به گزارش ایکنا، هفتمین هماندیشی جایگاه مطالعات قرآنی در اعتلای علوم انسانی، با موضوع «باززایی الهیات در عصر پساکرونا»، ششم اسفندماه، به همت پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با همکاری انجمن مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی، به صورت مجازی و با سخنرانی جمعی از اندیشمندان برگزار شد. در ادامه، متن سخنان فروغ پارسا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را میخوانید که با موضوع «مناسکگرایی دینی در دوران پساکرونا» ایراد شده است؛
از نگاه بنده، نوع مواجهه مناسکگرایان دینی به بیماری کرونا جالب بوده است. مناسک به معنای آیینهای نیایش است که در همه ادیان وجود دارد. همچنین اگر بخواهیم دین را تعریف کنیم، ملاحظه میکنیم که دین از منظر اندیشمندان به صورت گوناگونی تعریف شده است؛ عدهای میگویند دین عبارت از دستهای همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی است و در تعریف دیگری میگویند دین عبارت از احساس و تجربههای افراد، هنگام تنهایی است که خود را در برابر هرچه الهی مینامند، مییابند. برخی هم میگویند نمیشود دین را تعریف کرد. در عین حال، با افرادی مواجه هستیم که حقایقی هماهنگ متناسب با نظامهای فکری، ارزشی و پرورشی را که از جانب خدای متعال برای هدایت انسانها مطرح شده، دین میدانند. علامه طباطبایی به عنوان یکی از مفسران بزرگ شیعه معتقد است: دین، عقاید و دستورات عملی و اخلاقی است که انبیا(ع) از طرف خدا آوردهاند و اعتقاد به این عقاید، سبب سعادت انسان در این جهان است.
اگر این تعاریف را کنار هم بگذاریم، مجموعهای از باورها، عقاید، تکالیف و اعمالی که منشأ ماورایی دارند، برآیند این تعریفها هستند که برای دین گفته شده و دین میتواند مجموعه ایمان و اعمال باشد. گفته شده دین، ظاهر و باطنی دارد که برخی مناسک را در جایگاه ظاهر و پوسته دین تعریف کردند. اگر بخواهیم تعریف دقیقتری از مناسک داشته باشیم، باید به مهمترین ویژگی آنها اشاره کنیم که عبارت از نمادین بودن است. مناسک، قوانین رسمی باورهای مذهبی هستند و پوسته و قشر دین را شامل میشوند و این قوانین میتوانند در اشکال و دستورالعملهای خاص یا نقشهایی متجلی شوند که به شرکتکنندگان میدهند.
بحث مناسک از سوی جامعهشناسان دین نیز بررسی شده است و برخی گفتهاند پیامهای امر قدسی که شامل مجموعهای از آموزههای اخلاقی و رفتاریِ خاص مناسک دینی هستند و گفته شده که وظیفه اجرایی کردن آموزههای دینی و اخلاقی بر عهده مراسمهای خاص است که آنها را مراسم آیینی میگوییم. به این ترتیب، میشود گفت مراسم آیینی نوع خاصی از گفتار و اعمال منظم هستند و از آموزههای دینی سرچشمه میگیرند و برای بیان احساسات مذهبی به کار میروند.
در دین اسلام داریم که نماز، عمود دین است و نماز نوع خاصی از گفتار و اعمال منظمی است که برای ما تکلیف شده و برآمده از آموزههای دینی است. در بیشتر موارد، این مناسک با سنت و تاریخ مردم یک منطقه پیوند خورده و جزئی از فرهنگ آنها شده است. میتوان دید مناسک و مراسم مذهبی در همه ادیان اهمیت دارند که اعم از ادیان توحیدی و غیرتوحیدی است که مناسک و شعائر خاص خود را دارند و چیزی که جامعهشناسان دین به آن تأکید کردهاند و بسیار برجسته است، اینکه نهادهای پرقدرتی برای پاسداری از این مناسک ایجاد شدهاند.
