به گزارش ایکنا، متن یادداشت حجتالاسلام والمسلمین محمدکاظم اسماعیلی، پژوهشگر بنیاد بینالمللی امامت در پاسخ به سخنان اخیر علی کریمی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنا
آقای علی کریمی؛ دقت کن ...
به یاد دارم هنگامی که در بازیهای فوتبال، گاه اشتباهات داوری رخ میداد، جو نامناسبی در ورزشگاهها ایجاد میشد که با کلمات ناشایستی، داور مسابقه را مورد خطاب قرار میدادند اما پس از مدتی تماشاگران با فرهنگ ایرانی تصمیم گرفتند به جای به کاربردن توهینها و کلمات رکیک، از کلمه «داور دقت کن» در فضای ورزشگاهها به کار برند. بنده هم از همین ادبیات برای سخن گفتن با آقای کریمی بهره میبرم؛ آقای کریمی لطفا در مسائل مربوط به اعتقادات و سنتهای میلیونها نفر از عزاداران حسینی از هندو، مسیحی، زردتشی، سنی و شیعه و... دقت کن.
اما برای پاسخ به نکاتی که به آن پرداخته شده چند نکته را دوستانه یاد آور میشوم:
نذر نمودن تنها مخصوص دین اسلام نیست و آنطور که از گزارهای دینی و تاریخی برمیآید، نشانی از این سنت پسندیده در دیگر ادیان الهی است(1) همانطور که در عزاداریهای محرم برخی از ارمنیها و زرتشتیان که به حضرت ابوالفضل(ع) و اباعبدالله الحسین(ع) ارادت ویژهای دارند، هر ساله نذوراتی برای این مراسم معنوی هزینه میکنند. در اسلام این سنت تایید شده و در قرآن از نذر کردن اهل بیت علیهم السلام و وفای به آن سخن گفته شده است.(2)
اما در مورد اطعام نمودن و نذری در مجالس امام حسین(ع) جالب است بدانید امام سجاد(ع) بنیانگذار غذای نذری در مجالس عزای سید الشهدا صلوات الله علیه بوده است چنان که حسن بن طریف نقل میکند: هنگامی که امام حسین(ع) به شهادت رسیدند زنان بنی هاشم لباس سیاه و مناسب عزا پوشیدند و در سرما و گرما به عزاداری پرداختند و امام سجاد(ع) نیز برای آنان غذا آماده میکردند تا آن بانوان به عزاداریشان برسند.(3) همچنین حکومتهای شیعه از آل بویه و فاطمیون به برگزاری مجالس ماتم و پخش غذای نذری همت میگماشتند(4) و نقطه اوج آن در دوران صفویه دیده میشود.
در زمان قاجار نیز سنت نذری دادن به اوج خود رسیده بود، به گونهای که اگر کسانی توانایی نذری دادن نداشتند، با ریختن مشتی برنج در پلوی نذری یا مقداری گوشت در خورشت، در مراسم نذری شریک میشدند. حتی پخش لباس سیاه بین نیازمندانی که توانایی تهیه لباس مشکی عزاداری نداشتند نیز مرسوم بود. مراسم و سنّتهای یک قوم و ملت و پیروان یک آیین و مذهب، در حقیقت تجلی اعتقادات و اصول و باورهای آن مردم است همان گونه که سنت نذری دادن در بین ایرانیان از جایگاه ویژه و ممتازی برخوردار بوده است که در ایام مختلفی ادا میشود اما اوج آن در ماههای محرم و صفر است از این رو مبارزه با این سنتهای دیرین، مبارزه با فرهنگ و سنت ایرانیان است.
