عبور از حد اعتدال عامل فساد و ضرر است
کد خبر: 4151284
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۰
آیت‌الله جوادی آملی:

عبور از حد اعتدال عامل فساد و ضرر است

مفسر قرآن و نهج‌البلاغه در ادامه درس اخلاق خود به شرح نهج‌البلاغه پرداخت و گفت: حضرت علی(ع) فرمود اگر از حد اعتدال پایین بیاید ضرر دارد و اگر بالاتر برود فساد دارد و هسته مرکزی امور علمی و عملی هم جلوی جنگ‌های چندگانه عقل و اندیشه و هم جلوی جنگ‌های عقل عملی را می‌گیرد.

عبدالله جوادی آملیبه گزارش ایکنا، در ادامه سلسله جلسات شرح نهج‌البلاغه توسط آیت‌الله جوادی آملی، مرجع تقلید و مفسر قرآن، ایشان در تشریح کلمات حکیمانه امام علی(ع) در حکمت 108 نهج‌البلاغه مطالبی بیان کردند که می‌خوانید؛

در تبیین بیانات نورانی امیرالمؤمنین(ع) به حکمت 108 رسیدیم؛ نهج‌البلاغه فعلی مجموعه نامه‌ها، خطبه‌ها و کلمات قصار و حکیمانه امام علی(ع) است ولی کتاب شریف تمام نهج‌البلاغه، در 5 بخش خطبه‌ها، نامه‌ها، کلام‌ها، وصیت‌ها و دعاها تقسیم‌بندی شده است.

اصل کلمات این قسمت را زرار نقل کرده است؛ در سرزمین مکه، معاویه حضور داشت و زرار را هم شناخته بود و در آنجا از او خواست که علی بن ابیطالب را به من معرفی کن ولی زرار عذرخواهی کرد اما معاویه دوباره اصرار کرد که ناچاری این کار را بکنی و عذرهای چندگانه زرار را نپذیرفت و زرار مجبور  شد که به مقدار شناخت خودش او توصیف کرد و به نقل سیره و سنت و بیانات علی بن ابیطالب(ع) پرداخت تا به اینجا رسید  که معاویه به او گفت: زدنی یا زرار شیء من کلامه.

زرار گفت: علی بن ابیطالب(ع) این جمله را زیاد می‌فرمود که درون انسان خداوند قسمتی را به نام قلب خلق کرده است که خیلی لطیف و حکیمانه خلق شده است (البته همه اعضای انسان اعم از ظاهر و باطن حکیمانه و لطیفانه خلق شده‌اند)؛ برهانی که حضرت اقامه کرده است تا بگوید قلب، عجیب‌ترین عضو بدن است این است که هم حکمت در آن است و هم اضداد حکمت، یعنی هم گرایش به حکمت و عدل و عقل و هم گرایش به ضد حکمت یعنی جهل و ظلم دارد.

 لذا جنگ سنگینی درون انسان برپاست به نام جهاد اوسط و انسان همانطور که موظف است با دشمن بیرونی بجنگد موظف است با دشمن درونی هم مبارزه کند که جهاد بیرونی، جهاد اصغر و این جهاد، اوسط است و جهادی که بین عقل و قلب و علم و شهود و حکمت و عرفان است اکبر است.  

همه اعضاء و جوارح جنود الهی هستند

در جمله 108 نهج‌البلاغه، فرمود: ای انسان ظاهر و باطن شما جنود و سربازان الهی هستند و هر کاری شما انجام دهید گزارش می‌دهند. فرمود: شگفتی در آن است که حکمت و ضد حکمت در آن است. در جمله قبل فرمودند: رب عالم قد قتله جهله؛ بسا درس‌خوانده و عالمانی هستند که کشته جهل‌اند و جهل سبب مغلوب‌شدن انسان در جنگ درونی می‌شود.

گاهی جهل به معنای جهالت است یعنی فرد چیزی را به صورت مسلم می‌داند ولی عقل نظری او با عقل عملی درگیر است و در بعد انگیزه، هوامدار است و انسان هوامدار تلاش می‌کند همه علم و دروسی را که خوانده است به پای هوا و هوس بریزد و در اینجا دعوا میان جهل و علم نیست بلکه بر سر جهالت و علم است.

جهل برای عقل نظری و جهالت برای عقل عملی است یعنی نیروی بینشی و علمی به یکسو و نیروی انگیزشی به سوی دیگر. گاهی بین عقل عملی که مسئول انگیزه است با عقل نظری که مسئول اندیشه است درگیری پیش می‌آید و همانطور که عقل نظری در چند بعد درگیری درونی داشت عقل عملی هم در سه جبهه و حتی بیشتر درگیر است، یکی طرف طمع و حرص و آز و گناه می‌کشد و دیگری طرف خیر و صلاح و قناعت و ... .

