به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نخستین نشست از سلسله نشستهای «زنان و انقلاب اسلامی» دوشنبه ۱۶ بهمن با موضوع «صورتبندی دریافت زنان انقلابی از فعالیت خود» با سخنرانی زهرا داورپناه، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد.
داورپناه در این نشست با اشاره به امکانهای پژوهشی در حوزه حضور زنان در جامعه گفت: یکی از امکانهای پژوهشی تاریخ اجتماعی درباره زنان این است که تاریخ اجتماعی، از یک سو با انسان فرودست مواجه بوده است که کتابی با عنوان «تاریخ فرودستان» منتشر شده و گرامشی معتقد است، انسان فرودست، انسان به حاشیه رانده شده و نه لزوماً تهیدست است که زنان و افراد پیر نیز در این دسته قرار میگیرند. امکان دیگر، روایتپژوهی است و روایتها به افراد کمک میکنند تا تجربیاتشان به صحنههایی معنادار از یک داستان تبدیل شوند. روایت پژوهشی از دو منظر روش کیفی پژوهش و خروجی و حاصل یک پژوهش مورد توجه قرار میگیرد.
وی افزود: مدل دیگر از روایتی که درباره فهم زنان از خود مطرح است، مربوط به تاریخ شفاهی میشود که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی براساس دیدگاهها، شنیدهها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجراها میپردازد. تجربهنگاری نیز نوع دیگری از روایت است که اغلب در سازمانها مورد استفاده قرار میگیرد.
داورپناه در ادامه تصریح کرد: در بسیاری از آثار تاریخ شفاهی مطالعه کردهام و اغلب راویان درباره حضور خود در جامعه از مشارکت سیاسی صحبت نمیکنند و در خاطرات خود از جمله در کتاب «عزیز خانم» گفتهاند که در مجلس روضه بودند و سپس از آنجا به راهپیمایی رفتهاند و به گونهای سیاست در امتداد دین بوده است. متأسفانه در نوشتههای معارضین انقلاب وجود دارد که انقلاب حاصل زحمات کمونیستها است و هیچ جایگاهی را برای مردم و امام خمینی (ره) قائل نیستند. طاهره غفوری در کتاب «به توان شانههایت» میگوید: مدتها بود اعلامیهها را پخش میکردم و وقتی نزدیک بود دستگیر شوم، به خانواده اطلاع دادم و متوجه شدم، اعضای دیگر خانواده نیز اعلامیه پخش میکنند. در همین کتاب آمده است که پیرزنهایی در راهپیمایی حضور پیدا میکردند، بنابراین هیچ مرز سنی و جنسیتی وجود نداشت و آنها معتقد بودند که نمیتوانند نسبت به مسائل پیرامون خود بیاعتنا باشند.
وی گفت: تکلیفمحوری، بیمرز و بااعتنا بودن از ویژگیهای مهم این زنان انقلابی است که معناگرایی برای آنها اهمیت دارد و منعطف هستند، یعنی هر جا که لازم باشد ورود میکنند. مثلاً پس از انقلاب، در دوره دفاع مقدس، در پشت جبهه یا موقعیتهای مختلف، در دوره کرونا و ... حضور داشتند. چون خود منعطف هستند، دغدغه مطالبه از ساختارها را ندارند و به جای آن اجتماعساز هستند، یعنی کاری به دولت ندارند و کار و فعالیت خود را ادامه میدهند، مثلاً اگر ماسک نباشد، از وزارت بهداشت مطالبه نمیکنند و خودشان ماسک میدوزند. این مسئله از طرفی فرصت و از طرفی هم تهدید است. فرصت است برای اینکه به فعالیت خود ادامه میدهند، اما برای زنان پس از انقلاب که در آن زمان نبودند و با آوردههای انقلاب رشد کردهاند، تهدید است. آنها معتقدند باید از ساختاری که ایجاد شده است، مطالبه کنند، اما سردرگم هستند که چگونه مطالبه کنند تا در جبهه ضدانقلاب قرار نگیرند. نسل قدیم خلاقتر است و نسل جدید به دلیل ساختارگرایی خود، خلاقیت کمتری دارند.
این کارشناس حوزه زنان و خانواده با اشاره به جریانهای متفاوت فمینیستی بیان کرد: در انقلاب اسلامی زنان در دینداری خودشان آگاه و آزاد بودند و حق انتخاب داشتند و فردیت خود را ارتقا دادند. در واقع زنان در زمان انقلاب، خود را صورتبندی نمیکردند و همه احساس برادری و خواهری داشتند و آزادی زن را در آزادی ملت میدانستند. حجاب هم معنایش برای آنها یک اعتقاد ریشهدار بود و معتقد بودند که حجاب ما مشتی بر دهان استکبار است.
