ایرانیان همچنان امیدوارند و میل به شادی و موفقیت دارند
کد خبر: 4043074
تاریخ انتشار : ۰۶ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۰:۵۴
مقصود فراستخواه:

ایرانیان همچنان امیدوارند و میل به شادی و موفقیت دارند

مقصود فراستخواه معتقد است که رؤیای ایرانی به رغم تمام خاطرات دلسردکننده و ناامیدکننده، همچنان منشأ امید است و امید زیر پوست این سرزمین و در فرهنگ ایرانی هست و امری خیالی نیست، بلکه ریشه انسان‌شناسی دارد.

 مقصود فراستخواه، استاد مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی

به گزارش ایکنا، مقصود فراستخواه، استاد مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، در سخنانی به  مناسبت فرارسیدن سال نو، به جایگاه امید در فرهنگ ایرانی اشاره کرد و برخی خصوصیات ایرانیان را براساس پژوهش‌های علمی انجام شده، برشمرد.

در ادامه مشروح سخنان وی را می‌خوانید.

در آغاز سال 1401 قرار داریم؛ در سده‌ای که بر ما گذشت، خاطرات ایرانی پر از بیم و اضطراب است، اما هنوز رؤیایی در سر ایرانیان هست. به رغم تمام این باد سمومی که وزیده است و بر این بوستان بگذشته و با وجود همه این خاطرات مهیب در طی سده‌ای که گذشت، همچنان در سر ایرانیان رؤیایی احساس می‌کنیم. به تعبیر دکتر احمد نقیب‌زاده؛ «جهان ایماژ ایرانی بسیار فعال است». من هم به عنوان یک پژوهشگر با مطالعات محدودی که در توانم بوده است به این نتیجه رسیدم که جهان تصور ایرانی، جهان خیال ایرانی و جهان ایماژ ایرانی، بسیار فعال است. 

البته این رؤیای ایرانی به رغم تمام آن خاطرات دلسردکننده و ناامیدکننده، همچنان منشأ امید است و این زیر پوست این سرزمین و در فرهنگ ایرانی هست و یک‌سره هم امری خیالی نیست، بلکه ریشه انسان‌شناسی و فرهنگ ایرانی دارد؛ یعنی در خلق و خوی ملی ما میل به شادی، امید و چشم دوختن به دریچه‌ای دیگر و در انتظار افقی نشستن، وجود دارد.

ایرانیان میل به موفقیت دارند

در تأیید اینکه این امر فقط خیالی نیست، بلکه جنبه‌های انضمامی و عینی دارد، پیمایش‌های بین‌‌المللی درباره کشورهای مختلفی از جمله درباره ایران انجام شده است. یکی از این پیمایش‌ها، پیمایش گلوب است. در آنجا می‌بینیم که ایرانیان همچنان میل به موفقیت دارند، اما بخشی از شاخص‌هایی که در این پیمایش‌ها درباره ایران وجود دارد نگران‌کننده و هشداردهنده است. نکته مهم آن این است که ایرانیان چقدر میل به موفقیت دارند و می‌خواهند کارهایی انجام دهند؛ حتی تنش و اضطرابی که در ایران می‌بینیم ریشه در میل به موفقیت دارد. ایرانی به دلیل حافظه فرهنگی و تمدنی و ویژگی‌های انسان‌شناسی و فرهنگی‌اش همچنان می‌خواهد موفق باشد.

این پیمایش در سطح جهانی انجام شده و من هم سعادت داشتم که با همکار عزیزم آقای دکتر رضا منیعی تحقیقی را در سطح ملی انجام دادم که نتیجه و داده‌های گلوب را در سطح ایران تأیید کرد. ما هم دریافتیم که در ایرانیان میل به موفقیت به طور معناداری دیده می‌شود. ایرانیان می‌خواهند سری در میان سرهای دنیا داشته باشند. ملتی در میان ملت‌ها باشند. باور دارند مردمانی دارای فرهنگ هستند و برای موفقیت در سطوح بالاتر قابلیت‌های بالایی دارند. اما آیا امید ایرانی فقط امید در هوا و ساخته ذهن ماست؟ یا جای پاهای عینی، انضمامی هم دارد؟ من جزء آن دسته از محققان و معلمانی هستم که شواهدی برای این دارم که این امید جای پاهای عینی و آبجکتیو، اینجایی، اکنونی و انضمامی دارد و صرفاً سابژکتیو، ذهنی و خیالی نیست.

برای نمونه فقط به یک مورد اشاره می‌کنم؛ ما انباشت انسانی داریم. در این سرزمین و اقلیم پهناور با قومیت‌های مختلف، رنگین‌کمانی از زبان‌های ایرانی، فرهنگ‌های مختلف قومی و تنوعات قومی‌ای که هست، انباشت انسانی اتفاق افتاده است. بخش مشخص و برجسته و بارز آن را در آموزش عالی می‌بینیم. همین که الان به دانشگاه اشاره کردم، قطعاً ذهنتان به این مورد سوق پیدا می‌کند؛ سیطره  کمیت بر کیفیت در آموزش عالی، بحث مدرک‌گرایی و اینکه تربیت انسان به معنای دقیق و به معنای حکمت عملی که انسان‌ها تربیت بیابند هنوز در آموزش ما توسعه پیدا نکرده است.

