به گزارش ایکنا، خسرو باقری، شامگاه دوشنبه، 10 آبان در نشست علمی «دانشگاه بر سر دوراهی سود و صعود» از سلسلهجلسات هماندیشی حوزه و دانشگاه گفت: بنده مقالهای نوشته و دیدگاه برخی اندیشمندان آمریکایی را بیان کردهام. آنان نگاه فلسفی برون الهیاتی دارند و معتقدند توحید که مدیریت یکپارچه و واحد جهان از سوی خداوند است مورد قبول نیست و مسئله تکثر را مطرح میکنند و همین منطق را برای دانشگاه دارند که از آن به منطق بازار تعبیر میشود.
وی افزود: فعلا در دنیا اقتصاد سرمایهداری حرف اول را میزند. البته مقولاتی مانند عدالت به تدریج وارد نظام سرمایهداری به خصوص کشورهای اروپایی شد، ولی هنوز در دانشگاههای آمریکا استادان از سوی دولت استخدام نمیشوند و قراردادی هستند. شبیه قراردادهای شرکتی و اگر کسی قویتر باشد او را جایگزین میکنند. بنابراین بعد از شکست اقتصاد سوسیالیستی و موفقیت اقتصاد سرمایهداری این منطق بر دانشگاهها هم حاکم است.
باقری بیان کرد: اینکه ما دانشگاه را به بازار و تجارت تشبیه میکنیم استعاری نیست. در باور آنها همانطور که در بازار پارچه فروخته میشود در دانشگاه هم دانش فروخته میشود؛ ولی در منطق اسلامی، دنیا و بازار آن هم متجر اولیاءالله است؛ قرآن کریم فرموده: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ...»(111، توبه) یا «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ»(10، صف)؛ بنابراین وقتی دانشگاه محلی برای تجارت دانش شد، اصطلاحات مشتری و خریدار و فروشنده هم وارد این محیط میشود و آخرین تحولی که ایجاد شده گفتمان بازارمحوری و سود و زیان و مشتری و فروشنده است؛ حتی در خیلی از دانشگاههای آمریکا رئیس دانشگاه یک مدیر مانند مدیر بسیاری از شرکتهاست.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به تحولات دانشگاه مدرن در اروپا و آمریکا، گفت: الان ما هم در دانشگاهها به سمت این مدل در حال حرکت هستیم و در اسناد بالادستی کشور و شعارهای ما بر این مقولات تأکید شده است؛ یعنی تبدیل دانش به ثروت و دانشگاه کارآفرین و ...؛ دانشگاهها به دنبال کارآفرین شدن و خلق ثروت هستند. در مواجهه با الگوی سودگرایانه، چرا از وجوه دانشگاه مدرن این الگو را قبول کردهایم و چرا در دولتهای ما از برنامه چهارم این مقوله وارد استاد دولتی شد؟ آیا این با دانشگاه اسلامی که ما به دنبال آن بودیم سنخیت دارد؟ یا جامعه را بر سر دوراهی قرار میدهد که یک راه قرار است به سمت آسمان برود و راه دیگری که دنبال کسب سود و تجارت و بازار است. وفاداری به شعارهای دانشگاه اسلامی و تبدیل دانشگاه به بازار با هم سازگاری ندارد.
وی با بیان اینکه در منطق اسلام معلمی شغل انبیاء است، تصریح کرد: در این نگاه معلم شخصیت هدایتگرانه دارد و چنانچه انبیاء برای انجام رسالت خود مزدی دریافت نمیکردند، معلم هم برای انجام رسالت خود از کسی طلبکار نبود؛ البته مقصود این نیست که معلمان و استادان نباید پول بگیرند، ولی به دلیل پول به تدریس و هدایت دانشآموز و دانشجو نمیپذیرد. رسالت استاد این نیست که در دانشگاه پول دربیاورد و رابطه استاد و دانشجو در این نگاه رابطهای متعالی و فراتر از رابطه سود و زیان و خریدار و فروشنده است و دانش به جای تبدیل شدن به کالا جنبه متعالی به خود میگیرد.
باقری اظهار کرد: در این نگاه استاد و دانشجو چون احساس مسئولیت دارند، حاضرند که فراتر از مقدار تعیین شده وقت بگذارند، ولی وقتی بحث تجارت مطرح است همانند مغازه و فروشگاه سر ساعت معینی کار خرید و فروش تعطیل است. آیا در منطق دانشگاه اسلامی استاد میتواند به دانشجو بگوید ساعت 5 شده و کار من تمام است؟ البته در منطق تجارت این حرف پذیرفته است، چون معلم یک تاجر است. برخی میگویند مراد ما از تبدیل دانش به ثروت کاربردی کردن علم است ولی اصلا چنین چیزی در مدل آمریکایی مطرح نیست، زیرا کاربردی کردن علوم را مگر قبلا دانشمندان نمیشناختند؟ همیشه کاربرد در دانش مهم بوده است و حتی در دوره کهن هم وقتی ریاضیات و حساب میخواندند هدفشان مساحتگیری زمینهای کشاورزی و محاسبات نجومی و ... بود؛ بنابراین بحث بر سر کاربرد نیست، بلکه الگوی اندیشگی خاص است که دانشگاه را تبدیل به راسته علمفروشان میکند، همان طور که راسته طلافروشان و پارچهفروشان داریم.
