمللی و روابط عمومی واتسون در دانشگاه براون(Watson Institute of International and Public Affairs at Brown University) منتشر شد، نشان داد که آمریکا از سال 2001، 6.4 تریلیون دلار برای فعالیتهای تروریستی در خاورمیانه و آسیا هزینه کرده که این مبلغ 2 تریلیون دلار بیشتر از کل هزینههای دولت فدرال در سال مالی 2019 است.
طبق اعلام خزانهداری آمریکا، دولت این کشور 4.4 تریلیون دلار تنها در سال مالی منتهی به 30 سپتامبر هزینه كرد. در بخش دیگری از این گزارش نیز آمده که بیش از 801 هزار نفر در نتیجه مستقیم درگیریهایی که یکطرف آنها ارتش آمریکا بوده است، کشته شدند و از این تعداد، بیش از 335 هزار نفر غیرنظامی بودهاند.
فشارهای اقتصادیای که سیاستهای تروریستی رئیسجمهور آمریکا در خاورمیانه دارد، میتواند به مشابه بمبی ساعتی اقتصاد آمریکا را مورد تهدید قرار دهد. این موضوعی است که منتقدان سیاستهای ترامپ در خاورمیانه به آن اشاره میکنند و اعتقاد دارند که افزایش تنشها با ایران که لازمه آن حضور هرچه بیشتر نیروهای نظامی در خاورمیانه است، در نهایت فشار اقتصادی بیشتری بر دولت این کشور وارد میکند. از سوی دیگر ترور سردار سلیمانی نه تنها باعث نشد که امنیت نیروهای آمریکایی افزایش یابد؛ بلکه اقدام تلافیجویانه ایران و تهدیدهای گروههای مقاومت در منطقه علیه منافع آمریکا را در پی داشت.
با توجه به این مسائل به نظر میرسد که افزایش حضور نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه که حالا مورد انتقاد بخش بزرگی از دموکراتها قرار دارد، علاوه بر اینکه خلاف وعدههای داده شده از سوی ترامپ در مورد تغییر سیاستهای تروریستی آمریکا در خاورمیانه است، در نهایت به ضرر متحدان آمریکا در این منطقه تمام خواهد شد؛ متحدانی که حمایت از آنها در مقابل تهدیدات در نهایت باعث افزایش فعالیتهای تروریستی، ظهور و قدرت گرفتن گروههای تروریستی مانند داعش و در نهایت افزایش بیثباتی در یکی از مناطق حساس جهان به نام خاورمیانه میشود؛ سیاستهایی جنگطلبانه که گرچه به ظاهر با فروش تسلیحات بازار گرمی را برای دولتمردان آمریکایی بهوجود آورده اما در نهایت اقتصاد آمریکا را فلج خواهد کرد.
گزارش از محمد حسن گودرزی
انتهای پیام