از نکات فراموش شده در این اظهار نظر آن است که گویا ثمره نذری دادن تنها شفای مریضان است، اما غافل از آن که دلایلِ فراوانی بر انجام چنین کار خداپسندانه، وجود دارد: وقتی شما کسی را دوست داری، برایش هزینه میکنی. هرچقدر این محبت بیشتر باشد بیشتر برای او خرج میکنی و به هر بهانهای این محبت را به بقیه ابراز میکنی؛ مگر وقتی برای عزیزت جشن تولد میگیری نمیخواهی نسبت به او اظهار محبت کنی؟ مهمترین ثمره نذری دادن تقرب بیشتر به خدای متعال و تعظیم شخصیتهای اهل بیت پیامبر نور و رحمت است که فرمود: «هر كس شعائر خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى] از پاكى دلهاست»(5) و همچنین اظهار محبت و مودت به خاندان اهل بیت(ع) است؛ که قرآن از زبان پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى درباره خويشاوندان.»(6)
بخشش مال و اطعام نمودن، دستور اهل بیت(ع) است همان گونه که امام صادق(ع) فرمود: «همانا خداوند ما را برگزید و گروهی را برای ما برگزید تا یاری مان کنند و به سبب شادی ما شاد باشند و به خاطر حزن ما اندوهگین باشند و اموال و جانهایشان را در راه ما بذل کنند. آنان از ما و به سوی ما هستند.»(7) بنا بر روایات، اطعام نمودن در راه امام حسین(ع) موجب رشد و برکت مال انسان میشود؛ در نتیجه اقتصاد و معیشت نیز سامان مییابد. چنان که خداوند در مناجات با حضرت موسی فرمود: «هر کس در راه محبت حسین فردی را طعام دهد یا درهمی هزینه کند، در دنیا به مال او هفتاد برابر برکت دهم و گناهانش را بیامرزم و در بهشت آزاد خواهد بود و گناهانش را بیامرزم.»(8)
مجالس اهل بیت(ع) دانشگاه آموزش انسانیت و ایثار است و دانش آموختگان آن پناه فقرا و بی پناهاناند و تنها فایده نذری، شفای بیماران نیست یکی از فواید نذر کردن، کم شدن دلبستگی انسان به دنیاست و در نتیجه چنین انسانی به راحتی انفاق کرده و اهل بخشش میشود و نوع دوستی در جامعه رواج خواهد یافت.
کسانی که اهل نذری دادن در محرم هستند، بیشترین کمک به فقرا و نیازمندان را دارند همان گونه که گزارشهای آن را در خبرگزاریها، مشاهده نمودهاید که من تنها به یک نمونه آن اشاره میکنم: عزاداری مردم زنجان در روز هشتم ماه محرم بهعنوان دهمین میراث معنوی به ثبت رسیده است، حسینیه اعظم زنجان علاوه بر دارالشفا، بخشهای دیگری از جمله کتابخانه و صندوق قرضالحسنه را نیز در خود جای داده است. در 12 روز نخست ماه محرم بیش از 80 پزشک و پرستار به صورت داوطلبانه در حسینیه اعظم حاضر شده و به بیماران نیازمند خدمات ارائه میکنند.
خیلی از فقرا چون آبرومند هستند، فقر خودشان را ابراز نمیکنند، که در این اطعامهای عمومی، فقرای آبرومند، دور از خجالت زدگی به همراه عموم مردم از فیض معنوی و هم اطعام سفره امام حسین(ع) بهره مند میشوند. در واقع میتوان گفت نذر کردن، خدمت به نیازمندان است؛ هم به شیوه مستقیم که در مراسم عزاداری فقیران جامعه هم شرکت میکنند و از اطعام حسینی بهرهمند میشوند و هم به شیوه غیرمستقیم که با ترویج فرهنگ بخشش و توجه به نیازمندان جامعه، به آنان عنایت میشود.
مراسم نذری دادن مملو از ارزشهای انسانی و اسلامی است که در کنار همیاری و دوستی مردم، نشان دهنده فرهنگ، آداب و رسوم و عقاید و سنتهای ماست و نشانههایی از عواطف، احساسات و یکدلی مردم و شریک بودنشان در عزای سرور و سالار شهیدان است که نمونه آن در جمع شدن اعضای فامیل به بهانه کمک کردن برای آمادهسازی نذری است که این هم از دیگر زیبایهای این سنت الهی است.