وی با بیان اینکه ما همان مدل برگرفته از آمریکا را به درستی اجرا نمیکنیم و آن را کاریکاتوری و خراب کردهایم، تصریح کرد: در کجای آمریکا، که مرکز الگوهای مادیگرایی در نگاه به دانش است، جلوی دانشگاه تابلو در دست گرفتهاند که مقاله، تز و رساله و ...؟ این یکی از شاهکارهای ماست که الگو را از جای دیگر بیاوریم و آن را هم خراب کنیم. بنابراین ابهام وجود دارد که چرا ما خود را دچار انشقاق کردهایم و چرا اینقدر این شعار را مبتذل کردهایم که در الگوی اصلی هم وجود ندارد.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: باید مقصود خود را از دانشگاه اسلامی روشن کنیم. در آمریکا استقلال دانشگاه و دانشگاهیان مسئلهای کاملا شناخته شده است، ولی آزادی فکر در دانشگاههای ما جای تأمل دارد؛ باید رابطه سودگرایی با دانش را هم تعریف کنیم. شاید برخی بگویند بازاریان هم میتوانند اخلاق را رعایت کنند کمااینکه یک فروشنده هم ممکن است اخلاق داشته باشد، ولی اخلاقی که ما در دانشگاه انتظار داریم با اخلاقی که در بازار هست تفاوت دارد. در بازار، اخلاق حداقلی و در بسیاری از موارد ابزاری است تا مشتری جلب و جذب شود ولی آیا در دانشگاه هم باید این نگاه حاکم باشد؟
باقری تصریح کرد: وقتی استادی مقاله تقلبی را از دانشجو درخواست و اسم خودش را در آن درج کند و به دانشجو نمره بدهد، ذبح اخلاق است؛ این مسئله در دهههای قبل هم بود ولی شدت و حدت این نوع قضایا در دانشگاههای ما بسیار زیاد شده است؛ الان چقدر مقالات بیخودی چاپ میکنیم و گاهی فردی در نوشتن یک مقاله نقش حاشیهای دارد ولی نامش در مقاله درج میشود. این تنزلهای اخلاقی در دانشگاههای کشور فزاینده و تبدیل به معضل بزرگی شده است. برخی از این مدل کارها به حوزه علمیه هم کشیده شده است و شاهد چاپ نشریاتی در حوزه به سبک دانشگاه هستیم؛ وقتی هوا آلوده شود، حوزه را هم تحتالشعاع خود قرار میدهد. دغدغه دوگانگی سود و صعود امروز برای دانشگاههای ما وجود دارد، زیرا از یکسو به سمت الگوهای آمریکایی آن هم به نحو کاریکاتوری رفتهایم و از سوی دیگر شعار اسلامی شدن دانشگاه را سر میدهیم و محصول و فرزندان پیوند این دوگانه، موجودات عجیب و غریب و ناسالمی خواهند بود. بنده در کتاب یک رؤیا و دو بستر مفصل به این مقوله پرداختهام. یعنی ما میخواهیم دانشگاه خوبی داشته باشیم ولی دو بستر سود و صعود و الگوهای مدرن و اسلامی بر سر راه ما وجود دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که این تناقض در بحث دنیا و آخرت و تعبیر «جمهوری اسلامی» و ... هم وجود دارد و آیا فقه میتواند بر همه علوم مسلط شود؟ اظهار کرد: در بحث دنیا و آخرت پارادوکس وجود ندارد بلکه در دنیاگرایی و آخرتگرایی وجود دارد و قرآن هم ما را به دنیاگرایی تشویق نکرده است و دنیا و آخرت را همسو میکند. در مورد فقه هم چون فقه، علمی مانند سایر علوم است؛ مثلا نمیتوان گفت فقه به شما اجازه نمیدهد که همجنسگرایی را بررسی کنید، زیرا همجنسگرایی یک پدیده بشری است و همیشه وجود داشته و الان هم مطرح است، چون شکل قانونی به خود گرفته، وگرنه مطالعه آن برای روانشناسان همواره موضوعی تحقیقی بوده است که چرا رخ میدهد؟ زمینه و آثار روانی آن چیست؟ تا در مقام درمان برآیند.
باقری در تعریف دانشگاه اسلامی بیان کرد: وجه بشری دانش خیلی برجسته است، ولی این وجه میتواند بنیاد دینی داشته باشد؛ در علوم انسانی یکی از پیشفرضهای اساسی که میتوان آن را از دین گرفت عاملیت انسان است؛ نبض دانشگاههای ما با وجود برخی الگوهای دیگر، کارآفرینی است و پژوهشها هم وارد خط سودآوری شده ولی آیا استاد حق دارد به دانشجو بگوید تو باید فلان مقاله را بنویسی و بعد اسم مرا هم در آن درج کنی؟ متأسفانه عمدتاً پژوهشها صوریاند که به الگوی غالب درآمده است.
انتهای پیام