من هم با این برداشت موافقم و هر روز از نزدیک با این پدیده مواجهم و به طور خاص درباره آموزش عالی و دانشگاه تحقیق می‌کنم و همه اینها نشان می‌دهد که دچار افت کیفیت و دچار بسیاری از مشکلات در آموزش عالی هستیم. همچنین مشکل استقلال نهادهای آکادمیک، آزادی دانشگاهی، ارتباطات علمی، بین‌المللی نشدن و زیر سیطره سیاست بودن و ... را داریم.

انباشت سرمایه انسانی داریم

به رغم تمام این نگرانی‌ها همچنان ما در آموزش عالی انباشت سرمایه انسانی داریم که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. به هر صورت در ایران تراکمی از سرمایه انسانی محبوس شده است که خیلی جای امید دارد. در عین حال بیم آن است که ما نتوانیم خوب بهره‌برداری کنیم، اما همچنان امید هم وجود دارد. وقتی 20 درصد از جمعیت جامعه‌ای مستقیماً در دانشگاه‌ها درس خوانده‌اند یا می‌خوانند، یعنی جمعیت بزرگی که صفات خاصی دارند.

تحرک اجتماعی سبب پویایی می‌شود

به تعبیر من که کشورهای دیگر را هم پی‌جویی کرده‌ام، این قابلیت منشأ امید است، چون در این جمعیت تحرک بالایی وجود دارد و طبق تحقیقات، درس‌خوانده‌های در سطوح عالی میل به تحرک اجتماعی دارند. تحرک اجتماعی سبب پویایی جامعه می‌شود. این پویایی منشأ امید است. به این صورت نیست که مانند برکه‌ای راکد بماند، بلکه همچنان می‌جوشد و در جریان و فوران و سیلان است.

هرکسی که تجربه‌ای از آموزش در سطح عالی داشته باشد جهانی فکر می‌کند. هر کجا که باشند اما به عنوان یک ملت به ایران و فرهنگ این سرزمین تعلق دارند و همچنان جهانی فکر می‌کنند، چون خصیصه علم جهانی بودن است. پس جهانی اندیشیدن یعنی جهان ایرانی و ایران جهانی مسئله و امید بزرگی است که همواره جامعه ایرانی می‌خواهد همزمان با جهان باشد. در بین کسانی که آموزش دیده‌اند میل به مشارکت بالاست. هرچند متأسفانه به دلیل قابلیت‌ها و محدودیت‌های ساختاری، سرخوردگی هم وجود دارد، اما همچنان میل به مشارکت بالا در جامعه وجود دارد.

جمعیت‌های چند میلیونی که در جامعه ایران انباشته شده است، سرمایه‌های فرهنگی دارند؛ مثلا آثار، مقالات، هنرها و  نقاشی‌ها؛ این‌ها سرمایه‌های فرهنگی در نوع عینی هستند و سرمایه‌های فرهنگی نهادی دارند. اینها مدارکی را طی کرده‌اند که به عنوان یک سرمایه نهادی در همه جای دنیا به آنها اهمیت می‌دهند و منشأ امید برای جامعه ایران هستند.

گنجینه انسانی بزرگ ایرانی

به رغم همه ناملایمات این امید را در ایران داریم که اینها همچنان می‌خواهند با جامعه ایران، جامعه جهانی و... ارتباط داشته باشند. اینها ذخیره ژنتیکی بالای این کشور محسوب می‌شوند. هریک از این افراد در انباشت سرمایه انسانی در ایران به عنوان چگالی جمعیتی یک زیست‌بوم و اکوسیستم، یک آب و هوای فرهنگی و معرفتی را برای جامعه ایرانی ایجاد می‌کنند که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. به همین دلیل امیدوارم بتوانیم با بسترسازی‌ها و اصلاحات ساختاری و بهبود عملکردها و بهبود فرایندها و روش‌هایمان سیستم به بهره‌برداری از این جهان زندگی ایرانی و سرمایه‌های انباشته ایرانی رجوع کند و از آنها بهتر بهره بگیرد. در آن صورت ما دیگر درویشانی نشسته بر گنج نخواهیم بود، بلکه گنجینه انسانی بزرگ ایرانی آثار خودش را نشان خواهد داد و می‌توانیم عملاً در این مسیر حرکت کنیم و این واهی نیست.

مسلماً ما می‌توانیم از این امکان‌ها بهره ببریم. همانطور که می‌دانید توسعه را در پل و ساختمان و ... تکنولوژی تعریف نمی‌کنم، بلکه توسعه همان انباشت قابلیت‌های انسانی و اجتماعی در یک جامعه است و ما زمینه برای توسعه آن هم به معنای توسعه پایدار و پایداری سرزمین و فرهنگ و جامعه ایرانی در این دنیای پرشروشور داریم. آرزو می‌کنم که یکایک ما مسئولیت بزرگ بهره‌گیری از این سرمایه‌های انسانی را به دوش بکشیم.

انتهای پیام
captcha