به گزارش ایکنا از همدان، حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله شعبانی موثقی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه همدان، شب گذشته، 9 بهمنماه در هفتاد و یکمین جلسه تفسیر قرآن کریم که در مسجد مهدیه همدان برگزار شد، ضمن ادامه مباحث تفسیری سوره حمد و آیه «إِيَّاكَ نَعبُدُ وَإِيَّاكَ نَستَعِينُ» اظهار کرد: «ایاک» که مقدم بر فعل «نعبد» شده است، هم دلالت بر حصر دارد یعنی فقط تو را ستایش میکنیم، هم ناظر به عالم وجود است.
در عالم وجود از لحاظ تکوینی اولین نفر خداست، بعد من و شما و سایر مسائل. این سلسله مراتب وجود است که اول خداست، چراکه مالک هستی است. اگر عنایت و توجه خداوند نباشد ما نمیتوانیم عبادت کنیم. همچنین در جلسه قبل مطرح شد که این آیه دلالت بر اخلاص و صداقت در عبودیت دارد.
عبادت خدا مراتبی دارد، گاهی بنده را فرامیخواند، گاهی علاوه بر فراخواندن دست انسان را میگیرد و به سوی بهشت میکشد، لذا عبادت ما با عنایت خداوند است، به نظر میرسد «إِيَّاكَ نَستَعِينُ» باید جلوتر از «إِيَّاكَ نَعبُدُ» بیاید که خدایا ما را کمک کن تا تو را بپرستیم. در این مورد شیخ بها میگوید با توجه به اینکه آیه قبل «مالک یومالدین» است و او را باید عبادت کرد، این «ایاک نعبد» با آن (آیه قبل) تناسب دارد.
بیشتر بخوانید:
اراده انسان برای حرکت، با استعانت تناسب دارد، همچنین آیه «إِيَّاكَ نَعبُدُ وَإِيَّاكَ نَستَعِينُ» با آیه «ٱهدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلمُستَقِيمَ» تناسب دارد که استعانت را برای قرار گرفتن در راه مستقیم از خداوند طلب میکنیم. به گفته علامه طباطبایی هر آیه قرآن کریم با آیه قبل خود حتماً تناسب دارد و حقیقتی که قرآن کریم میخواهد بیان کند با این تناسبها بیان میشود.
با توجه به آیه 56 سوره ذاریات «وَمَا خَلَقتُ ٱلجِنَّ وَٱلإِنسَ إِلَّا لِيَعبُدُونِ؛ ما جن و انسان را خلق نكرديم جز براى اينكه عبادتم كنند»، عبادت مطلوب اصلی عالم است، اما این عبادت به چه معناست آیا فقط صرف خواندن چند رکعت نماز است؟ آیا یکی از ویژگیهای عبد بودن خواندن این 17 رکعت نماز در طول شبانه روز است؟ این عبادت خواندن 17 رکعت نماز نیست البته نماز رکن دینداری است، اما عبودیت به تنهایی نماز نیست. همانطور که در آیه 162 سوره انعام میفرماید «قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ بگو همانا نماز و طاعت و تمام اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانیان است»؛ عبادت فراتر از این مسئله(خواندن نماز) است عبادت یعنی در نظر داشتن خدا در همه امور از جمله خوردن، خوابیدن، دیدن، شنیدن، حرف زدن، ارتباطات اجتماعی، پول در آوردن و تمام امور زندگی.
شهید ثانی در یکی از کتابهای اخلاق خود میگوید: «یکی از خسارتها و بدبختیهای انسان این است که عمر خود را در مباهات هزینه کند.» کاری که نه حرام است، نه واجب، نه مستحب و نه مکروه، منظور از این سخن این است که انسان سعی کند همه امورش را به عبادت تبدیل کند. این با الهی کردن نیت رفتارها و کرداها محقق میشود که از هر امری ثواب کسب کند؛ اینکه از امام علی(ع) روایت داریم «المومن کَیِّس»، مؤمن زرنگ است از امور زندگی خود ثواب بهدست میآورد.
چرا عبادت در اول مقدم شده است؟ هدف خلقت عبادت است، این نکته را هم باید گفت که عبادت هدف خدا نیست بلکه هدف خلقت است، چراکه هدف را کسی دارد که دارای نقص است. خداوند انسان را نیافریده که در کنار هم زندگی کنند و خوش باشند یا با یکدیگر بحث و جدل و دعوا کنند بلکه به گفته قرآن زندگی دنیا بازی و لهو نیست، «لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْوًا لَاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ؛ اگر میخواستیم بازیچه و سرگرمی انتخاب کنیم، چنانچه، بر فرض محال کننده این کار بودیم، آن را از نزدِ ذاتِ خود برابر با شأنمان انتخاب میکردیم نه از آسمان و زمین که مملوکِ ما هستند.»(انبیا/ 17)؛ خداوند ما را آفریده تا عبد شویم. هنر پیامبر(ص) عبد بودن اوست که در نماز اولین صفت برجسته ایشان را عبد بودن میگوییم «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه» این قسمت از نماز واجب است و اگر آن را نگوییم نماز ما باطل است. لذا «نعبد» مطلوب اصلی عالم است.
بندگی کار ما و استعانت کار خداوند است. کمک گرفتن وقتی اتفاق میافتد که انسان نقص، عجز، ضعف و مشکلی دارد، در این صورت از کسی کمک میگیرد. به طور مثال کسی که مشکلی برای راه رفتن ندارد از کسی برای این امر کمک نمیگیرد. لذا استعانت خصوصیت کسی است که عجز دارد، وقتی ما این آیه را بیان میکنیم یعنی قبول داریم دارای عجز هستیم. همان سخنی که قرآن کریم میگوید «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ اى مردم، شما به خدا نيازمنديد، و خداست كه بىنياز ستوده است.» (فاطر/ 15)؛ ما فقر محض هستیم و آن که میتواند دست ما را بگیرد خداوند است.
این استعانت دو حالت دارد؛ کسی که نقصی دارد و در برخی موارد نیاز به کمک دارد، همچون پیرمردی که میتواند راه برود، اما برای گذشتن از روی جوی آبی نیاز به کمک دارد که دست او را بگیرند، این نوع کمک کردن پایینترین مرتبه استعانت است، اما بهطور مثال یک نوزاد یک ماهه که توانایی حرکتی ندارد و از لحاظ حرکتی صفر است. در این حالت استعانت وقتی آیه «إِيَّاكَ نَعبُدُ وَإِيَّاكَ نَستَعِينُ» را میگوییم یعنی خدایا من خودم هم میتوانم اما تو هم مرا کمک کن.
اما در حالت دوم استعانت، فرد خود را هیچ میداند در این زمینه در روایتی از حضرت پیامبر(ص) داریم مؤمن خود را در مقابل خداوند همچون مردهای میبیند که قرار است او را غسل دهند، هیچ توانایی از خود ندارد و این مرحله بالاترین مرحله استعانت است که بنده خود را هیچکاره میداند و خودی دیگر وجود ندارد. مؤمن خود را تحت ولایت خدا قرار میدهد طبق آیه «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا» (بقره/ 257) و این بالاترین مرتبه است.
پیامبر(ص) به امام علی(ع) فرمود هر وقت دچار سختی و گرفتاری شدی ذکری به تو میگویم که اگر آن را بیان کنی رفع میشود (این ذکر بخشی از انجام امور برای رفع مشکل است) «بسم الله الرحمن الرحیم لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِالله اللهم إِيَّاكَ نَعبُدُ وَإِيَّاكَ نَستَعِينُ».
انتهای پیام