وی با بیان اینکه اغلب آنها به روایتگری علاقه ندارند و معتقدند برای خدا کار کردهاند و روایت آنها نوعی اجتناب از روایتگری را به تصویر میکشد، ادامه داد: گویی رهبر قرار است تا جزئیترین موارد را بگوید و ما نیز از این جزئیات اطاعت کنیم، در حالی که در آن زمان یک تعامل دو جانبه وجود داشته است و امام خمینی (ره) یک ولیّ گشودهنظر است و این ولی، قائل به عقل زنان است و به صورت کلی میگوید، زنان باید برای اسلام و انقلاب فعالیت کنند و قائلند که زن عقل و حسن فطری دارد؛ از این رو اطاعت زنان نیز خلاقانه و انفتاحی است.
داورپناه با اشاره به درونیسازی انقلاب به مثابه نبرد دائمی حق علیه باطل، گفت: بسیاری از همین زنان در دوره کرونا نیز به فعالیت خود ادامه دادند؛ چرا که معتقد بودند، هر جا که نبرد حق علیه باطل ادراک کنند، ورود میکنند و نبرد خود را تمامشدنی نمیدانند.
وی با بیان اینکه حضور در عرصههای گوناگون فراجنسیتی است، بیان کرد: زن و مرد، پیر و جوان و کودک و غیر کودک همه در عرصههای گوناگون حضور مییابند. وقتی زنان در انقلاب و یا عرصههای دیگر فعالیت میکنند، زن بودن را محدودکننده خود نمیدانند و تلقی آنها این است که من آدم هستم و میتوانم به فعالیت خود ادامه دهم. حتی یکی از همین زنان انقلاب، وقتی همسرش اجازه فعالیت در خارج از خانه را نمیدهد، همه فعالیت اعم از نگهداری از ایتام را به داخل خانه انتقال میدهد.
وی در پاسخ به اینکه اگر به این موضوع نپردازیم و در این زمینه سخن نگوییم، چه میشود، بیان کرد: در غیاب و سکوت ما روایتهای مهم و جهانی مطرح میشود و شده است. کیت میلت در کتاب «فوکو در ایران» میگوید: در بحبوحه انقلاب به ایران میآید و یک فمنیست است و روایتی که از زنانی مطرح میکند این است که آنها درگیر مردسالاری هستند و این روایت قوی در برخی کتابها وجود دارد.
داورپناه تصریح کرد: یکی از روایتهایی که در رابطه با حضور زنان در عرصههای اجتماع وجود دارد، مورد استثنایی انقلاب است، یعنی برخی معتقدند زنان در برخی عرصهها استثنائاً حضور مییابند و قرار نیست زنان وارد هر عرصهای شوند و البته درباره حضرت زهرا (س) و زینب (س) نیز همینگونه بیان میشود که آنها استثنائاً در برخی موارد ورود کردند و این روایت بلندگوهای مختلفی هم دارد. روایت دیگر «زنان و جور دیگری از کنشگری» مطرح است. یعنی زنان اصلاً مانند مردان نیستند و اشکال این روایت این است که عرصههای مشترک حیات انسانی را برچسب مردانه میزنند.
این عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده تأکید کرد: این سؤال مطرح میشود که آیا اگر ما حرف نزنیم، چه کسی تخیل سیاسی ما را شکل میدهد؟ خانم اسپیواک هندی که فمنیست است، در مقاله «آیا فرودست میتواند سخن بگوید» نوشته است: روشنفکران خیرخواه غربی با ادعای سخن گفتن از طرف ما صدای ما را خاموش میکنند. من هم معتقدم، کسانی که به جای زنان انقلاب و یا پژوهشگرانی که با زنان انقلابی همدل هستند، حرف میزنند، آنها صدای زنان انقلابی را خاموش میکنند و وقتی تاریخ ما مورد استثنایی انقلاب و یا مردسالارانه نوشته شود، این روایتی در گذشته خواهد بود که آینده را شکل میدهد. سکوت ما باعث میشود که صداهای دیگر به تخیل نسل آینده شکل دهند، البته من قائل نیستم فضا را باختهایم و وظیفه پژوهشگر مسلمان این است که در این زمینه بیشتر تحقیق کند.
انتهای پیام