این مناسک مذهبی علیرغم اینکه برآمده از آموزههای مذهبی هستند، با سیاست و اقتصاد نیز ارتباط دارند. «دورکیم» میگوید مراسم مذهبی قدرت اخلاقی جامعه را آشکار میکند و احساسات اخلاقی را تقویت میکند و معتقد است مناسک، کارکرد انجسامبخشی گروهی جامعه را بر عهده دارند. در دین اسلام و آموزههای قرآن نیز بر این کارکرد تأکید شده است و خدا به تعظیم شعائر اشاره داشته است. اعمال عبادی در دین اسلام، مانند نماز، روزه، حج و مناسک دیگر از جمله مواردی هستند که در همه مذاهب به صورت یکسان وجود دارد، اما در تشیع به واسطه میراثی که از امامان شیعه داریم، حجم این مناسک فزونی قابلتوجهی دارد. اعمال و مناسک در تشیع یک نقش پُررنگتری از مذاهب دیگر دارند. نمازهای مستحب، اوراد، دعاها و ... توصیه شده است که شاید در مذاهب دیگر اسلامی وجود نداشته باشند.
مجموعه این دعاها و زیارات در کتب مختلفی جمع شده که مهمترین آنها مفاتیحالجنان است. اگر به مناسک شیعی توجه خاصی داشته باشیم، میفهمیم زیارتنامهها بخش عظیمی از این کتاب را تشکیل داده است و مدفن و مضجع امامان شیعه و امامزادگان، مکانهای مقدسی هستند که زیارت آنها در سنت شیعیان توصیه شده و ثواب زیادی دارد. این زیارتها به قدری اهمیت دارد که علاوه بر تقدس مکان محل دفن این بزرگواران، با قداست کل آن شهر نیز مواجه هستیم. شهرهایی مانند نجف، مشهد، کربلا و شهرهایی از این دست، مقدس تقلی شدهاند. زیارت حرم امامان البته آداب خاصی دارد و در کتب مربوطه، ثبت شده است. اما بهینه کردن روند زیارت و اداره این اماکن و جمع نذورات و مدیریت اموالی که ارادتمندان امامان به ایشان وقف کردند، نیازمند سازوکاری است که تولیت آستانها را تشکیل داده است.
حجم عظیم مناسک شیعه، مرهون زیارات است و باید مراسم عزاداری امام حسین(ع) و دیگر ائمه(ع) را نیز در شمار گونههایی از زیارت دانست. زیارت مرقد امامان به قدری در آموزههای شیعی مهم است که در برخی از روایات، ثوابی برابر حج دارد و شاید بشود گفت، این یک توجهی است که ما در مذهب شیعه یک مکتب مناسکگرایی داشته باشیم. برگزاری مراسم زیارتی اعم از عزاداریها، مداحیها و مولودیخوانیها نیز در شمار مناسک و یا همان شعائر هستند که همسنگ تقوای قلب است. در مکتب مناسکگرایی شیعی، به هیچ وجه مناسک به معنای ظاهر دین نیست، بلکه اصل و لُب دین است. برقراری آن مناسک به نوعی حفظ دین است و از نگاه مناسکگرایان، برپایی این مناسک واجب است.
اگر بخواهیم خاستگاه قدرت در توسعه این مناسک را بررسی کنیم، به عصر صفوی میرسیم و به لحاظ تاریخی به این واقعیت دست پیدا میکنیم که بسیاری از مناسک شیعی در آن زمان، در دوران صفویه پدید آمدند و نمود اجتماعی پیدا کردند. همین مراسم عزاداری و توسعه و ترمیم بارگاه و مرقد امامان در دوران صفویه اهمیت بیشتری یافته و کارکرد مشروعیتبخشی باری پادشاهان صفوی را به دنبال داشته است که در دورانهای بعدی هم این مناسک و مراسم و شعائر ابزاری کارآمد برای نقد قدرت و محدود کردن آن بوده است. در حقیقت، تحلیل مناسک شیعی در ادوار تاریخی، نشان میدهد که تغییرات محیطی جامعه ایران باعث شده که مناسک و شعائر شیعی از رفتاری مذهبی، به کارکردی سیاسی تحول یابند. در تاریخ ایران، بافت و ساختار استبدادزده قدرت و حکومت و سرکوبشدن گروههای اجتماعی، منجر به این شده که علما از مناسک مذهبی، در جهت نقد قدرت استفاده کنند.
