به گزارش ایکنا از همدان، حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله شعبانی موثقی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه همدان، 14 اسفندماه در جلسه تفسیر قرآن کریم با محوریت «سوره حمد» که در مسجد مهدیه همدان برگزار شد، در مورد آیه «إِيَّاكَ نَعبُدُ وَ إِيَّاكَ نَستَعِين» اظهار کرد: قرآن کریم استعانت به غیر از خدا را را حرام اعلام میکند
«وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ؛ نه مىتوانند ياريشان كنند و نه مىتوانند به يارى خود برخيزند» (اعراف/ 192) و «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ؛ به ستمكاران ميل مكنيد، كه آتش بسوزاندتان. شما را جز خدا هيچ دوستى نيست و كس ياريتان نكند». خداوند میفرماید نه تنها از ظالمان کمک نخواهید بلکه حتی به آنها میل هم پیدا نکنید.
سؤال پیش میآید که ما انسانها برای اینکه چرخ زندگیمان بچرخد لازم است که از دیگران هم کمک بگیریم، براساس این آیات قرآن تکلیف ما چیست؟ باید گفت این استعانت فقط باید از خدا باشد، چراکه استعانت از دیگران انسان را به مقصد نمیرساند. روایتی از امام رضا(ع) داریم «اگر کار سختی برای شما پیش آمد از ما کمک بخواهید»، اهل بیت(ع) مستقل از خداوند نیستند وقتی از ائمه کمک میخواهیم آنها را نزد خداوند واسطه قرار میدهیم. معنای «إِيَّاكَ نَعبُدُ وَ إِيَّاكَ نَستَعِين» این نیست که از ائمه نمیتوان کمک گرفت.
بیشتر بخوانید:
نکته آیه این است: آن کس که استعانت مستقل دارد و سرمنشأ همه کمککنندههاست، خداوند است. اما راه و روش این استعانت چیست؟ قرآن کریم بیان میکند «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ ۚ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ و نامهاى نيكو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانيد، و كسانى را كه در مورد نامهاى او به كژى مىگرايند رها كنيد. زودا كه به سزاى آنچه انجام مىدادند كيفر خواهند يافت.» (اعراف/ 180)
براساس این آیه وقتی میخواهیم دعا کنیم و خدا را بخوانیم باید با اسما حسنی او را بخوانیم، امام رضا(ع) در ادامه روایتی که در بالا مطرح شد میفرماید این اسماء حسنی ما ائمه هستیم. با این تحلیل، توسل و استعانت از ائمه معنا پیدا میکند که منافاتی با استعانت خواستن از خداوند ندارد. البته این استعانت به معنای تلاش نکردن نیست، چراکه در این باره قرآن میفرماید: «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ» (نجم/ 39)، بنابراین استعانت به غیر از خدا ممنوع است یعنی خداوند را در یاری کردن و کمک کردن حذف کنیم.
یاری خواستن از خدا سه حالت دارد؛ استعانت به خدا «استَعينوا بِاللَّهِ»، توکل بر خدا «عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ» (ابراهیم/ 12) و حالت سوم تفویض و واگذاری امور به خدا «وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ» (غافر/ 44) است که هر سه احساس فقر و نیاز به خداوند است. در هر سه حالت بنده نیار به خداوند دارد و ابراز نیاز به خداوند میکند همانطور که در قرآن میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» (فاطر/ 15).
انسان فقر محض و نیستی محض است و این سه حالت حس ضعف خود را به خداوند نشان میدهد. استعانت یک مرحله ضعیفتر در این سه حالت است، بهطوری که بنده کار خودش را انجام میدهد(خود را تا حدودی عامل میداند) و در کنار آن از خدا هم کمک میخواهد. مرحله دوم یعنی توکل، انسان باید کاری را انجام دهد اما اقرار به نتوانستن میکند و از خدا یاری میخواهد مثل اینکه انسان برای خود وکیلی میگیرد که کار مربوطهاش را وکیل انجام دهد، توکل بر خدا نیز به این معناست، بنده خود پیگیر است، اما چون کاربلد نیست امور را به وکیل میسپارد.
مرتبه سوم تفویض کارها به خداست، من بهعنوان بنده کاری برای خود نمیبینم و همه چیز را در دست خدا میبینم که این حالت بیشتر در مسائل سیر و سلوک مطرح است، بنده به جایی میرسد که دیگر خودی نمیبیند. این مرحله، مرحله واگذاری محض است که فرد خود را نبیند در عین حال که خود مشغول کار است.
اسمای الهی هر کدام اثر خاصی دارد؛ مثلاً کسی که کارش گره خورده بهتر است ذکر «یا باسط» را تکرار کند و یا کسی که رزقش تنگ است بگوید «یا رازق». این مهم است که در دعا چگونه از خدا خواسته خود را بخواهیم. بهترین این دعاها این است که از زبان اهل بیت(ع) باشد، چراکه اهل بیت(ع) راه استعانت را به ما یاد میدهند.
اذکاری برای استعانت از خداوند از سوی ائمه اطهار از جمله «استعنت بذی الكبریاء و الملكوت»، «بِعِزَّتِكَ استعنت» «وبقوة الله القدوس استعنت» و «استعینک و انت ربی» در روایات آمده است که توصیه میشود در اموری که از خداوند یاری میخواهیم از این اذکار استفاده کنیم.
انتهای پیام