این که به جای هزینههای نذری، پول آن را خرج هزینههای پزشکی کنیم مثل این است که دانشکده علوم پزشکی، هزینههایی را که برای غذای دانشجویان صرف میکند حذف و پولش را خرج بیماران کند، در حالی که هر یک در جای خود باید هزینه شود و نباید دیگری تعطیل شود. در امور دینی نیز این گونه است از باب نمونه به این روایت زیبا توجه کنید:
یکی از اصحاب امام صادق(ع) میگوید: «من هرسال به حج مشرّف میشدم، در یک سال که قحطی و سختی، به مردم روی آورد بعضی از یارانم گفتند: اگر امسال هزینه سفر حج خود را در راه خدا صدقه بدهی ارزش و فضیلت بیشتری دارد. هزینه سفر حج را به مستمندان، صدقه دادم. سال بعد به حج رفتم و خدمت امام صادق(ع) رسیدم و داستان خود را شرح دادم بعد پرسیدم: آیا حج خانه خدا فضیلت بیشترى دارد یا صدقه در راه خدا؟ امام(ع) سه بار فرمود: صدقه؛ چه کار خوبی است. گفتم درست است اما فضیلت کدامیک بیشتر است؟ امام(ع) فرمود: چه مانعى دارد كه انسان، هم به حج خانه خدا بیاید و هم در راه خدا صدقه بپردازد؟ گفتم: اگر نتواند هر دو را انجام دهد چکار کند؟ فرمود: وقتی میخواهد ده درهم برای حج هزینه کند، به پنج درهم اكتفا كند و پنج درهم دیگر را در راه خدا صدقه بدهد و اگر تا این حد ممكن نباشد، آن چه مىتواند از هزینه سفر حج بکاهد و آن را صدقه دهد تا اجر او کامل شود. گفتم: با این راهنمایی شما مىتوانیم به هر دو عبادت موفق شویم، سپس حضرت سه بار فرمود: انسان با كدام اطاعت دیگری مىخواهد به پاداش حج دست یابد؟»(9)
در همین راستا گفتن این جملات نیز صحیح نیست که خوش به حال کسانی که زنجیر نمیزنند اما زنجیری از پای گرفتاری باز میکنند؛ چون یک جانبهنگری است مثل آن که کسی بگوید خوش به حال آن که نماز نمیخواند اما بیمارستان میسازد؛ بلکه هر یک در جای خود شایسته است؛ چقدر دقیق گفت آن که این گونه بیان کرد: خوش بحال کسانی که هم زنجیر میزنند. و هم زنجیری از پای گرفتاری باز میکنند؛ هم سینه میزنند و هم سینه دردمندی را از غم و آه نجات میدهند؛ هم اشک میریزند و هم اشک از چهره انسانی پاک میکنند؛ هم سفره میاندازند و هم نان از سفره کسی نمیبرند آن وقت با افتخار میگویند: یا حسین.
در همه حرفهها، از پزشکی، مهندسی، ورزش و... از متخصصان نظرخواهی میشود و همانگونه که در برنامههای ورزشی رسانه نیز از کارشناسان و پیشکسوتان ورزشی استفاده میشود. گستره دین، کرانههای وسیعی از اعتقادات، اخلاقیات و احکام را شامل میشود، که برای آگاهی از مجموع آن، نیاز به علمآموزی است و برای اظهار نظر پیرامون آن، نیاز به تخصص است؛ همان گونه که در قرآن مجید، امر تخصص، مورد توجه فراوان قرار گرفته، به خصوص تخصص در دین، چنان که میفرماید: «و شایسته نیست مومنان را که همگی برای جهاد کوچ کنند، پس چرا از هر فرقهای از آنان دستهای کوچ نمیکنند. [تا دستهای بمانند] در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که آنان از کیفر الهی بترسند.»(10)
افزون بر آن، اظهار نظر در امور دینی نیاز به آگاهی و دقت است؛ همان گونه که برای بریدن پارچه، اول انسان اندازه میگیرد و پس از آن با دقت میبرد، در سخن گفتن نیز همین گونه است؛ چنان که امیرمومنان(ع) میفرمایند: «اندازه بگیر، آن گاه ببر و فکر کن سپس سخن بگوی و دانا شو آن گاه عمل کن.»(11)
در باورهای دینی با پیروی از قرآن و عترت و تسلیم در مقابل آنان، به این آیه عمل میکنیم: ای کسانی که ایمان آوردهاید در برابر خدا و رسول[در هیچ کاری] پیشی نگیرید(12). از این رو گاه ما نمیتوانیم برتری و فضیلت یک عمل بر دیگری را تشخیص بدهیم که کدام در نزد خداوند پسندیدهتر است همان گونه که امام صادق(ع) فرمودند: یک حج از آزاد کردن هفتاد بنده بالاتر است، سپس راوی سوال میکند: آیا عبادت دیگری با حج برابری میکند؟ میفرماید: یک درهم دادن و رفتن به حج، بالاتر است از دو میلیون درهم که در غیر حج در راه خدا بدهد.(13) از این جهت ما نمی توانیم بدون دلیل برتری عملی را بر کارهای دیگر را تشخیص دهیم.