لذا خاستگاه اهمیت مناسک شیعی، مربوط به دوره صفوی است. صفویان در آستانه سده 10 هجری پادشاهی خود را آغاز کردند که برای تحکیم قدرت خود تلاش میکردند تا وابستگی خود را به خاندان پیامبر(ص) نشان دهند و از اینرو بود که هزینههای سنگینی برای ترمیم حرمهای مقدس داشتند و مراسم و مناسک عزاداری عاشورا را اهمیت دادند و به همین دلیل بود که اقدامات آنها، از نوعی تقدس برخوردار بود. اهمیت مذهب شیعه همزمان منجر به پیدایی نهاد دینی و اقتدار عالمان دینی در عصر صفوی شد. صفویان در عین اینکه تلاش کردند برای تحکیم قدرت خود و اثبات مشروعیت خود از مذهب شیعه استفاده کنند و مراسم شیعی را تقویت کنند، همزمان تلاش کردند که علمای شیعه را مورد تحلیل قرار دهند و این تجلیل و احترام، منجر به پیدایی نهاد دینی شد.
پیدایی این نهاد دینی ادامه یافت و در دوران قاجار نیز شاهد گسترش قدرت و عمل دینی بودیم و این روند در دوران قاجار نیز ادامه پیدا کرد، اما در کارکرد این مناسک در این دو دوره، ملاحظه میکنیم که در دوره صفوی، مناسک کارکرد مشروعیتبخشی به حکومت صفویان را داشتند و در دوران قاجار، این کارکرد، تبدیل به نقد ساختار حکومت شد. در طول نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی نیز با کارکردهای سیاسی مناسک شیعی در مورد مراسم عزاداری عاشورا مواجه هستیم که در کنار این مراسم به نقد قدرت میپرداختند و ضعف قدرت را مطرح میکردند. در دوره قاجار از مناسک حسینی در جهت تهییج مردم به ظلم استفاده میشد و در ایام عزاداری محرم و در روند انقلاب مشروطه نیز، سخنرانان استفاده میکردند به اینکه قدرت را مورد نقادی قرار دهند و پیروزی مردم بر استبداد، مرهون مناسک حسینی بوده است که کارکرد سیاسی داشته است. این کارکرد در دوران انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا کرد.
در دوران انقلاب نیز شاهد این بودیم که مناسک شیعه به روند انقلاب و روندی که بسیاری از رهبران انقلاب داشتند کمک کرد تا بتوانند با استبداد و با ناراساییهایی که در حکومت بود مبارزه کنند و با پیروزی انقثلاب اسلامی نیز این روند و کارکرد سیاسیاش رو به گسترش نهاد. امروز با مناسکی روبهرو هستیم که شاید پیشینهای در تاریخ تشیع برای آن پیدا نکنیم. برای نمونه روزها و ایام به نامهایی نامگذاری شده است. تولد حضرت امیر(ع) به نام روز پدر، نامگذاری شده است و یا روز تولد حضرت زهرا(س) که روز مادر نامگذاری شده، مناسکی هستند که پیش از این نبوده است. در این دوران با جشنها و عزاداریهایی نیز مواجه هستیم که پیش از این ثبت نشده است، مثلا با وفات حضرت امالبنین مواجه هستیم.
چیزی که به نظر میرسد در مورد خاستگاه پیدایی مناسک باید بیشتر توجه اینکه، مناسکگرایی علیرغم اینکه کارکردهای خیلی خوبی برای دین داشته، اما اگر رویکردها مبتنی بر اسناد تاریخی نباشد، مشخص نیست تا کی میتوانیم از اینها دفاع کنیم؟ امروزه به مثابه کسانی که در اسناد تاریخی، حدیثی و اسناد اسلامی خود با این واقعیت مواجه میشویم که روز و سال تولد و وفات پیامبر(ص) و ائمه(ع) را به صورت قطع و یقین در هیچ سندی نمیتوانیم داشته باشیم و این سوال وجود دارد که روز شهادت حضرت مسلم یا وفات حضرت امالبنین از کجا پیدا شده است؟ برچسب زدن به روزها، علیرغم اینکه میتواند کارکرد سیاسی داشته باشد، اما اگر خاستگاه دقیقی نداشته باشد، ادامه خوبی هم ندارد. لذا با این مسئله مواجه هستیم که مراسم شیعیان، هر روز در حال گسترش است.
با پیدایی کرونا، سازوکارهای مناسکگرایی نیز تحتالشعاع قرار گرفته است، اگرچه در آغاز کرونا ما با این مسئله مواجه بودیم که مناسکگرایان نمیخواستند پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند و مردم را به توبه و استغفار توصیه میکردند، اما این مناسکگرایی نیز باید تحت تأثیر کرونا باشد و باید تلاش شود تا آموزههای اسلامی و شیعی براساس اسناد و واقعیتهای تاریخی گسترش یابد.
گزارش از مرتضی اوحدی
انتهای پیام