نزاع عقل عملی و نظری

در جبهه برون‌مرزی هم عقل عملی با عقل نظری نزاع دارد لذا عالم بی عمل، مشکل علمی ندارد و عام و خاص و مطلق و مقید را می‌داند و مجتهد مسلم است ولی پای او در مرحله عمل می‌لرزد و در اینجاست که رب عالم قد قتله جهله؛ طغیان‌گری و فرعون‌منشی و برتری‌طلبی و بزرگ‌خواهی در اینجا مایه تباهی عالم بی عمل است.

بنابراین چند نوع جنگ داریم یا جنگ درون اندیشه‌ها است و یا در انگیزه‌ها و یا بین اندیشه و انگیزه. امام علی(ع) مکررا به زرار این تعبیر را فرمود که اگر چنانچه حکمتی از نظر اندیشه نصیب شما شد در برابر آن انگیزه وجود دارد.

در مسئله رجا و طمع هم این تقابل وجود دارد؛ البته طمع در حد اعتدال خوب است زیرا باعث آینده‌نگری و حفظ مال و ثروت برای او می‌شود ولی وقتی از حد گذشت باعث نابودی انسان است زیرا بیش از اندازه می‌خواهد و حلال و حرام را رعایت نمی‌کند. در اینجا بین دو رشته از تمایلات درونی جنگ است؛ رجا چیز خوبی است و طمع معتدل هم خوب است کما اینکه غضب خوب است ولی غیظ بد است.

اگر رضا و خوشحالی نصیب انسان  شود نباید اسرار را فاش کند و باید تحفظ داشته باشد و این دو با هم در جنگ هستند و اگر از چیزی ترسید نباید خود را از مبارزه کنار بکشد و باید ترس را تعدیل و خود را مجهز کند و اگر قدرتی به دست آورد نباید مغرور شود. و ان افاد مالا ...؛ یعنی اگر مالی نصیب او شد معتدلانه از آن استفاده کند و حقوق دیگران را هم بپردازد و نه اینکه علاقه به ثروت و سرمایه داشته باشد و دنبال سرمایه‌داری و عواقب و پیامدهای منفی آن برود.

اگر محتاج و گرفتاری مالی پیدا کرد نباید شدت رنج او را آنچنان آزار بدهد و اگر ثروت به دست او رسید هم باید تعدیل کند. حضرت علی(ع) فرمود اگر از حد اعتدال پایین بیاید ضرر دارد و اگر بالاتر برود فساد دارد و هسته مرکزی امور علمی و عملی هم جلوی جنگ‌های چندگانه عقل و اندیشه و هم جلوی جنگ‌های عقل عملی را می‌گیرد. فرمود: انسان نباید در برابر مصیبت‌هایی که به او می‌رسد جزع و فزع کند و باید صبر داشته باشد؛ صبر، نقطه کانونی و هسته مرکزی است و جزع و فزع افراط است.

افراط و تفریط باعث ضرر و فساد است

اگر گرسنه شد توسط روزه‌گرفتن یا کمبود مال، نباید زمین‌گیر شود و اگر سیر شد نباید بدخوری و پرخوری کرده و خود را گرفتار بیماری کند. انسان باید نقطه مرکزی غذا خوردن و پوشیدن و معامله و ارتباط با خود و خانواده را رعایت کند تا انسان معتدل شود و اگر از اعتدال، پایین‌تر برود ضرر کرده و بالاتر برود به فساد خواهد افتاد. 

حضرت امیر(ع) فرمود: اذا اقبلت الدنیا؛ اگر روزگار به نفع کسی شد و منزلت و منقبت گرفت، کمالات و خیرات دیگران را به حساب او می‌آورند و اگر دنیا از کسی روبرگداند خوبی‌های او را هم به حساب دیگری می‌گذارند و زرار به معاویه گفت اینها بیانات نورانی امام علی(ع) است.

شدت علاقه شاگرد امام علی(ع) به ایشان

معاویه به زرار گفت که علاقه تو به علی چگونه است و جواب شنید همان علاقه‌ای که مادر موسی به موسی(ع) داشت و بعد گفت چقدر از فراغ علی محزون هستی و زرار جواب داد همانقدر که مادری فرزندش را در دامن او ذبح کنند؛ معاویه به همراهانش گفت: این یکی از یاران علی بن ابیطالب(ع) است و سیره و گفتار علی این است که شنیدید و آیا شما بعد از مرگ من این اشتیاق و علاقه را به من خواهید داشت و آنها جواب دادند هر طور تو بودی ما هستیم.

این زرار از شاگردان علی است و در راهی است که علی(ع) بوده است و ما هم شاگرد تو هستیم و هر طور تو باشی هستیم و نمی‌توان توقع داشت که ما مانند زرار باشیم و اینطور از سخنان ولی خود بگوییم.

انتهای پیام
captcha