بر این اساس، تقاضای مردم جامعه، از سلبیریتیها ، چهرههای ورزشی و هنری آن است که تلاش کنند در حوزه تخصصی خود اظهار نظر کنند و از بیان مطالبی که شناخت کافی از آن ندارند یا از توان کافی برای بیان شفاف منظور خود برخوردار نیستند و در نتیجه به سوءتفاهمات دامن می زنند، بپرهیزند.
امام حسین(ع) نوری است که هرگز خاموش نمیشود و از شهادت امام حسین(ع) خداوند حرارتی در قلبهای مومنان قرار داده است که به سردی نمیگراید(14) اما بدانیم که شیطان تمام تلاش خود را برای ایجاد شک و تردید در دلهای مومنان میکند چنان که نقل شده است بعد از شهادت امام حسین(ع) ابلیس خوشحالی کرد و یاران خود را جمع کرد و به آنها گفت: ای گروه شیاطین، امروز به آروزی خود رسیدیم و مردم را جهنمی کردیم مگر کسی که در این مصیبت گریه کند و به دوستی آل محمد(ع) پایبند باشد؛ پس تا میتوانید مردم را به شک اندازید و از انجام مصیبت باز دارید تا زحمت ما هدر نرود.(15) از این رو گاه نسبت به هزينههای نجومی که در امور دیگر از جشن تولدها، هزینه سفرهای غیر ضروری، لوازم آرایشها و ... هزینه میشود، چشمپوشی می شود اما در مورد مجالس امام حسین(ع) تزهای روشنفكری ارائه میشود. چه قدر زیبا است که برخی از ورزشکاران و هنرمندان و سلبریتیها با همه شهرتی که پیدا میکنند از باورهای صحیح خود دفاع میکنند و دچار وسوسههای شیطان نمیشوند.
1. در آیه 35 آل عمران میفرماید: همسر عمران با خود نذر میکند تا فرزندش را برای خدمت در راه خدا آزاد کند.
[2] . انسان: (76)، 7و 8.
[3] . برقی، محاسن، 2/420؛ حر عاملی ،وسائل الشیعه، 3/238.
[4] . ر.ک: جعفری، آیین های دینی-شیعی.
[5] . حج: (22)، 32.
[6] . شوری: (42)، 23.
[7] . شیخ صدوق، خصال، 2/635.
[8] . نوری، مستدرک الوسائل، 10/319.
[9] . کلینی، کافی، 4/257.
[10] . التوبه: (9)، 122.
[11] . تمیمی آمدی ، غرر الحکم، 500.
[12] . الحجرات:(49)، 1
[13] . کلینی، کافی، 4/260.
[14] . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: همانا در کشته شدن حسین علیه السلام در قلب مومنان حرارتی است که به سردی نمی گراید. (نوری، مستدرک الوسائل، 10/318)
[15] . شریف کاشانی، تذکره الشهدا، 347.
انتهای پیام