به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین هادی صادقی؛ استاد دانشگاه قرآن و حدیث، 17 بهمن ماه در نشست علمی «نظریههای اخلاقی و خانواده مقاوم»، که از سوی پژوهشکده زن و خانواده حوزه علمیه برگزار شد با بیان اینکه خانواده، نقش محوری در جهتدهی به جامعه و تربیت آحاد آن دارد، گفت: خانوادهها، مدرسان تربیت صحیح نسلهای آینده هستند و اگر بخواهیم جامعه مطلوب اخلاقی داشته باشیم باید از این هسته اولیه که همه ارزش و اعتقادات انسان در آنجا صورت میگیرد حمایت کنیم.
وی افزود: البته الان این موقعیت خانواده در بیشتر جوامع از جمله ایران مورد تهدید واقع شده است. ما در موقعیت تهدید بنیادین هستیم و نه عادی؛ تهدیدات عادی، زودگذر و روبنایی است زیرا همیشه شیاطین دست به کار بودهاند و این تهدیدات همیشه بوده، هست و خواهد بود ولی تهدیدات بنیادین، فراتر است زیرا بنیاد ارزشی و اخلاقی ما را از اساس تهدید میکند.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث اظهار کرد: این تهدید امروزه بسیار قدرتمند شده است زیرا از مجموعه پرقدرت یعنی جهان صنعتیشده پر از انواع قدرتهای هنری، رسانهای، علمی و نظامی و ... منشا میگیرد؛ لیبرالیزم فرهنگی تهدید را علیه همه جهان ایجاد کرده است و در حال به دستگیری حکمرانی زیستجهانهای همه ملل است.
صادقی با بیان اینکه برخی از افراد صاحبنظر در رسانه پیشبینیهایی از 20 سال قبل در این زمینه داشتند، گفت: همایشاتی را ما در دهههای قبل برپا کردیم و از زیستجهانهای مختلف هم سخن به میان آمد و اینکه رسانهها، زیستجهانهای جدید ایجاد میکنند و البته امروز شاهد آن هستیم. حتی کار به جایی رسیده است که این زیستجهان وارد زندگی خصوصی افراد هم شده است.
وی ادامه داد: مردان و زنانی که شب باید در کنار همدیگر انس بگیرند و مایه سکونت و مودت و محبت برای هم باشند روحشان وارد فضای مجازی شده است و فقط جسم زن و مرد کنار یکدیگر است و با زنان و مردان دیگری در حال گفتوگو هستند و این موقعیت جنگ تمام عیار با همه ارزشهای بنیادین و اصولی ماست.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه وقتی چنین شرایطی داریم باید واقعا تهدید را بزرگ فرض کنیم، تصریح کرد: سؤال این است که ما چگونه میتوانیم در برابر آن بایستیم؟ فکر نکنیم با چند توصیه خانواده مقاوم شده و مشکلات حل میشود بلکه تربیت در خانواده و مدرسه و جامعه و آموزش و پرورش باید انجام شود.
صادقی با بیان اینکه در اخلاق هنجاری نظریات چندگانهای داریم، اظهار کرد: مثلا اگر مبنای مقاومسازی خانواده را خودگرایی قرار دهیم خود دو نوع است یعنی اگر خودگرایی را بدون فضیلت و ارزش ترویج کنیم چون بر پایه لذتگرایی کاملا دنیوی و جسمانی استوار است نتیجه آن تشدید این فرایند نامطلوب اجتماعی است ولی اگر خودگرایی فضیلتگرایی را ترویج کنیم هم شدنی و هم مطلوب است زیرا فرد به خاطر دوستداشتن خود تن به هر کار ناپسندی نمیدهد. البته تربیت برمبنای خودگرایی خیلی سخت است ولی اگر رخ دهد نتایج خوبی خواهد داشت.
وی با اشاره به نظریه دگرگروی، افزود: اگر دگرگروی را هم به شکل متعالی ترویج کنیم باز نتایج خوبی دارد مثلا عشق و تعالی در خانواده را میتوان با مقولاتی چون ایثار و دیگرگروی بین همسران و فرزندان ترویج کنیم ولی اگر همین دگرگروی هم به نحو نامطلوب باشد یعنی فرد اگر عشق به دیگری هم دارد برای دستیابی به لذات جنسی و جسمی و ... است باز نتایج مطلوبی ندارد. الان در غرب و غیر آن، افراد زیادی داریم که به دیگری خدمت میکنند ولی در ازای آن دنبال سود و لذت خود هستند.
صادقی به ذکر مثالی در این زمینه پرداخت و گفت: در فیلمی که یکی از کارگردانان ما ساخته بود زندگی مردی به تصویر کشیده شد که برای خدمت به یک زن از هیچ کاری دریغ نکرد و از خود مایه گذاشت و ایثار و فداکاری زیادی کرد بدون اینکه در نهایت این همه فداکاری منجر به ازدواج با این زن شود و حتی این دو چندان با همدیگر سخن هم نمیگفتند تا جایی که برای همه سؤال شد که چرا اینها با هم تماس نداشتند یا حتی ازدواج نکردند. این یک نوع سودگرایی متعالی است که فرد حاضر است به خاطر آخرت از همه منافع دنیوی بگذرد.
وی ادامه داد: اگر سراغ نظریات سودگرایی هم برویم باز اگر رویکرد مادی داشته باشد آزادی بی حد و حصر و هوا و هوسگرایی زیادی در آن وجود خواهد داشت زیرا در نظریات غربی این آزادی تا جایی که به دیگری تجاوز نشود وجود دارد و دولت لیبرال هم موظف است تا جای ممکن آزادی افراد را تامین کند و این آزادی حتی تا جایی است که زن و مرد در یک خانواده نمیتوانند همدیگر را به خاطر برخی روابط نادرست محدود کنند.
وی تاکید کرد: اگر فایدهگرایی مبتنی بر توحید و ارزشهای اسلامی و اخلاقی ایجاد شود، وضعیت فرق خواهد داشت؛ بنده معتقدم که دولتها باید براساس مصالح جمعی فایدهگرایانه برنامهریزی کنند. البته فایده باید براساس اعتقادات و ارزشهای دینی ما تعریف شود و از چارچوب محدود دنیا فراتر رود در این صورت برنامه دولت باید تامین سعادت ابدی بشر باشد. لذا براساس نگاه فایدهگرایانه باید برنامه کلان دولت به سمتی باشد که خانواده را در موقعیت تهدید حفظ و به او کمک کند.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث گفت: در نظریات فضیلتگروانه البته بحث روشنتر است زیرا ما تکالیفی داریم که باید جامعه و مردم با انجام و پایبندی به آن حفظ شوند و خود مردم هم وظیفه دارند و البته این کار اقتضای عدالت در جامعه است.
صادقی با بیان اینکه ما باید همه این نظریات را در یک نظام یکپارچه به کار ببندیم وگرنه تک تک آنها به خودی خود مفید هستند ولی تاثیر چندانی نخواهد داشت، اضافه کرد: مثلا در سطح خرد در جامعه، دین و عقل تایید میکند که افراد میتوانند دنبال سود خود باشند ولی جهتدهیها در سود باید منفعت جامعه باشد؛ البته در فضیلت دیگرگروی بر توجه به خود در کنار توجه به دیگری تاکید میشود زیرا اگر در جامعه بزرگ و کوچک احسان و نیکی و بر وجود نداشته باشد جامعه مرده است.
وی افزود: الان در کشورهای اسکاندیناوی رفاه وجود دارد ولی اخلاق تقریبا مرده است و اگر فردی در گوشه خیابان بیفتد کسی به او دست نمیزند، معنا ندارد افراد به همدیگر نذری بدهند و یا کمک کنند. این اخلاقیات در حد حقوق است که چیزی از اخلاق باقی نگذاشته است.
استاد حوز و دانشگاه با بیان اینکه فقه، حقوق و اخلاق یکی هستند، اظهار کرد: فقه دو بخش اخلاقی و حقوقی دارد؛ فقه پر از اخلاقیات است ولی این بخش توسعه نیافته است. البته نه اینکه فقه موجود همه اخلاق را دارد ولی وقتی بخواهیم نظام برای خانواده بسازیم فقط نمیتوان درباره نظام حقوقی زن و خانواده بحث کنیم بلکه وقتی حقوق با اخلاق ممزوج شد خانواده و جامعه اداره خواهند شد.
همچنین در این نشست محسن جوادی؛ استاد فلسفه دانشگاه قم در سخنان کوتاهی معطوف به مباحث مطرح شده اظهار کرد: استفاده از این نظریات خیلی خوب است ولی در قالب آموزش نمیگنجد یعنی به راحتی انجام نمیشود و خیلی نخبهگرایانه است لذا تهایتا تاثیر آن در مقاومسازی خانواده اندک است همچنین نقش بیرونی در این تحولات بیشتر از نقش درونی است.
وی ادامه داد: زمانی که بنده مسئولیتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتم، تحقیقی بین درآمد موسیقی سنتی و پاپ در آن مقطع زمانی انجام شد، در مدت کوتاهی گردش مالی موسیقی سنتی ایران کاهش جدی یافته بود و در نهایت معلوم شد بخشی از این مسئله به خاطر سیاستگذاریهایی بود که باعث محدودیت موسیقی سنتی شده بود.
وی تاکید کرد: این نظریات بیشتر به دولت، سیاستگذاری و تربیت محدود میشود لذا تحقق و اجرای آن بسیار دشوار و سخت است. همچنین ما نباید خیلی خود را محدود به اخلاق و حقوق کنیم و از ظرفیت هنر غافل شویم زیرا هنر میتواند جهتدهی کند.
جوادی تاکید کرد: در مقاومسازی خانواده باید کف و سقف را جدا کنیم زیرا برخی خانوادهها اصلا مسلمان نیستند لذا باید حداقل را بر مبنای دلایل عقلی مانند وفاداری و محبت و ایثار قرار دهیم ولی ملاحظات ایمانی و ... هم در مراتب دیگر لحاظ شود.
استاد دانشگاه قم با بیان اینکه پاپ زمانی گفته بود که مشکل من با کسانی نیست که مسیحی نیستند بلکه با مسیحیانی است که پایبند به مسیحیت نیستند، تصریح کرد: سمت و جهت سیاستهای فرهنگی باید غافل از این نباشد که ممکن است برخی از مردم نگاه دینی به بحث مقاومسازی خانواده نداشته باشند ولی همین افراد بر مقولاتی چون حفظ خانواده و عفت و وفاداری و ... تاکید دارند.
حجتالاسلام صادقی در سخنان مجدد گفت: مراد بنده این بود که هر کدام از این نظریات ظرفیتهایی دارند که مدیران جامعه با توجه به وسع افراد جامعه برای آن برنامهریزی کنند.
وی تاکید کرد: مدیران جامعه باید براساس وسع افراد این کار را بکنند در این صورت اینکه گفته شود نظریات فضیلتگرایانه نخبهگرایی است درست نیست چون مسلما همه مردم ظرفیت یکسانی برای حرکت به سمت فضایل را ندارند ولی میتوان از وسع هر فرد در این راستا بهره گرفت.
انتهای پیام